لوگو امرداد
بارش‌ها به تالاب‌ها جان تازه‌ای بخشید

کرونا اجازه داد طبیعت نفس بکشد

talab1در کشور ما تالاب‌های فراوانی هست که کارکردهای گوناگونی دارند و پایداری آن‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. بارندگی‌های چند روز گذشته می‌تواند بیم تبدیل شدن تالاب‌ها به سرچشمه‌های گرد و غبار را کاهش دهد و در استان‌هایی مانند سیستان در خنک شدن هوا نقش داشته باشد. 

به گزارش خبرگزاری ایسنا، ۱۴۳ تالاب در ایران در سال 1397 خورشیدی، با هماهنگی وزارت نیرو با نام «پیوست قانون حفاظت از تالاب‌ها» ثبت شده‌اند. این تالاب‌ها سه میلیون هکتار پهنا دارند. از میان ۱۴۳ تالاب کشور، ۲۵ مجموعه تالابی در کنوانسیون رامسر ثبت شده‌اند و 4/1 میلیون هکتار وسعت دارند. ۴۵ تالاب کشور می‌تواند سرچشمه‌ی گرد و غبار باشند. آن تالاب‌های گرد و غبارزا، از دید گستردگی، دو میلیون و صد هزار هکتار را در برمی‌گیرند.

تالاب‌های خشک‌شده، گرد و غبارها را پدید می‌آورند 

حسین رفیع، مرجع ملی سازمان‌های مردم نهاد در کنوانسیون حفاظت از تالاب‌ها، در گفت‌و‌گو با ایسنا با اشاره به اینکه پایداری تالاب‌ها سودمندی‌ها و کارکردهای بسیاری دارد، گفت:‌ «تالاب‌ها اکوسیستم‌هایی هستند که هم نقش مهمی در حیات گیاهان و جانوران دارند هم باعث تلطیف هوا و شادابی و طراوت طبیعت می‌شوند بنابراین احیای آن‌ها می‌تواند باعث جبران برخی کمبودهای طبیعت شود و نقصان‌های پیش آمده در طبیعت را جبران کند».

وی ادامه داد: «به‌دلیل جایگاه خاصی که ماهیگیری در برخی تالاب‌های کشور دارد، احیای آن‌ها می‌تواند تاثیر مثبتی بر مشاغل وابسته به آن و وضعیت گردشگری داشته باشد و در نتیجه به شرایط اجتماعی،‌ جغرافیایی،‌ فرهنگی و زیست‌محیطی آن مناطق کمک کند».

رفیع با اشاره به اینکه یکی از سرچشمه‌های اصلی ایجاد گرد و غبار، تالاب‌های خشک‌شده‌ هستند، افزود: «آب‌های روان در مسیر حرکت خود از نوک کوه‌ها تا پایین‌ترین نقاط، گل و لای و املاح مختلفی را با خود حمل و در تالاب‌ها ته‌نشین می‌کنند. زمانی‌که یک تالاب خشک می‌شود، املاح‌ ته‌نشین شده در آن بر اثر تابش آفتاب و خشک شدن قسمت‌هایی از تالاب به منابع گرد و غبار تبدیل می‌شوند که با کوچک‌ترین اتفاق مانند وزش باد، تابش خورشید و جریان‌های هوایی پودر و از روی زمین بلند و در هوا پراکنده می‌شوند. با این حال اگر تالاب‌ها مدت بیشتری آب داشته باشند و مرطوب بمانند، نه تنها فرایند خشکی و تبدیل آن‌ها به منابع گرد و غبار به مراتب کمتر خواهد شد بلکه به‌دلیل عبور هوا از سطح آب، نوعی کولر طبیعی شکل می‌گیرد که می‌تواند شرایط منطقه را از لحاظ آب و هوایی و کشاورزی نیز بهبود بخشد مانند تالاب یا دریاچه هامون که در گذشته پر آب بود و بادهای فصلی با عبور از سطح آن مانند یک کولر آبی هوای خشک و گرم آن منطقه را خنک می‌کرد و به سمت زابل و مناطق مسکونی و کشاورزی می‌برد و شرایط  را مساعد می‌کرد اما اکنون به ‌دلیل نبود یا کمبود آب این بادها گرد و خاک را بلند می‌کنند و باعث ایجاد طوفان‌های شن می‌شود».

کرونا اجازه داد طبیعت نفس بکِشد

رفیع در بخش دیگری از گفته‌های خود با اشاره به نقش میزان بارندگی بر وضعیت تالاب‌ها، به ارزش و بایستگی مدیریت آب نیز پرداخت و گفت: «ما در کشورمان هنوز در مدیریت آب تغییر رَویه نداده‌ایم. این درحالی ست که کرونا و بارندگی‌های اخیر اجازه داده طبیعت کمی نفس بکشد و اتفاقات خوب طبیعی مانند بهبود وضعیت تالاب‌ها رخ دهد. اما بارندگی و بارش‌های اخیر تنها مُسکن‌های لحظه‌ای هستند که نمی‌توانند به پایداری تالاب‌ها کمک چندانی کنند بنابراین مهار آب از یک طرف و ساخت سد از طرفی دیگر راه توسعه کشور نیست بلکه بهتر است در مدیریت آب نگاه‌مان را تغییر دهیم تا هم تالاب‌ها نجات پیدا کنند و هم کشور به شکوفایی برسد».

این کنشگر محیط زیست با گفتن اینکه هر فعالیتی را نمی‌توان در هر گستره‌ی طبیعی انجام داد، پافشاری کرد: «وزارت نیرو ادعا می‌کند که برای کنترل سیل و جلوگیری از خسارت آن باید سد احداث کرد. اما نباید اشتباه کنیم چون طبیعت برای خود قوانینی دارد که نباید نسبت به آن‌ها بی توجه بود. هر منطقه تعریف و ویژگی مخصوص خود را دارد اما بشر بدون توجه به این مسایل توسعه خود را در مناطقی شکل داده که ظرفیت ندارند یا مناسب نیستند مانند توسعه روستاها و مناطق مسکونی در کانون دشت‌های سیلابی».

طبیعت به رفتار انسان واکنش نشان می‌دهد

وی ادامه داد: «ما انسان‌ها قوانین طبیعت را برهم می‌زنیم و تنها زمانی‌که طبیعت واکنشی از خود نشان می‌دهد متوجه می‌شویم که چه کارهایی را نباید انجام می‌دادیم مانند زمانی‌که به‌طور طبیعی سیل جاری می‌شود، روستاها و… را با خود می‌برد. سیل‌هایی که در  شمال کشور اتفاق می‌افتد، ناشی از تخریب جنگل‌ها و پوشش گیاهی آن منطقه توسط انسان‌ است».

رفیع افزود: «اگر سیل در شرایط طبیعی رخ دهد، یک بلا نیست. بلکه یک اتفاق طبیعی‌ است و ذات طبیعی برخی مناطق مانند بخش‌هایی از سیستان بلوچستان سیلابی شدن است. دراین مناطق دشت‌های سیلابی داریم که پایداری این دشت‌ها به سیل و سیلاب وابسته است چراکه این سیلاب‌ها زمین را مغذی و برای کشاورزی آماده می‌کند».

رفیع در پایان گفت: «به قوانین طبیعت باید احترام بگذاریم تا بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم و خسارت کمتری ببینیم. ما بخشی از جهان هستی هستیم بنابراین باید از طمع خود بکاهیم و بیشتر از زندگی لذت ببریم».

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. گیرم که خلق را به طریقی فریفتی
    با دست انتقام طبیعت چه می کنی؟
    بشر در قرن ببست ویکم بی محابا، جسور و مغرور از قدرت دانش و فناوری و صنعت خویش دچار سرکشی شد و با بی رحمی تمام به جان طبیعت افتاد و به انسان و حیوان و گیاه و جماد رحم نکرد و هر چه توانست از طبیعت بهره کشی کرد.باوجود پیشرفت های شگفت آورعلمی، وحشت و هراس دائم از بیماری‌ها و بلایای طبیعی و سرنوشت نامعلوم و محتوم
    تنها برخی از عواقب این سرکشی مغرورانه است.
    در اواخر قرن گذشته میلادی پیش‌بینی می‌شد که روزی طبیعت، این مادر نجیب و آرام این سرکشی‌های بی نهایت بشر نسبت به خودش را پاسخ دهد. بشر سرکش و مغرور با رفتار نامعقول و نامتعارف خویش در طی دو سده در برابر طبیعت دیرینه ایستاد و عجولانه طبیعت را رو به نابودی برد و فقط به سود خود اندیشید و حالا مام طبیعت سر صبر انتقام می‌گیرد و بشر مغرور را تنبیه می‌کند. گاه تنبیه طبیعت بتدریج و آنقدر بطئی است که بشر با آنکه رو به هلاکت می‌رود چندان متوجه نمی‌شود. آلودگی هوای خودساخته، تصادف و حادثه و مرگ و میر با وسایل و محصولاتی که بی دقت و بی کیفیت ساخته شده‌اند، بیماری‌های لاعلاج و بی مبالاتی و افراط و تفریط او را به هلاکت می‌اندازد و بشر درک عمیقی از این فاجعه ندارد و طبیعت گاه چنان شتابان انتقام می‌گیرد که بشر سرکش به التماس و تضرع و دعا می‌افتد. جنون گاوی و سارس و ابولا و ایدز و کروناویروس نه اولین نشانه انتقام طبیعت است و نه آخرین آن بلکه این چرخه طبیعی بازگشت رفتار بشر شرور به خویشتن است و بشر قرن بیست و یکمی با همه پیشرفت‌ها و توسعه طلبی‌ها باید منتظر حوادث عجیب و غریب دیگری ناشی از عواقب عملکرد خویش در زمین و هوا و دریا و فضا باشد. سوء استفاده از طبیعت و بی احترامی به آفریدگان به تدریج گریبان بشر متمدن و متکبر را خواهد گرفت و کرونا ویروس تنها یکی از ساده‌ترین عواقب کارهای بشر افسارگسیخته و مغرور امروزی است که هم با خودش ناسازگار است و هم با طبیعت. وقتی تکنیک و فناوری از اخلاق پیشی می‌گیرد و با خودخواهی و غرور و سرکشی عجین می‌شود عواقب آن دیر یا زود گریبان بشر را خواهد گرفت و او را در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار خواهد داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-09