سرودهی هما ارژنگی، چکامهسرای ملی و میهنی به بهانهی یکم شهریورماه، بزرگداشت جایگاه پورسینا و روز پزشک
ای کهن ملک جهان ایران من
دیر پای جاودان ایران من
مهد دانش پروران روزگار
سرزمین سروران نامدار
ای وطن گنجینهی پر گوهرم
بحر توفان خیز و گو هر پرورم
رای آن دارم کز آن گنج جمیل
گوهری رخشان برآرم بیبدیل
تا چو ماهی بینمش در آسمان
بر نشسته در میان اختران
نور باران بر سریر افتخار
پورسینا کیمیای روزگار
حسن او هر چند آرم بر زبان
خود یکی از صد نیاید در بیان
او شفابخش تن و اندیشه بود
کیمیاکاری محبت پیشه بود
از برای دردهای بینشان
حکم جانداروی «قانونش» روان
شاعر و دانای تشریح بدن
در نجوم و هندسه استاد فن
آشنا بر دانش بحث و جدل
علم او گسترده تا اوج زحل
شد مهیا از نگارین خامهاش
گنج پر باری «چو دانشنامه»اش
گوییا در چشم مرد نکتهدان
بود پیدا رمز و راز این جهان
پور سینا حکمت آموز سپند
چون شد از علم ارسطو بهرهمند
«حکمت مشا» را بنیان نهاد
مردمان را راه و رسمی تازه داد
از تلاش بیامانش دسترنج
هم پدید آمد «شفایی» همچو گنج
لیکن این آغاز یک پرواز بود
پر گشودن تا سرای راز بود
«حکمت مشرق» چو او بنیان نهاد
در به روی ساحتی دیگر گشاد
عالمی نادیده برانسان نمود
رمز انوار الهی را گشود
از غروب تیره و غمگین خاک
تا فروغ مشرق و انوار پاک
از اسارتهای نفس ناتوان
تا جهان روشن افلاکیان
رمزها یک یک گشادی از نهفت
وان همه ناگفتهها را باز گفت
نفس را با گوهر جان یار کرد
راه سیر معنوی هموار کرد
اینک ای گنجینهی پر گوهرم
خاک سینا خیز و دانش پرورم
تا بمانی در زمانه جاودان
میسپارم در رهت جان و روان
مهر تو آغشته با ایمان من
تا ابد پاینده باش ایران من