امروز گوش ایزد و اَمُردادماه به سالمهی 3758 زرتشتی. روز نَبُر پرهیز از خوردن گوشت، آدینه 10 اَمُردادماه 1399 خورشیدی، 31 جولای 2020 میلادی
یکم آگوست سال دهم پیش از میلاد، كلادیوس زاده شد کسی که 25 ژانویه سال 41 میلادی در 51 سالگی از سوی سنای روم جانشین «كالیگولا» شد و در درازای امپراتوری خود از ترس رویارویی با ایران كوشش بسیار كرد تا پیشروی و توسعه روم بیشتر در غرب انجام گیرد تا شرق.
کلادیوس کوشید شیوهی تفكر رومیان با توجه به حقایق زمان تغییر یابد. از جمله زیرا، برای گسترش قلمرو روم در شرق نیاز به مقابله با ایرانیان است كه روم توانایی آن را ندارد و همیشه تلفات و هزینه سنگینی متحمل شده است. همین شیوه تفكر باعث در اختیار گرفتن كامل انگلستان توسط رومیها شد. یكی دیگر از اصلاحات او؛ عضویت نمایندگان سرزمینهای متصرفه روم در سنای این كشور كه مردم این سرزمینها احساس كنند جزیی از خاک روم هستند و بدون تأیید سناتورهای آنان قانونی وضع نخواهد شد كه به زیانشان باشد. اجباری كردن تدریس تاریخ، فلسفه، ریاضیات و ادبیات در مدارس قلمرو روم كه آنها را معلومات اربعه نامید و بدون تسلط بر آنها، هیچكس نمی توانست مقام دولتی، ژنرال ارتش و فرماندار شهرستان شود، از جمله اصلاحات دیگر وی بود. تكلیف قرار دادن برای امپراتور (منتخب سنا)، كه مایحتاج غذایی مردم را تأمین كند و به همین دلیل، وی در 24 كیلومتری جنوب شهر رم بند «استیا Ostia» را ساخت تا كشتی های بزرگ حامل غلات، حبوبات و احشام بتوانند در آنجا بار خود را تخلیه كنند، توسعه تجارت با شرق دور، هند و بنادر جنوبی ایران در خلیج فارس از طریق مصر و دریای سرخ، اجباری كردن تدریس فن بیان و درست سخن گفتن در مدارس و آزاد شدن بردگانی كه با سواد شوند و زبان رومی (لاتین) و تاریخ روم و حساب كردن را فراگیرند از موارد اصلاحات كلادیوس Cladius به شمار می روند. خود او الكن بود و با پیگیری بسیار بر این عیب كه اصلاح آن لازمه رهبری كشور است پیروز شد.
پیروزی كلادیوس در اجرای طرحهایش بیشتر در این بود كه در آن زمان دربار سلطنتی ایران گرفتار كشمكش شاهزادگان بود. در سنای روم به كلادیوس سفارش شد كه از این درگیری خانوادگی بهره بگیرد و ارمنستان را وارد قلمرو روم سازد كه وی با رد پیشنهاد گفت: همین كه لژیونرهای رومی رهسپار شرق شوند، جاسوسان ایران كه دریانوردان فینیقی (سوریه و لبنان) هستند به تیسفون (پایتخت وقت ایران در نزدیكی بغداد نامور به مداین یا طاق كسری) خبر خواهند داد و شاهزادگان ایرانی با هم آشتی خواهند كرد و دست به دفاع و سپس یورش متقابل خواهند زد كه امپراتوری روم یارای برآوردن هزینه جنگ و تحمل کشتهشدگان آن را ندارد و به این ترتیب سنا را خرسند كرد. اصلاحات كلادیوس دگرگونیهای بزرگی در امپراتوری روم پدید آورد و چون او مخالف لشكركشی به شرق (از ترس ایران) بود، در غرب، انگلستان و سرزمینهای بیشتری را ضمیمه قلمرو روم ساخت و نمایندگان آنها را وارد سنا كرد.كلادیوس «روز 13 اكتبر سال 54 میلادی» در 64 سالگی به دست زن بانفوذش مسموم شد و سنای روم نرون پسر همین زن از شوهر پیشیناش را با اکثریت آرای ناچیزی جانشین كلادیوس كرد. دو سال پیش از مرگ كلادیوس، ایران نیز دارای شاه توانمدی به نام «بلاش» شده بود و برادر خود تیرداد را شاه ارمنستان كرده بود كه درگیری دو ابرقدرت از سر گرفته شد و این بار بر سر ارمنستان. باید دانست كه كالیگولا كه كلادیوس 25 ژانویه سال 41 میلادی جانشین وی شده بود روز 24 ژانویه پس از این كه گفت: من برتر از انسانها هستم و باید یكی از خدایان باشم به دست دو افسر ارتش روم كشته شده بود.
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
امروز، روز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی که دیرینگی آن به روزگار پیش از اسلام میرسد، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که حتا یکی از یشتهای اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که درآن از «گوشایزد» سخن رفته است.
روز «گوش» نام این ایزد در اوستا «گئوش» آمده به چم «جهان». چهاردهمین روز هر ماه با این ایزد در پیوند است. ایزد گوش نگهبان همه جهان هستی است. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نبر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خودداری میکنند. گویند در این روز باید جشن گرفت.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است. واژهی گئوش همچون واژگان بسیار دیگری که معناهایی گوناگون دارند، چند معنا دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به معنای «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به معنای «گاو» است، البته این معنا یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به معنی گاو و هم به معنی گیتی آمده است. «اورو» نیز که به معنی روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاهدار گلهها و چارپایان سودمند است. گاو در استورهها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاکی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویشکاری با معنای این ایزد، همخوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به معنای آزار آفرینش، به معنای آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» میشتابد. پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویشکاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران همچون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» همچون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یادآوری میکند. گوشایزد، همچون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
گوشروز ای نگار مشکین خال
گوش بربط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بیسماعم مدار در هر حال
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز / ببند و بیامرز بر گاو، ورز