لوگو امرداد
طراح پارک‌های ساعی و ملت:

آنچه می‌بینیم کیفر آزار به طبیعت است

mahjoobحسین محجوبی طراح پارک‌های ساعی و ملت فراگیری بیماری جهانی کرونا را برآیند رفتار انسان با طبیعت می‌داند و می‌گوید زمین در حال سبک شدن است.

امروز ۹۰ ساله می‌شود و درست ۷۰ سال است که قلمو را به دست گرفته و با آفرینش نقاشی‌هایی آرام، به زیباترین شیوه به بلاهایی که انسان بر سر طبیعت آورده، اعتراض می‌کند. منظره‌های طبیعی، سبز و آرام مهمترین ویژگی نقاشی‌های اوست. اگرچه خودش می‌گوید این نقاشی‌های آرام اعتراض به «انسان» است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، حسین محجوبی، معمار و طراح پارک‌های معروف تهران و از چهره‌های هنر نقاشی ایران است که ۲۴ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۰۹ خورشیدی، در شهر لاهیجان زاده شد. او که امسال در روزهایی قرنطینه خانگی و دلتنگی و لحظه‌های پر از دلهره و نگرانی، ۹۰ سالگی خود را جشن می‌گیرد، نگاه دیگری به جریان فراگیری ویروس کرونا در جهان دارد و چنین باور دارد که زمین در حال سبک شدن است.
محجوبی را اکنون پس از ۷۰ سال کارهای حرفه‌ای در جهانِ هنر به روایت زیبایی‌های طبیعت و اعتراض به رد پاهای زشت انسان‌ها و ماشین‌ها، می‌شناسند؛ انسانی که به گفته‌ی این هنرمند جای اسب‌ها ماشین کاشته است و رفتارش باعث شده تا از این طبیعت، چیزی به‌جز درخت‌های لاغر و بی‌جان، باقی نماند. البته به گمان می‌رسد سرآغاز توجه محجوبی به طبیعت و گسترش نمود آن در آثار نقاشی این هنرمند، از زمانی شکل، یا بهتر است بگوییم فزونی گرفت که طراحی پارک‌های شهر تهران همچون «ساعی» (که بانی ساخت آن کریم ساعی بود) و «ملت» را بر دوش داشت. محجوبی می‌گوید طراحی این پارک‌ها اهمیت نقش درختان‌ در زندگی انسان‌ها را برایش پررنگ‌تر کرد و به همین سبب هم در آثار هنری‌اش بیشتر به این موضوع پرداخت.
انسان طبیعت را مخدوش کرده است
این هنرمند پیشکسوت درباره‌ی گذران خود در این روزهای کرونایی، می‌گوید: «وضعیت این روزها نتیجه آزاری است که انسان‌ها مخصوصا در چند دهه‌ی اخیر به طبیعت زده‌اند. جمعیت جهان زیاد شده و این جمعیت زیاد باعث شده است که انسان طبیعت را با ساختن آسمان‌خراش‌ها و ساختمان‌های بزرگ و آلودگی مخدوش کند».
محجوبی ادامه می‌دهد: «به نظرم این جنگی است که درست شده تا از تعداد انسان‌های روی زمین کم شود و کسانی که نمی‌توانند زندگی کنند، حذف شوند. من ضد انسان نیستم، اما فکر می‌کنم جریان ویروس کرونا همانند جنگ جهانی سوم است تا تعداد زیادی از انسان‌ها را از روی کره زمین پاک کند. به‌طور کلی ما انسان‌ها باید در طبیعت به حرف خدا گوش بدهیم؛ خدا فقط عشق است و زیبایی و حرکت. اگر این کارها را نکنیم به درد این طبیعت نمی‌خوریم و باید به طبیعت برگردیم و بار دیگر به گونه‌ای دیگری به زمین بازگردیم».
او می‌افزاید: «از مرگ نمی‌ترسم و در آستانه ۹۰ سالگی به‌خوبی می‌دانم که با وجود تمام معماری‌ها و نقاشی‌های زیبایی که انسان خلق کرده است، باز هم نمی‌تواند کار خدا را انجام دهد. امیدوارم آن‌هایی که رفتند روحشان شاد و آن‌هایی که ماندند و مخصوصا آن‌هایی که ضعیف هستند مراقب خودشان باشند».
این هنرمند نقاش در پایان درباره‌ی وضعیت این روزهای شهر تهران نیز با گفتن اینکه «همواره در آثاری که خلق کردم اعتراضم به انسان را مطرح کرده‌ام»، می‌گوید: «از چهل سال پیش، چنین روزهایی را در تهران می‌دیدم؛ روزهایی که دیگر شهر زیبا نباشد. ماشینیسم زندگی را راحت کرده، ولی عوارض آن واقعا وحشتناک است. در ۹۰ سالگی آرزو دارم که انسان، “آدم” شود. آدم کسی است که همه را دوست داشته باشد و انسان به این خاطر آدم نمی‌شود که حریص است».

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. انتقام طبیعت از انسان مغروربه مدرنیته

    بشر در قرن بیستم بی محابا، جسور و مغرور از قدرت دانش و فناوری و صنعت خویش دچار سرکشی شد و با بی رحمی تمام به جان طبیعت افتاد و به انسان و حیوان و گیاه و جماد رحم نکرد و هر چه توانست از طبیعت بهره کشی کرد.
    نتیجه این سرکشی:

    – آسیب رساندن به لایه ازون، آب شدن یخچال‌های طبیعی قطبین و زیر آب رفتن سرزمین‌های پست و تغییرات اقلیمی پرسرعت – سیل‌ها و طوفان‌های بزرگ و خانمان برانداز – گرد و غبار و آلودگی‌های کشنده و غیرقابل کنترل – معلولیت‌های ژنتیکی و بیماری‌های لاعلاج و عجیب و غریب در دوره شکوفایی و پیشرفت دانش پزشکی – وحشت و هراس دائم از بیماری‌ها و بلایای طبیعی و سرنوشت نامعلوم و محتوم تنها برخی از عواقب این سرکشی مغرورانه است.
    در اواخر قرن گذشته میلادی پیش‌بینی می‌شد که روزی طبیعت، این مادر نجیب و آرام این سرکشی‌های بی نهایت بشر نسبت به خودش را پاسخ دهد. بشر سرکش و مغرور با رفتار نامعقول و نامتعارف خویش در طی دو سده در برابر طبیعت دیرینه ایستاد و عجولانه طبیعت را رو به نابودی برد
    سوء استفاده از طبیعت و بی احترامی به آفریدگان به تدریج گریبان بشر متمدن و متکبر را خواهد گرفت و کرونا ویروس تنها یکی از ساده‌ترین عواقب کارهای بشر افسارگسیخته و مغرور امروزی است که هم با خودش ناسازگار است و هم با طبیعت. وقتی تکنیک و فناوری از اخلاق پیشی می‌گیرد و با خودخواهی و غرور و سرکشی عجین می‌شود عواقب آن دیر یا زود گریبان بشر را خواهد گرفت و او را در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار خواهد داد. شاید بهترین تعبیر برای این چرخه همان اثر پروانه‌ای مشهور باشد که معتقد است تغییری کوچک در یک سیستم آشوب‌ناک چون جو سیاره زمین می‌تواند باعث تغییرات شدید در آینده شود و مثلاً بال زدن پروانه‌ای در کوبا طوفانی در ساحل آریزونا ایجاد کند.
    باید با طبیعت و همه اجزای آن، از خاک و نبات و جماد و حیوان و انسان مهربان و عطوف و سازگار بود. به اندازه از آن بهره گرفت و به بازسازی و بازپروری آن کمک کرد. طبیعت، من و شما، خوبان و بدان، راست و چپ، اصلاح‌طلب و اصولگرا، با ایمان و بی ایمان نمی شناسد بلکه انتقامش را از نوع بشر می‌گیرد، بشری که می‌تواند در ذات خویش فرشته خوی باشد و آبادگر یا دیوصفت و ویرانگر. کروناویروس هم یکی از عواقب بدعملی بشر است که گریبان همه را گرفته و باید برای گذر از گردنه آن هزینه داد. امیدواریم این هزینه جان انسان‌ها نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-03