در شهر خُرمبید مجموعهای با پَراکنش گُسترده و پرشمار از دستکَندهای باستانی و تاریخی وجود دارد که به سبب مداخلههای فراوان و بدون ضابطه و تغییر کاربریهای غیراصولی از سوی مردم منطقه رو به نابودی قرار گرفته است. از همینروی، باید هرچه زودتر مسولان اَمر به داد دستکَندهای تاریخی خُرم بید رسیده تا از خطر حذف آن پیشگیری شود.
به گزارش اَمرداد، سازههای معماری دستکَند از جمله یادگارهای ب همتا و ارزشمند باستانی ایرانیان است که هنوز هم در برخی از شهرهای کشور میتوان آنها را دید. اما دستکَندهای شهر خُرمبید پارس از دید گُستردگی و پَراکنش و پُرشماری آن در کشور یگانه و بیمانند (:منحصربه فرد) است و در هیچ کجای ایران مجموعهای به این گُستردگی تا کنون شناخته نشده است. با این همه، مجموعه دستکَندهای بیهمتا و بسیار ارزشمند شهرخُرمبید و روستاهای پیرامونی آن در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی قرار گرفته و روبه نابودی و حذف از صفحهی روزگار است.
شعارهای دلربا و دیگر هیچ!
اگر سری به خبرگزاریها و روزنامهها و گفتوگوهای مدیران و مسوولان شهری و استانی در اینترنت در دو سه سال گذشته بزنید، پُر است از نازیدن و تعریف و ستایش مجموعه دستکَندهای خُرمبید با اظهار نظرهای گاه غیرعلمی و غیرکارشناسی. اما از این همه سخنان دلربا و شعارهای دلفریب و زیبا و مژدهی پیگیریها برای حفظ و حتا ثبت ملی آن تا به امروز، هیچ نتیجهای در بر نداشته است و همچنان بازار نوید و پیمانها بر سر نگهداری و پاسداری از مجموعه دستکَندهای خرمبید داغ است و گاهی برخی از مسوولان شهر خرمبید از ثبت جهانی آن، سخن میگویند! این در حالی است که هنوز مجموعه دستکَندهای بیهمتا و بیمانند و یگانهی خُرمبید که از دید گُستردگی و پَراکنش در کشور تا کنون نمونهای از آن شناخته نشده است، به ثبت ملی نیز، نرسیده و هیچ بررسی علمی و باستانشناسی و کارشناسی شدهای هم بر روی آنها انجام نگرفته است!
نبود بودجه در میراث فرهنگی، علت به ثبت ملی نرسیدن دستکَندهای خرمبید
با این همه، نگارنده برپایهی خویشکاری (:وظیفه) ملی میهنی و مسوولیت اجتماعی خویش و برای پیگیری وضعیت دستکَندهای ارزشمند خُرمبید به ادارهی کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان رفته و موضوع را با کارشناسان اَمر در میان گذاشته است. اما میراث فرهنگی که کمابیش در جریان وضعیت موجود دستکَندها است به اَنگیزهی نبود بودجه کافی نتوانسته است تا کنون برای ثبت ملی آنها گامی بردارد. ولی بهگفتهی کارشناسان میراث فرهنگی استان، بنا است مدیر ادارهی میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهر خُرمبید برای آمادهسازی پروندهی ملی مجموعه دستکَندها خود اقدام نماید. به باور کارشناسان میراث فرهنگی استان با نگرش به وضعیت موجود سازههای معماری دستکَندهای شهر خُرمبید باید ثبت اضطراری صورت گیرد تا بتوان از مداخلهها و ساختوسازهای بیرَویه و بدون ضابطه در کنار و بر روی مجموعه دستکَندها پیشگیری کرد. هرچند که، به باور مسوولان میراث فرهنگی در شهر خُرمبید هم ادارهی میراثفرهنگی با دشواری و نبود بودجه برای ثبت ملی مجموعه دستکَندها روبهرو است!
اما با وجود همهی تنگناهای مالی میراث فرهنگی، با نگرش به در خطر بودن و نابودی کامل مجموعه دستکَندها که از پراکنش بسیاری هم برخوردار است باید ثبت ملی آنها در اولویت نخست مسوولان میراث فرهنگی قرار گیرد. همچنین مسوولان شهر خُرمبید از جمله فرمانداری، شهرداری، شورای شهر و دیگر نهادهای شهری باید به کمک میراثفرهنگی آمده و هرچه زودتر پروندهی ثبتی مجموعه دستکَندها را آماده کرده و نگذارند بیش از این نشانههای هویتی و یادگار پدران خویش از میان رفته و نابود شود. باید دانست که آثار تاریخی و فرهنگی هر شهر و منطقه، شناسنامهی بالَنده و غرورآمیز مردم همان شهر است و همهی نهادها و اُرگانهای دولتی و غیردولتی و حتا مردم شهر در برابر آن، مسوول هستند و باید در حفظ و نگهداری یادگارهای گذشتگان پاکسرشت خویش کوشا باشند.
بهجای نمایش دادن، زودتر دستکَندها را ثبت ملی کنید
سخن درخُور نگرش دربارهی مجموعه دستکَندهای شهر خُرمبید این است که، مسوولان شهری از اواخر سالهای 1396 خورشیدی، تاکنون و پِیاپی در گفتوگو با خبرگزاریها و روزنامهها و حتا خبرگزاری صدا و سیمای استانی از ارزشمندی و یگانگی و پیشینهی سه هزار سالهی سازههای معماری دستکَند سخن گفته و به آن بالیده و اِفتخار میکنند. اما دریغ از آنکه، حتا کاری اَرزنده و گامی کوتاه در جهت ثبت ملی آنها بردارند و تنها به برگزاری شوآف یا نمایش دادن و تبلیغهای پر سروصدا روی آوردهاَند. آیا بهتر نیست مسوولان شهری پس از گذشت دو سه سال از رسانهای شدن مجموعه دستکَندها و مداخلههای بیضابطه و ساختوسازهایی که هر روزه نیز، شتاب بیشتری به خود میگیرد به فکر ثبت ملی آنها باشند تا بتوانند از چتر حمایتی قانون بهره برده و از نابودی یادگارهای تکرارناپذیر گذشتگان خویش، پیشگیری کنند.
وضعیت بحرانی مجموعه دستکَندهای خُرمبید
اما مجموعه سازههای معماری دستکَند در شهر و روستاهای پیرامونی خُرمبید در بدترین شرایط حفاظتی و نگهداری به سر میبرند. مداخله و ساختوسازهای بیرَویه و بیضابطه و دستاَندازیها بر روی دستکَندها از سوی برخی از مردم و مالکان، یادگارهای تاریخی و فرهنگی نیاکانی را در خطر حذف از چهرهی تاریخ و صفحهی روزگار قرار داده است. تنها کافی است که سری به شهر خُرمبید و روستاهای پیرامون آن زده و از مجموعه سازههای معماری دستکَند، دیدن کنید تا آه از نهادتان بلند شده و سرتان گیج رَود و داغ کنید و از این همه بیمهری و نابخردی اَفسوس خورده و نگران شوید. باید دانست اگر این یادگارهای تاریخی و فرهنگی در هر کدام از کشورهای همسایه و نوپا وجود داشت با رسیدگی به بهترین روش و شکل ممکن در حفظ و نگهداری آنها میکوشیدند و با تبلیغهای فراوان و گُسترده در سطح جهانی، گردشگران و شیفتگان هنر و معماری را از سراسر جهان به منطقه و کشور خود کشانده و سودهای هنگفتی را به جیب میزدند و برای جوانان نیز، شغل و پیشهای پدید میآوردند. اما در کشور ما شوربختانه جوانان باید از روستاها و شهرهای کوچکتر برای یافتن کاری مناسب به مرکز استانها رفته تا بلکه بتوانند گذران زندگی کنند. همچنین کُنشگران و راهنمایان گردشگری کشور با وجود این همه جاذبههای تاریخی و فرهنگی بیشمار به اَنگیزهی نبود برنامهریزی و مدیریت درست مسوولان اَمر باید به ناچار دستبه کارهای غیرمرتبط و دیگری زده و به آرامی از چرخهی پیشهی گردشگری حذف شوند.
مجموعه دستکَندهای شهر خُرمبید
مجموعه سازههای معماری دستکَند شهر خُرمبید که از دید گُستردگی و پَراکنش در ایران بیهمتا و یگانه است و نمونهای از آن تاکنون در کشور شناخته نشده است در واقع، بافت قدیمی و تاریخی منطقه بوده است و بنا بر شواهد سطحی موجود دستکم از اواخر دورهی ساسانیان مردم از این سازههای معماری بهره میبردهاَند. یکی از نکتههای بسیار مهم دربارهی این مجموعه دستکَندها، تداوم و پیوستگی زیست و فرهنگی آنها بوده که از دورهی ساسانی تا اواخر دورهی قاجاریه مورد استفاده مردم منطقه بوده است. دربارهی کاربری مجموعه دستکَندها با نگرش به ریخت و فُرم سازهها باید کاربریهای گوناگونی برای آنها در نظر گرفت. بیگمان در آغاز این سازههای معماری و دستکَند، پناهگاههایی بوده در برابر یورش دشمنان و محل زندگی اَمن مردم منطقه بهشمار میآمده است. اما آرامآرام و در دورهی اسلامی به اینسو، با ساخت و اَفزودن سازههای معماری دستکَند بیشتری، کاربریهای دیگری از جمله جایگاهی برای نگهداری چهارپایان و خوراک آنها در نظر گرفته شده است. پس بیگمان کاربریهای گوناگونی را باید برای مجموعه سازههای معماری دستکَند پنداشت که شاید مهمترین آنها زندگی مردم در مواقع ضروری و همان کاربری پناهگاهی باشد. اما با این همه، تا بررسیهای علمی و دقیقتر و باستانشناسانهای بر روی آنها انجام نشود، نمیتوان با استواری و محکمی دربارهی کاربری و حتا دیرینگی مجموعه دستکَندها نظر داد. ولی باید دانست این سازههای معماری دستکَند بخشی از بافت قدیمی شهر و منطقه بهشمار میآید و تا اواخر دورهی قاجاریه مورد استفادهی کامل مردم بوده است. مردمی که شوربختانه تیشه به ریشهی یادگارهای گذشتگان و پدر و مادران خویش زده و در پِی حذف آنها برآمدهاند!
نگارههای زیر که در روزهای پایانی شهریورماه گرفته شده است را ببینید:
فرتورها از سیاوش آریا است.
4090