لوگو امرداد
روزنگار یازدهم تیرماه

گوش روز از ماه تیر/ تاریخ‌سازی غزنویان

امروز گوش روز از ماه تیر 3762 زرتشتی، روز پرهیز از خوردن گوشت، چهارمین روز گهنبار چهره‌ی میدیوشهم، دوشنبه 11 تیرماه 1403 خورشیدی، یکم جولای 2024 میلادی

برگردان گات‌ها اشتوت‌گات یسنا 43_بند1

مزدا اهورایی که فرمانروای مطلق است چنین فرموده: خوشبختی از آن کسی است که دیگران را خوشبخت سازد. پروردگارا برای استوار ماندن به آیین راستی از تو نیروی تن و روان خواستارم . ای آرمییتی، ای مظهر ایمان و محبت، آن پرتو ایزدی که پاداش زندگانی سراسر نیک منشی است به من ارزانی دار.

گوش ایزدامروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام می‌رسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آن‌چیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی داده‌های نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوش‌ایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشت‌های اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوش‌یشت» یا «درواسپ‌یشت»، آن یشتی است که در‌آن از «گوش‌ایزد» سخن رفته است.

واژه‌ی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سروده‌های اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشته‌های پهلوی آمده است. واژه‌ی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بی‌گمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعه‌ی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استوره‌های ایرانی، همان «آفریده» است.

بنابر باور ایرانیان گوش‌ایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، هم‌خوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتی‌ست.

ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رام‌ایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» می‌شتابد. پس ماه ایزد، رام‌ایزد و گوش‌ایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.

زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آن‌ها پرهیز می‌کنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسان‌ها انجام می‌شود.

پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آن‌که در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.

تصور کنید که این قرارداد از این دایره‌ی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراک‌های گوشتی بپرهیزند؛ بی‌گمان که آمار کشتار جانوران به اندازه‌ی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسان‌ها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراک‌های گیاهی.

روز «گوش‌ایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعه‌ی آفرینش» را یادآوری می‌کند. گوش‌ایزد، همچون رام‌ایزد و ماه ایزد و وهمن‌امشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش

گوش‌روز ای نگار مشكین‌ خال

گوش بربط بگیر و نیک بمال

من ز بهر سماع خواهم گوش

بی‌سماعم مدار در هر حال

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار:

به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز

 

غزنویانتضعیف فرمانروایی غزنویان

یک ماه پس از این که مسعود غزنوی برادرش محمد را کور کرد تا بدون داشتن رقیب و با خاطری آسوده برجای پدر (محمود غزنوی) بنشیند، در قلمرو غزنویان ـ ایران خاوری آن زمان (افغانستان و پاکستان کنونی و …) ـ دو دستگی بروز کرد که در دراز مدت به تضعیف حکومت غزنویان و پایان کار آنان انجامید. «مسعود» یکم جولای 1030 میلادی برادرش محمد را کور کرده بود. دوران محمود و مسعود یکم غزنوی، دوره‌ای در تاریخ ایران است که از حدود 997 تا 1041م به درازا انجامید. سلطان محمود غزنوی ـ از تُرکان غُز ـ پیش از این رویداد در گذشته بود و با این که پیش از مرگ، مسعود را به جانشینی خود تعیین کرده بود، مسعود برای این که بدون دغدغه حکومت کند برادر را کور کرده بود. غزنویان، که حکومت خراسان و فرارود را به دست گرفتند و گسترده‌ی خود را تا هند گسترش دادند. غزنویان به‌ویژه سلطان محمود با این که زبان آبااجدادی‌شان تُرکی بود به فرهنگ ایرانی و ادب پارسی جذب شده و در این زمینه کمک فراوان کرده بودند. گسترش دین اسلام در شبه قاره هند (پس از سرزمین‌گشایی‌های اولیه تازیان که در سده هفتم میلادی بر ایران را چیره شده بودند)، بیشتر در زمان حکومت محمود غزنوی انجام گرفت که نتیجه‌اش ایجاد کشور پاکستان در نیمه سده بیستم میلادی و 9 سده پس از درگذشت سلطان محمود بوده است. سلطان محمود غزنوی، با فتوحات در هندوستان، ثروت زیادی را به ایران آورد. با این حال، به وضعیت نابسامان ایران کمک نکردند و اغلب به جنگ‌های بیهوده مشغول بودند. رویگردان شدن مردم از مسعود پس از کورکردن برادرش، ده سال بعد باعث شکست ارتش مسعود از سلجوقیان ـ دسته دیگری از ترکان مهاجر ـ شد که پیشتر وارد منطقه فرارود شده بودند. سلجوقیان با اجازه غزنویان به نقاط جنوبی‌تر کوچ کرده بودند. پس از شکست مسعود از سلجوقیان و پس‌نشینی او به غزنه، مردم ناراضی، او را کشتند و برادرِ نابینایش، محمد را شاه کردند، ولی نابینابودن محمد و افتادن امور در دست افرادی که به شایستگی برخی از ایشان تردید بود باعث تضعیف هر چه بیشتر غزنویان و پایان تدریجی کار آنان شد. از نظر هنردوستی و توجه به شاعران پارسی سُرا نیز در زمان فرمانروایی غزنویان در هند، اهمیت بالایی داشتند.

یادروز 11 تیرماه:

سالروز درگذشت کیخسرو شاهرخ، نماینده مجلس شورای ملی، (زاده ۷ تیر ۱۲۵۴ کرمان – درگذشته ۱۱ تیر ۱۳۱۹ تهران)

او ملقب به ارباب کیخسرو، از سال ۱۲۸۸ تا ۱۳۱۹ “از دوره دوم تا یازدهم” نماینده مجلس شورای ملی “کرسی جامعه زرتشتیان” و رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود. به درست‌کاری و سلامت مالی معروف بود. چندین مدرسه و دبیرستان از خود به‌جای گذاشت و در ۱۳۰۵ ساخت آرامگاه فردوسی را در دستور کارش قرار داد. پس از پایان بنای آرامگاه، به‌دستور فروغی – رئیس انجمن آثار ملی و نخست‌وزیر وقت – برگزاری هزاره فردوسی را در ۱۳۱۳ به‌عهده گرفت. ارباب کیخسرو در ۱۳۰۹ به سربازرسی راه‌آهن  ایران  منصوب شد. در ۱۳۱۲  قانونی را به‌تصویب رساند تا دادگاه‌ها هنگام قضاوت ملزم به‌رعایت قوانین اقلیت‌های مذهبی در موارد ازدواج، طلاق و ارث باشند و بر آن اساس رأی صادر کنند. در جریان جنگ جهانی دوم،  بهرام شاهرخ پسر کیخسرو در اداره تبلیغات آلمان در برلن در بخش گزارش‌های فارسی رادیو برلن، گویندگی می‌کرد. ارباب کیخسرو از آنجا که به‌مسائل فرهنگی جامعه توجه زیادی داشت. فارسی سره نویسی را در مجلس رواج داد. «آیین مزدیسنی» «فروغ مزدیسنی» و «آیین نامهپپسی زرتشتیان» از آثار اوست. همچنین مقالاتی نیز در روزنامه «ندای وطن» مجدالاسلام کرمانی از وی به‌چاپ رسیده است. او بانی و بنیادگذار کتابخانه مجلس در تهران است. او کاشف محل خاکسپاری فردوسی و بنیانگذار آرامگاه فردوسی در شهر توس است. وی در تصادف با اتومبیل درگذشت.

درگذشت “‘ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی” مشهور به “خواجه نصیرالدین طوسی” فیلسوف، شاعر، ستاره‌شناس، ریاضیدان، منجم، پزشک و معمار. (۶۵۳ ه.ش)

 

درگذشت ح کيم، عارف و فيلسوف شهير، “ملا محمد  کاشانی”. (۱۲۹۴ ه.ش)

 

به دستور “سردار سپه”، وزير جنگ و رئيس الوزراء ح کم عمومی قشون مبنی بر تصويب نشان جنگی “سپه” به تصويب رسيد و اعضای  کمیسيون آن تعيين گرديدند. (۱۳۰۳ ه.ش)

 

ساختمان جديد مجلس قصر  که از چندی پيش ساختمان آن آغاز شده بود در حضور شاه و امنای دولت افتتاح گرديد. (۱۳۰۸ ه.ش)

 

مجلس شورای ملی به نخست وزير اختيار داد به هر نحو  که مصلحت بداند نسبت به اختيارات رئيس  کل دارايی و استعفای وی و مستشاران آمري کايی اقدام نمايد. (۱۳۲۳ ه.ش)

 

اسکناس ۵۰۰۰ ریالی برای اولین بار در کشور انتشار یافت. (۱۳۴۷ ه.ش)

 

ایران بهای نفت خام سبک و نفت سنگین را افزایش داد. (۱۳۵۳ ه.ش)

 

شهادت  آيت اللَّه “محمد صدوقی” چهارمين شهيد محراب. (۱۳۶۱ ه.ش)

 

درگذشت “عطاءالله بهمنش”، گزارشگر، تاریخ‌شناس و مفسر با سابقه ورزش ایران. (۱۳۹۶  ه.ش)

 

روز پرهیز خوردن گوشت در آیین زرتشتیان. (نبر)

 

گهنبار (گاهان بار) – چهره ی میدیوشهم در آیین زرتشتیان.

 

درگذشت “ژان ژا ک روسو” فيلسوف و متف کر شهير فرانسوی. (1778 م)

 

مرگ “لويی ژا ک موند داگر” نقاش فرانسوی و مبدع فن ع کاسی. (1851 م)

 

تولد “هرمان هسه” نويسنده معروف آلمانی. (1877 م)

 

قانون “ضد تراست” به تصويب کنگره آمريکا رسيد. (1890 م)

 

درگذشت “آنتوان چِخوف” داستان‏سرا و نويسنده شهير روسی. (1904 م)

 

زادروز “پاتريس لومومبا” مبارز بزرگ آفريقايی و بانی استقلال  کنگو. (1925 م)

 

طرح نخستين زير دريايی مجهز به موشک هدايت شونده در آمریکا آماده شد که بعدا “گری بک” ناميده شد. (1957 م)

 

خودکشی “ارنست همينگوی”، داستان نگار بلند آوازه آمريکايی. (1961 م)

 

وحدت ويتنام شمالی وجنوبی پس از بيست سال جدايی. (1976 م)

 

وقوع فاجعه “تونلِ مِنا” در عربستان. (1990 م)

 

انعقاد دومين پيمان اهل يثرب معروف به عَقَبه ‏ی دوم با پيامبر اکرم(ص) در م که. (۱۳ بعثت)

 

آغاز سلطنت “آلپ ارسلان سلجوقی” پس از طغرل سلجوقی. (۴۵۵ ه.ق)

“آلپ ارسلان” پسر چغری بیگ داوود دومین شاه از سلسله سلجوقی در ایران است. سلجوقیان نسب به سلجوق نامی می‌برند که یکی از خوانین ترکان در فرارود و بخارا بوده است. او بعد از اسلام آوردن نام خود را به محمد تغییر داد و به‌خاطر شجاعت‌هایی که نشان داد لقب “آلپ ارسلان” گرفت که در ترکی به معنای “شیر شجاع” است .

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-04-13