در پیِ گسترش بیماری کووید 19 یا همان کرونا در کشور، پیشهی گردشگری به گونهی کامل تعطیل شد. در این میان، راهنمایان گردشگری در وضعیت بسیار بدتری نسبت به دیگر بخشهای گردشگری قرار گرفتهاند و اگر مدیران هرچه زودتر چارهای ریشهای و بُنیادین برای این گروه نیابند، بیگمان در آینده با دشواریهای ویژهای روبهرو خواهیم شد.
به گزارش اَمرداد، از راهنمایان گردشگری به عنوان سفیران فرهنگی و آشتی (:صلح) و دوستی یاد میکنند که نقش بسیار مهم و برجسته و بهسزایی را در برخورد با گردشگران پدید آورده و تاثیر شگرف و ژرفی بر پیشهی گردشگری داشته و خواهند داشت. با گسترش بیماری کووید 19 و پخش ویروس کرونا در سراسر جهان و ایران، پیشهی گردشگری سختترین روزهای زیست خود را در یکی دو دههی گذشته تجربه کرده و پشت سر میگذارد. با نگرش به وضعیت این بیماری ناشناخته و زیانبار و هولناک و درگیری روزاَفزون جهان و به ویژه اروپا و آمریکا، دستکم تا پایان سال و شاید هم بیشتر، گردشگری دیگر به آن معنای گذشته رقم نخواهد خورد. سفر به دیگر کشورها بسیار کم شده و با محدودیتهای فراوانی روبهرو خواهد بود. از همینروی، بیگمان نیمی از مردم و گردشگران در سراسر جهان ترجیح خواهند داد تا زمانی که ویروس کرونا کامل مهار نشده و بر طرف نشود، از سفر به دیگر کشورها پرهیز کرده و تنها به سفرهای درون کشور خود بَسنده کنند.
کشور ما نیز، که کمابیش در حال توسعه و رشد در زمینهی گردشگری بود با رُخداد ناگوار و غیرمنتظرهی پیشآمده، آسیب بسیار فراوانی دیده و در آینده هم خواهد دید. اما در بخش گردشگری بیشترین گروهی که دچار آسیب فراوان و شوک اقتصادی شده و ضربهی سختی به آنها وارد آمده، راهنمایان گردشگری بوده که کماکان بیکار هستند و آیندهی کاری آنها با دشواریها و چالشهای گوناگون و فراوانی روبهرو خواهد بود. زیرا راهنمایان گردشگری نه بیمه دارند و نه درآمد ثابت. همچنین در درازای سال، چند ماه کامل را بیکار بوده و یا در بهترین حالت درآمد ناچیزی دارند که تنها و به سختی با آن گذران زندگی میکنند. از سویی، دولت هیچگونه پُشتیبانی از این گروه و پیشه نکرده و آنها را به حال خویش رها کرده است که جای بسی افسوس و دریغ دارد.
امسال با وضعیت پیشرو و با بررسی و پیشبینیهای انجام گرفته و به باور نگارنده از گردشگری برونمرزی و فرنگی به گمان فراوان تا پایان سال محروم خواهیم بود. در این میان، نقش دولت و بهویژه سرپرست اصلی پیشهی گردشگری که همان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است، بسیار دارای اهمیت بوده و به گفتهای «نقش کلیدی و حیاتی» را اجرا میکند.
پس نیاز است که وزارت میراث فرهنگی با برنامهریزی های گسترده و بررسی و پژوهشهای موشکافانه و دقیق و بدون آزمون و خطا و مهمتر از همه، بدون دخالت و رِخنهی مافیای گردشگری در زمینهی راهنمایان گردشگری یا همان «لابیها» ی در پیوند با مدیران و مسوولان رَده بالای میراث فرهنگی و گردشگری به ویژه در سطح استانها که گاهی مانع پیشرفت راهنمایان گردشگری بوده و بازدارنده به شمار میآیند، چارهای ریشهای اَندیشیده و از بیکاری نیروهای دلسوز و کارشناس و با تجربه که همواره چشم و چراغ پیشهی گردشگری به شمار آمده و بازوان قدرتمند فرهنگی کشور و میراث فرهنگی بوده، پیشگیری کنند.
گردشگران را بدون راهنما به اماکن تاریخی نفرستید
با رُخ دادن رویداد ناگوار و ناخجسته و گسترش بیماری کرونا در کشور و بیکاری کامل راهنمایان گردشگری که دست کم تا یکی دو ماه آینده نیز، با همین رَوند روبهرو بوده و با نگرش به اینکه، بیشتر راهنمایان گردشگری بهزودی خواسته و یا ناخواسته مجبور خواهند بود در رشته و کار دیگری سرگرم شوند و برای از دست ندادن این نیروهای زحمتکش و کارشناس و سفیران فرهنگی و آشتی و داد، پیشنهاد میشود که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با نگاشتن بخشنامهی فوری و ابلاغ آن به استانها، تدابیری را اندیشیده و اتخاذ نماید تا گردشگران و مسافران داخلی را بدون راهنمای گردشگری به اماکن تاریخی و فرهنگی و موزه ها و کاخ موزه ها نفرستند. اَرج و سودمندی این اقدام دوسویه بوده و هم از بیکاری و سرگردانی راهنمایان گردشگری پیشگیری خواهد کرد و مهم تر از همه، آنکه آگاهیهای ارزنده و سودمندی از راه درست به گردشگران و مسافران منتقل خواهد شد و اَنگیزهای برای دلبستگی و شیفتگی به هویت و میراث فرهنگی و تاریخ کشور در آنها پدید خواهد آمد. این کار یک دستاورد بسیار بزرگ برای آینده کشور و وزارت میراث فرهنگی در برداشته و آن، آموزش و پالایش فرهنگ است. در گامی مهم تر، بالا رفتن سطح دانش و آگاهی های تاریخی و میراثی مردم خواهد بود و با این اقدام بیگمان در آینده از ویرانی و دستاَندازی و آسیب به یادمانهای تاریخی و فرهنگی همانند یادگاری نویسیها کاسته خواهد شد.
باید دانست که شاید این طرح، تنها راه نجات از بیکاری و پیشگیری از تغییر پیشه برای راهنمایان گردشگری است. زیرا طرحهایی که تاکنون دولت یا بخش خصوصی و کُنشگران پیشنهاد دادهاند یا بار مالی برای دولت داشته و یا به هر اَنگیزهای رد شده و ضمانت اجرایی نداشته است. این طرح نه تنها، هیچ دشواری و چالشی برای وزارت میراث فرهنگی در آینده به وجود نخواهد آورد، بلکه بسیار زودتر از اینها باید در کشور اجرا میشد. همچنین باید یادآوری کرد که اجرای این طرح، تنها و تنها برای گردشگران و مسافران باید بکار گرفته شود و نه بازدیدکنندگان بومی. شاید پرسیده شود که چگونه میتوان میان بازدیدکنندگان و گردشگران یا مسافران تفاوتی قایل بود و تشخیص داد؟ این کار با کمی بررسی و موشکافی قابل حل است و برای کسانی که سالها در این زمینه فعالیت کرده و تجربه دارند، کار پیچیده و دشواری نیست. از سویی، میتوان روی این طرح بیشتر کار کرد و جنبههای گوناگون آن را بررسی کرد تا طرح کامل تر شده و به اصطلاح به پختگی برسد.
همانگونه که میدانیم به اَنگیزهی دشواریهای مالی در سال پیشرو، سفر اولویت چندم بیشتر خانوادهها خواهد بود و در سبد زندگانی نیمی از مردم در کشور جایگاهی ندارد. پس آن دسته از مردم که به سفر میروند کمابیش از وضعیت مالی بهتری برخوردار بوده و میتوانند در هزینههای سفر بخشی را هم به راهنمایان گردشگری و بازدیدی علمی و فرهنگی و آموزشی از اماکن تاریخی و فرهنگی برای خود و فرزندان اختصاص دهند. بیگمان این طرح در یک دههی آینده ، نکتههای بسیار مثبت و ارزندهی خود را نشان خواهد داد.
کوتاه سخن اینکه، نگارنده در گام نخست از معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خواستار نگرش و بررسی و اجرای این طرح را دارد و در گام دوم نگرش فراگیر مدیران کل میراث فرهنگی سه استان مثلث طلایی گردشگری یعنی یزد، اِسپهان (اصفهان) و سرزمین پارس را دارد.
راهنمایان گردشگری، این سفیران فرهنگی و آشتی و دوستی را تا دیر نشده، دریابیم و نگذاریم خدای ناکرده پیامدهای منفی و ناگوار آن، گریبان پیشهی رنجور و فرتوت گردشگری کشور را بگیرد.
* سیاوُش آریا، پژوهشگر و کُنشگر میراث فرهنگی و گردشگری، راهنمای گردشگری
راهنمایان گردشگری را تا دیرنشده، دریابیم
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها