خانههای تاریخی شهر تهران پُرشمار است اما در آن میان، خانهی سردار اسعد بختیاری زیبایی شگفتآوری دارد. نمی توان از کنار آن گذشت و به دیدهی ستایش به آن ننگریست. هنری که در ساخت این خانه به کار رفته است نمونهای برجسته از مهرازی (:معماری) ایران، در واپسین سالهای پادشاهی قاجاریه، به شمار میرود. افزون بر استواری خانه که الهام گرفته از مهرازی اروپاست، درون آن نیز سرشار از هنرآفرینی و شکوه است.
جعفر قلی خان بختیاری، نامبُردار به سردار اسعد سوم، فرزند علی قلی خان بختیاری، از مردان بسیار نامدار روزگار مشروطیت، بود. سردار اسعد در روزگار احمدشاه قاجار چند بار در کابینههای گوناگون وزیر شد. در روزگار پهلوی نخست نیز دو بار به وزارت جنگ رسید. تا آنکه در سال 1313 خورشیدی، کشته شد.
خانهی او در جایی ساخته شده است که در دورهی ناصرالدین شاهی به نام «باغ ایلخانی» شناخته میشد. آن باغ در خیابان فردوسی کنونی (خیابان علاالدوله پیشین) و همانجا که بانک ملی ایران ساخته شده است، جای دارد. اکنون از باغ ایلخانی چیزی جز فضایی کوچک، به جا نمانده است.
در کوچهی سنگفرش باغ ایلخانی، بسیاری از سیاست ورزان آن روزگار خانه ساخته بودند و زندگی میکردند. در روزگار رضاشاه بود که شهر تهران دگرگونیهایی دید و خیابان علاالدوله توسعه یافت و به نام خیابان فردوسی شناخته شد.
در سال 1291 خورشیدی، به خواست سردار اسعد، خانهی او در بخش شمال باختری میدان توپخانه، در کوچهی باغ ایلخانی ساخته شد. معمار آن استاد محمد معمارباشی بود که به نام «معمار بابا» آوازه داشت و در کار خود چیره دست و استاد بود.
گویا در سال 1307 خورشیدی، شش سال پیش از کشته شدن سردار اسعد، بانک ملی ایران به گسترش ساختمانهای اداری خود دست زد. چون خانهی سردار اسعد در آن گستره جای داشت، بانک ملی آن را خریداری کرد.
خانهی سردار اسعد در دو اشکوب (:طبقه) ساخته شده است. مصالحی که در آن به کار بُرده شده از گچ و آجر است. همانند دیگر ساختمانهای تاریخی آن دوره، پنجرههای اُرسی با شیشههای رنگی دارد. این گونه خانهآرایی به نمای خانهها زیبایی ویژهای میداد و آنها را چشمنواز میکرد.
شگفت است که مهرازِ خانه، استاد محمد معمار باشی، از عناصری در طراحی و ساخت آن بهره بُرده است که با مهرازی اروپایی درهم آمیزی دارد. به سادگی میتوان چنان آمیختگی را در نمای بیرونی و درون خانهی سردار اسعد دید و بازشناخت. برای نمونه، از سرستونهای درون خانه میتوان یاد کرد که شیوهای اروپایی دارند؛ در حالی که گچبریها، اثر گرفته از شیوهی خانهآرایی ایرانی است. به همین گونه، سقف بلند خانه بیگمان الهام گرفته از مهرازی باخترزمینی است.
این مایه از آمیختگی هنر ایرانی و اروپایی در مهرازی واپسین سالهای قاجاریان، در دورهی پس از آن نیز ادامه پیدا میکند و حتا گسترش افزونتری میگیرد. خودِ این شیوه از ساخت خانه، نشانهی آشکاری از جامعهای داشت که رو به نوگرایی میرفت. با این همه سنگ بنای آن در دورهی قاجار و پس از آشنایی بیشتر ایرانیان با هنر باخترزمین، گذاشته شد.
مهرازی خانهی سردار اسعد، برونگراست. این نیز نشانهی دیگری از اثرپذیری مهرازی ایران از شیوهی اروپایی است. در مهرازی برونگرا، خانه با فضای بیرون، مانند گذر و خیابان، پیوند دارد. به همین گونه فضای درون خانه نیز با فضای بیرونی پیوند مییابد. در حالی که در مهرازی سنتی ایران که به درونگرایی گرایش دارد، پیوندی میان فضای بیرونی و درونی نمیتوان یافت.
پلههای خانهی سردار اسعد، شیروانی آن، نردههای فلزی، ایوان و سرستونها نیز گواه گستردگی این آمیختگی و رخنهی مهرازی باخترزمین (:غرب) در هنر ایران است که رو به نوگرایی داشت.
خانهی سردار اسعد اکنون موزهی بانک ملی ایران است. اما بازدید از آن گویا تنها برای مهمانان ویژهی بانک شدنی است. در آن موزه پیشکشهایی نگهداری میشود که از سوی بانکهای ایرانی و خارجی به بانک ملی ایران داده شده است.
خانه سردار اسعد در سال ۱۳۷۵ با شماره ۱۷۶۵ به ثبت ملی رسید.