امروز شهریور روز از ماه آبان 3762 زرتشتی، شنبه 28 مهرماه 1403 خورشیدی، نوزدهم اکتبر 2024 میلادی
فرازهایی از پیام اشو زرتشت:
دانایی که از منش نیک برخوردار باشد،
اشا و هنجار راستی را درک میکند.
و پیام درمان بخش اهورایی را گوش میدهد.
او در زبان و گفتار خویش از راستی بهره دارد.
بیگمان مزدا با فروغ روشن و آتشگون خویش،
دادگری نیک و شایسته را آشکار خواهد کرد.
یسنا.هات ۳۱ بند ۱۹
————————– * —————————
شهریور:
– چهارمين روز هر ماه سیروزه در گاهشماری زرتشتیان، «شهريور» نام دارد.
– در آیین زرتشتی، با برآمدن خورشید (گاه هاوَن، هنگام بامداد) روز آغاز میشود.
– شهریور در اوستا به گونه “خشترَه وَئیریَه” آمده است که در گویش پارسی شهریور گفته میشود.
– واژه خشترَه وَییریَه به چم (معنی) پادشاهی و سروری مینوی و پادشاهی بر خویشتن است.
– آرمان اشو زرتشت چنین است که مردم جهان در راه برقراری فرمانروایی راستی و درستی به تلاش و کوشش بپردازند. چون با برقراری سروری راستین است تا هر کسی توانایی خواهد داشت تا بر دروغ و تباهی درون خویش چیره شود و راستی را جایگزین نادرستی کند.
– شهریور که به چم «شهریاری و نیرومندی مینوی» بوده درجهان مادی از فلزات پاسداری می کند. اینگونه شهریاری از اشا (هنجار هستی) سرچشمه دارد و همه جهان را دربر میگیرد.
مسعود سعد سلمان میسراید:
«ای تنت را ز نیکویی زیور / شهره روزی ست روز شهریور».
چکامه از «مسعود سعد سلمان»
شهریور است و گیتی از عدل شهریار
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیار
باده شناس، مایه شادی و خرمی
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
این تنت را ز نیكویی زیور
شهره روزی است روز شهریور
تا به اقبال شهریار جهان
بگذرانیم جان به لهو و بطر
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
خوش باش
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (شهریور) اندر شوی شادخوار/ کنی در (سپندارمز) کشت و کار
گل نماد این روز، گل ریحان است.
————————— * —————————-
زادروز “ستارخان”، از سرداران جنبش مشروطه ایران، شناختهشده به “سردار ملی”.
(زاده ۲۸ مهر ۱۲۴۵ ورزقان – درگذشته ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران)
او از سرداران جنبش مشروطه ایران، ملقب به سردار ملی است که با ایستادگی در برابر نیروهای دولتی ضدمشروطه در تبریز جانفشانیهای بسیار کرد. وی فرزند حسن قراچهداغی در منطقه “ارسباران” بود که پیشینهی زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیریهای جنبش مشروطه چندان معلوم نیست.
او و دو برادر بزرگترش اسماعیل و غفار از کودکی به تیراندازی و اسبسواری علاقه داشتند و در این میان اسماعیل فرزند بزرگتر خانواده با سرکشیهایش سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود. گفتهشده، اسماعیل به ارتباط و پناه دادن بهفردی بهنام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم و کشته شد. این کینهای در دل ستارخان انداخت که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. ستارخان به همراه خانواده خود به تبریز رفت و در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمره لوطیان تبریز قرارگرفت. وی مدتی جزو سواران حاکم خراسان بود، سپس به سفارش رضاقلیخان سرتیپ، وارد خدمت قراسوران “ژاندارمری” شد و حفاظت راه مرند و خوی به او دادند. چندی بعد، مظفرالدین میرزا “ولیعهد” به او لقب خانی داد و از تفنگداران ولیعهد در تبریز شد ولی بنابر عادت لوطیگری در یکی از درگیریهای خود با ماموران محمدعلی میرزا “ولیعهد” در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت.
در سال ۱۳۲۵ مهی (قمری) انجمن ایالتی آذربایجان برای دلاوریهای ستارخان و باقرخان به آنان لقب سردارملی و سالارملی اعطا کرد. با آغاز انقلاب مشروطه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، مجاهدین و آزادیخواهان آذربایجانی و قفقازی به فرماندهی ستارخان و باقرخان به پشتیبانی از مشروطیت به پا خاستند و در برابر قوای ۳۵ تا ۴۰ هزار نفری اعزامی از مرکز و خوانین محلی به فرماندهی عبدالمجیدمیرزا عینالدوله که برای سرکوبی قیام تبریز اعزام شده بودند بهشدت مقاومت کردند و از چیرگی آنها به شهر جلوگیری کردند. تبریز به مدت ۱۱ ماه به دست قشون دولتی محاصره شد و از ورود آذوقه بهشهر جلوگیری شد. زندگی بر مردم بسیار سخت و توانفرسا شد.
سرانجام با میانجی قنسولهای روس و انگلیس و موافقت دولتهای طرفین عدهای از قوای روسیه به تبریز وارد شدند و راه جلفا را برای ورود آذوقه باز کردند. در نتیجه محاصره شهر به پایان رسید و سربازان دولتی و خوانهای محلی مخالف مشروطیت از پیرامون تبریز دور شدند. بدین ترتیب نقشی که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه و تبریز داشتند به پایان رسید.
با حضور سربازان روسی در تبریز موقعیت برای ستارخان و باقرخان سخت و خطرناک شد. آنها به همراه گروهی دیگر از سران آزادیخواه به قنسولگری عثمانی پناهنده شدند. سپس تحت فشار روسها و بنابر دعوت آیتاله محمدکاظم خراسانی، بههمراه گروهی از مجاهدین در روز هشتم ربیعالاول ۱۳۲۸ مهی به تهران کوچ کردند. در تهران استقبال شایانی از آنان شد و از سوی مجلس شورای ملی از آنان سپاسگزاری شد و دو لوح نقرهای زرینکوب به ستارخان و باقرخان اهدا شد و برای هر کدام ماهیانه مبلغ هزار تومان مقرری از سوی مجلس تعیین شد و در باغ اتابک “ساختمان کنونی سفارت روسیه” ماندند.
در جریان ترور آیتاله بهبهانی، دولت مشروطه تصمیم به خلع سلاح گروههای مسلح گرفت، ستارخان با این امر مخالفت کرد و با قوای دولتی به جنگ پرداخت. در این جنگ پای او تیر خورد و تسلیم شد و ۳۰ تن از نیروهای وی کشته و ۳۰۰ تن اسیر شدند.
آرامگاه وی در باغ طوطی شهر ری است.
——————————— * —————————
یادروز 28 مهرماه
روز ملی “اراک”.
۲۸ مهر ماه، سالروز صدارت میرزاتقیخان امیرکبیر در سال ۱۳۹۷ در شورای شهر به نام روز اراک نامگذاری شد.
امیرکبیر که در سال ۱۱۸۵ در هزاوه اراک زاده شد، در دوران سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، صدراعظم ایران بود و در عمر ۳ساله صدارتش (۲۸ مهر ۱۲۲۷ تا ۲۲ آبان ۱۲۳۰) دگرگونیهای شایسته و بزرگی را ایجاد که می توان به خدمات زیربنایی و ایجاد مراکز اداری، فرهنگی و صنعتی و تاسیس دارالفنون و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه و بسیاری دیگر اشاره کرد. او همچنین در سر و سامان دادن به وضعیت مالی دربار و قطع دریافتیهای بیحساب و کتاب دستگاههای دولتی نقش موثری داشت.
به گفته مسوولان شهری و استانی، نامگذاری این روز با هدف چشمانداز موثر برای توسعه این کلانشهر و در راستای گسترش فرهنگ این شهر است.
اراک که به مهد مفاخر کشور شناخته میشود، زادگاه بسیاری از فرهیختگان کشور است. بزرگانی همچون عباسخان بادکوبه، عبداله دوامی استاد بزرگ موسیقی، آقا نورالدین عراقی، مرتضی قلی بیات، بهجت صدر (نقاش) احمد پارسا، حاج میرزا علینقیخان ملک (ملک التجار عراق عجم) عباس سحاب پدر علم جغرافیای ایران، میرزا مهدی بدایع نگار دولتمرد و ادیب دوره قاجار، ادیبالممالک، احمد ارجمندی، احمد پزشکی، حاج ملاعلی عراقی، محمد خزائلی، ابراهیم دهگان (مورخ و مصحح کتاب های تاریخ) یوسف شکرایی، میرزا حسین مدنی، محمدیوسف مجد، زرین قلم عراقی و بسیاری دیگر از علما و مشاهیر از آب و خاک عالم خیز اراک بودند.
عبداله مستوفی، منصور بهرامی تنیسور حرفهای ایرانیتبار مقیم فرانسه، نبیاله البرزی عراقی اولین عکاس اراک، جهانگیر رزمی عکاس برنده جایزه پولیتزر، واروژ کریم مسیحی کارگران برنده سیمرغ بلورین، احمد حلت، رضا بدیع کارگردان، محمدمهدی فولادوند و اسمعیل عراقی از دیگر نامآوران و مفاخر این سرزمین بودند که در کشور خوش درخشیدند.
نامگذاری روز اراک میتواند به توسعه شهر کمک کرده و ابعاد مختلف توسعه اعم از صنعتی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و غیره را در پی داشته باشد.
اراک با دارا بودن نزدیک به ۲۸۰۰ واحد تولیدی و صنعتی و صنایع بزرگ و پرآوازهای همچون آلومینیومسازی، ماشین سازی، واگن سازی، کمباین سازی، تولید ماشین آلات سنگین (هپکو) و … پایتخت صنعتی ایران لقب گرفته است.
زادروز قاآنی، شاعر (زاده ۲۸ مهر ۱۱۸۷ شیراز – درگذشته ۱۳ اردیبهشت ۱۲۳۳ تهران)
او با تنگدستی در اصفهان به تحصیل ریاضی و معارف پرداخت و در شیراز به تدریس عروض و شرح دیوان خاقانی و انوری مشغول شد تا آنکه در سال ۱۲۳۹ شاهزاده حسنعلیمیرزا، شجاعالسلطنه، فرزند فتحعلیشاه بهشیراز آمد و او را مورد لطف و مهربانی قرار داد.
چون شاهزاده از طرف پدر فرمانروای خراسان شد ، قاآنی را نیز بههمراه خود به آنجا برد و با حمایت و تربیت شاهزاده بهتحصیل ریاضی و حساب مشغول شد و بنا به میل و پیشنهاد او تخلص خود را که تا آن زمان حبیب بود به قاآنی، بهمناسبت نام فرزند شاهزاده، اوکتایقاآن، تبدیل کرد.
شاهزاده پس از مدتی به فرمانروایی یزد و کرمان گمارده شد و قاآنی هم با او بدانجا رفت و سپس به گیلان و مازندران و آذربایجان مسافرت کرد و پس از فراگرفتن علوم رایج به درگاه فتحعلیشاه معرفی شد و مستمری یافت .
وی در ادبیات عرب و فارسی مهارت پیدا کرد و به حکمت نیز علاقه سرشاری داشت و میتوان گفت شهرت شاعری او لطمه به شهرت او به عنوان یک حکیم دانشمند زده است. او را در حکمت، همپایه ملاصدرا و ملاهادی سبزواری و در شرعیات همپایه مرتضی انصاری شمردهاند. از این رو فتحعلیشاه او را «مجتهدالشعراء» لقب داد.
هنگامی که محمدشاه بر تخت نشست، او بهحلقه شاعران دربار پیوست و از شاه لقب حسامالعجم گرفت. در سال ۱۲۵۹ق قصد اقامت دائم بهشیراز بازگشت و چندی بعد بهتهران آمد و باز به شیراز رفت و در این مسافرتها، همشهریان او ابتدا مقدمش را گرامی داشتند اما رفتهرفته گروهی از ادبای شیراز به آزارش پرداختند، تا اینکه در سال ۱۲۶۲ق به تهران بازگشت و به دربار ناصرالدینشاه پیوست و شاعر رسمی دربار شد و از آن پس برای همیشه در تهران ماند و خانوادهاش را نیز به تهران آورد.
آرامگاه وی در شهر ری، کنار مزار شیخ ابوالفتوح رازی است.
زادروز “میرزا حبیبالله” متخلص به “قاآنی”، از شاعران و قصیدهسرایان بزرگ دوران قاجار. (۱۱۸۷ خورشیدی)
“ناصرالدین شاه”، “میرزا تقی خان فراهانی” را به مقام صدارت برگزید و لقب “امیرکبیر” را به وی داد. (۱۲۲۷ خورشیدی)
تظاهرات عليه قاجاريه در تمام شهرهای ايران آغاز شد و صدها تلگراف به مجلس و مطبوعات مخابره شد. (۱۳۰۴ خورشیدی)
قانون مربوط به مالیات بر اراضی به تصویب نهایی رسید. (۱۳۴۳ خورشیدی)
یک قرارداد مهم در زمینه پتروشیمی بین ایران و ژاپن امضا شد. (۱۳۵۰ خورشیدی)
بازرسان شاهنشاهی گزارش دادند در معاملات اراضی عباسآباد سواستفاده کلان شده است. (۱۳۵۴ خورشیدی)
ایران ۲۵ درصد سهام کروپ آلمان را خریداری کرد و در نتیجه در ۱۳۵ شرکت در ۲۵ کشور جهان سهیم شد. (۱۳۵۵ خورشیدی)
برگزاری نخستین نمايشگاه مطبوعات ورزشی كشور. (۱۳۷۳ خورشیدی)
درگذشت “اسماعیل ارحام صدر” از پیشکسوتان عرصه تیاتر. (۱۳۹۲ خورشیدی)
روز جهانی “مراقبت پرواز”.
تاريخنگاری ارتش روم و آمار تلفات جنگ ايران و روم. (351 م)
تاریخنگاران ارتش روم در این روز به صورت مبهم چنين نوشته است: “کشتههای جنگ نخست امپراتور كنستانتينوس دوم با شاه ایران، شاپور دوم نامور به ذوالاكتاف، ۵۰ هزار و ۲۳۱ نفر و کشتههای جنگ دوم با ايران ۳۹ هزار و ۱۲ نفر”. اين تاریخنگار شايد به دليل عِرق ملی روشن نساخته است كه اين ارقام، جمع تلفات دو كشور و يا به تنهايی، روم بوده است. از آنجا كه فاتح هر دو جنگ، ايران بود و طرف مغلوب نمیتواند كشتگان فاتح را شمارش كند به احتمال بسيار زياد اين تلفات سنگين را روميان تحمل كرده بودند. تاریخنگاران ارتش روم در زير اين ارقام نوشته است كه اين آمار نهايی را فرماندهی كل ارتش برای سنای روم تهيه كرده است.
اعدام “آنيسيوس بئوتيوس” فيلسوف، نويسنده و سياستمدار رومی، در شهر رم. (542 م)
زادروز “كريستوفر رِن” معمار نامی انگليسی. (1632 م)
زادروز “گوتريد آخن وال” رياضیدان آلمانی و واضع علم آمار. (1719 م)
“ماريا ترزا” ریيس امپراتوری مقدس شد و ۴۰ سال بر اين امپراتوری که شامل پراگ و بوداپست و تا اسپانيا و ايتاليا و ايالات جنوبی و شرقی آلمان و نيز اتريش و همچنين بسياری از مناطق يوگوسلاوی میشد فرمانروا بود. (1740 م)
سنای آمريكا بر معامله خريد لوييزيانا از فرانسه به مبلغ ۱۵ ميليون دلار صحه گذارد و با اين معامله، وسعت ايالات متحده تقريبا دوبرابر شد. (1803 م)
اين معامله در پی مذاكرات نمايندگان توماس جفرسون رئيس جمهوری وقت آمريكا با ناپلئون بناپارت انجام گرفت. جفرسون سومين ریيس جمهور آمريکا، فيلسوف و تاريخدان و نويسنده اعلاميه استقلال ايالات متحده بود که به دليل اقامت بلندمدت در فرانسه میدانست “ناپلئون” سياست “تايلران” را كه میخواست يک امپراتوری فرانسوی در قاره آمريكا به وجود آورد را رها ساخته و علاقهمند به توسعه فرانسه در اروپاست. پس گفتوگو برای خريد را آغاز كرد. چون در اين ميان ناپلئون برای تامين نياز مالی جنگهای خود به پول نيازمند شد، معامله انجام يافت. اگر این اتفاق نیفتاده بود، امروز قدرتی به نام آمریکا وجود نداشت.
وقوع جنگ دريايی “ناوارون” در دريای مديترانه، بین دولتهای اروپايى با امپراتوری عثمانی. (1827 م)
تولد “جان ديويی” روانشناس، مربی و فيلسوف شهير آمريكايی. (1859 م)
زادروز “سر جیمز چدویک” فیزیکدان انگلیسی، کاشف “نوترون” و برنده جایزهی نوبل فیزیک در سال ۱۹۳۵ میلادی. (1891 م)
با غرق شدن کشتی بریتانیایی “گیلترا” از سوی زیردریایی آلمانی، برای نخستین بار در تاریخ یک کشتی تجاری به دست یک زیردریایی غرق شد. (1914 م)
تصويب طرح و رنگ پرچم سازمان ملل متحد. (1947 م)
کشته شدن “مُعَمَّر قَذّافی”، رهبر پیشین لیبی. (2011 م)
درگذشت “دکتر ادوارد دونل توماس”، پدر پیوند مغز استخوان. (2012 م)