دویست و هفتاد و دومین شب مجله بخارا به نکوداشت دکتر محسن ابوالقاسمی ویژه شده بود که پسین چهارشنبه یكم دی ماه ١٣٩٥خورشیدی برگزار شد.
دکتر ژاله آموزگار، به عنوان نخستین سخنران این نشست، از «بزرگداشت استادی فرزانه» یاد کرد:
«وقتی افق دیدم را به سالهای دور بازمیگردانم، میز بزرگ دفتر گروه زبانشناسی و زبانهای باستانی دانشگاه تهران را به یاد میآورم. پیش از آنکه این دو گروه از هم جدا شوند چهرههای بزرگانی را میبینم. دانشمند، باشخصیت، محکم، با یک دنیا انگیزه، عشق، امید و علاقه که من افتخار همکاریشان را داشتم و از آنها بسیار آموختم. محیط دلچسب کاری باعث میشد که هر روز با علاقه، پلههای دانشکده را با شتاب بالا روم، به همکاران سلام بگویم و روزم را با آنها آغاز کنم.
از آن جمع بزرگ چند نفر ماندهایم؟
با حسرت غم گذشتگان و درگذشتگان را میخوریم و متأسفیم که مصاحبتشان را از دست دادهایم. پس چه بهتر که حال را دریابیم و بر پرده حسرتمان گلهای شادی بیاویزیم و خوشحال باشیم که از آن جمع هنوز بزرگانی را داریم که بزرگ بداریم.
گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران که محل خدمت من و دکتر ابوالقاسمی بود در کارنامهی خود اوراق زرینی دارد و مادر همه گروههای بعدی این رشته به شمار میآید. من به عنوان یکی از اعضای فعال این گروه، میتوانم سرم را بالا بگیرم و با افتخار به این نکته اشاره کنم که تکتک دانشمندان و پژوهشگران ارزندهای که اکنون در زمینهی زبانها و فرهنگ کهن ایران صاحبنظرند و در دانشگاهها و پژوهشکدهها در مقامهای بالای علمی به خدمات آموزشی و پژوهشی میپردازند همگی گام نخستین را در این راه سخت ولی دلنشین در گروه ما برداشتهاند و از کلاسهای دکتر ابوالقاسمی بهره بردهاند.
من امروز خوشحالم و این افتخار را دارم که برای دومین بار دربارهی یکی از ارزندهترین و دانشمندترین عضو آن سخن بگویم. همکاری که آشنایی و همکاری من با ایشان بزودی نیم قرن میشود که از بنیاد فرهنگ ایران آغاز شده است، در پژوهشکده آن بنیاد ادامه یافته است و در دانشگاه تهران سالهای پیاپی را در برمیگیرد و سرانجام چند سالی است که در دانشگاه آزاد در خدمتشان هستم. پس این صلاحیت را در خود میبینم از بخشی از زوایای علمی و شغلی ایشان یاد کنم.
در جلسهای که در حدود ده سال پیش (اسفند 1384) به اهتمام اعضاء شورای گسترش زبان فارسی در شهر کتاب برگزار شد من به تحلیل دو ترجمه ایشان از عربی: مانی به روایت ابن ندیم و دینها و کیشهای ایرانی در دوران باستان به روایت شهرستانی پرداختم و با تحلیل و بیان محتویات آنها، به معرفیشان پرداختم. اما در این نشست میخواهم سه بعد شخصیتی دکتر ابوالقاسمی را آنچنان که من دریافتهام با شما درمیان بگذارم:
دکتر ابوالقاسمی به عنوان معلم
دکتر ابوالقاسمی به عنوان یک دانشمند و پژوهشگر
دکتر ابوالقاسمی به عنوان فردی عاشق ایران و زبان فارسی»
دکتر آموزگار درباره بُعد معلمی استاد ابوالقاسمی چنین گفت:
«در بُعد نخست، ما دکتر ابوالقاسمی را با بیش از چهل سال و نزدیک نیم قرن با تدریس مداوم میشناسیم که از مدیریت پژوشکده بنیاد فرهنگ و تدریس در آنجا آغاز میگردد. پس از آن، او سالها به تدریس در گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران پرداخت و با گروه ادبیات فارسی نیز غالباً همکاری داشت. او ضمن تدریس سالها نیز مدیریت گروه فرهنگ و زبانهای باستانی را به عهده گرفت و پس از بازنشستگی به خدمات آموزشی خود در دانشگاه آزاد ادامه داد.
او در تمام این مدت بسیار مسوولانه و گاهی عجولانه به کارهای دانشجویان پرداخته است و بیشتر مواقع بیش از خود دانشجویان حواسش به واحدهای انتخابی ایشان بوده است و نگران پایاننامههایشان. این مسوولانه عمل کردن گاهی در دانشجویان رغبتی هم ایجاد میکرد که رفتهرفته کمتر شده است و دانشجو کمکم پی برده است که این سختگیریهای استاد از راه دلسوزی است. سخنرانان جوان بعدی احتمالاً خاطراتی را از این دست تعریف خواهند کرد.»
دربارهی بُعد دوم استاد ابوالقاسمی، دکتر آموزگار چنین ادامه داد:
«اما بُعد دوم، دکتر ابوالقاسمی به عنوان یک محقق و یک دانشمند. او وقتی به عنوان دانشجوی رتبهی نخست دانشکده ادبیات دانشگاه تهران از بورس تحصیلی استفاده کرد و به انگلیس رفت پشتوانهای از اطلاعات عمیق زبان و ادبیات کهن فارسی با خود به همراه داشت. کسانی که زمینههای پیشین اطلاعات ادبی را که در اینجا کسب کرده بودند با درسهای تخصصی دانشگاههای خارج از کشور آمیختهاند دانشجویان موفقتری بودند و دکتر ابوالقاسمی یکی از آنها بود. بورسهای تحصیلی که به نسل ما دادند هیچ حرام نشد. همه رفتیم، خوب درس خواندیم، زبان یاد گرفتیم و همگی برگشتیم و با صمیمیت به خدمات آموزشی و پژوهشی خود پرداختیم. کارنامة درخشان و ارزنده علمی دکتر ابوالقاسمی شاهد این مدعاست: تاریخ مختصر زبان فارسی، دستور تاریخی زبان فارسی، دستور تاریخی مختصر زبان فارسی، راهنمای زبانهای باستانی ایران جلد یک و دو، تاریخ زبان فارسی، شعر در ایران پیش از اسلام، فعلهای فارسی دری، واژگان زبان فارسی دری، ریشهشناسی، تحول واژه در فارسی دری، و زبان آسی که رساله دکترای ایشان بود. کتاب پنج گفتار و زبان فارسی و سرگذشت آن که مجموعة مقالات است، کتاب مانی به روایت ابن ندیم و کیشها و دینهای ایرانی به روایت شهرستانی که ترجمههایی از زبان عربی هستند.
دکتر ابوالقاسمی در نگارش کتابهایش شیوه خاص خود را دارد. هرچه را دربارهی مطلب موردنظر میداند مینویسد و دانشجو را قدم به قدم جلو میبرد.
آگاهی عمیق او از ادبیات کهن و کلاسیک و تسلط به زبانهای عربی، انگلیسی و دیگر زبانهای خارجی از او یک دانشمند واقعی ساخته است، به این خصوصیت باید حافظة بسیار تیز و درخشان او را نیز اضافه کنیم که در بسیاری موارد با یادآوری مسایل و حوادث گذشته خود به صورت تاریخی شفاهی درمیآید.»
و بُعد سوم را خانم دکتر ژاله آموزگار چنین مورد توجه قرار داد:
اما بعد سوم دکتر ابوالقاسمی که شاید خیلیها با آن آشنا نیستند و این برداشت شخصی من از همنشینیهای سالیان دراز با ایشان است، علاقه به زبان فارسی و گسترش آن و عشق به ایران و تمامیت ارضی آن است. او تظاهری به این مواضع خود نمیکند ولی کمترین نشانهای را که نشان از آسیب به زبان فارسی و منافع ایران داشته باشد برنمیتابد و شدیداً آشفته میشود. من بارها شاهد چنین احساساتی در ایشان بودم.
از آنجا که نسل ما بخصوص حساسیت بیشتری به حفظ وجب وجب خاک ایرانزمین، زبان فارسی و تمامیت ارضی ایران دارد، این بعد شخصیتی دکتر ابوالقاسمی برای من احترامبرانگیزتر است. امیدوارم عمرشان با سلامتی و عزت دراز باد.»
ژاله آموزگار در بزرگداشت استاد ابوالقاسمی
امشب استاد فرزانهای را بزرگ میداریم
- ترانه مسکوب
- 1395-10-04
- 00:00
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
1403-06-18