در سراسر دورهی افشاریه و زندیه در ایران، و نیز در سالهای آغازین پادشاهی قاجاریه، فرمانروایی نامآور به نام محمدتقی خان بافقی، بر یزد چیره بود و با دوراندیشی و شایستگی به ادارهی و ساماندهی آن بخش از کشورمان پرداخت. او را که سرسلسلهی خوانین یزد بود، «خان بزرگ» مینامیدند. محمدتقی خان در ساختوساز بناها نیز همتی بلند داشت. مدرسه خان، بازار قیصریه، باغ دولتآباد و میدان خان، بخشی از سازههایی است که به اراده و فرمان او ساخته شد. خان بزرگ یزد، دستور ساخت گرمابهای را نیز داد که اکنون به نام «حمام خان» میشناسیم.
بازار خان یزد
گرمابه خان در کنار مجموعهای است که یکی از بخشهای آن بازارچهی کاشیگری است. بازار یزد که گرمابه در شمار سازههای پیوسته به آن است، با بیش از 270 متر درازا، بزرگترین بازار یزد به شمار میرود. بخشی از آن در روزگار افشاریه ساخته شده است و بخش دیگری نیز به دستور محمدتقی خان بافقی و نوادگان او. بلندای سقف این بازار باشکوه، 4 تا 6 متر است.
چند ورودی راه به درون گرمابه خان میبَرد. ورودی اصلی در راستهی بازار جای دارد. از اینرو، گرمابه خان جایی برای کاسبان و پیشهوران بازار بوده است تا در آنجا نهتنها به شستوشو و پاکیزگی تَن بپردازند، بلکه با همدیگر به گفتوگو دربارهی کار و پیشه و چارهجویی برای دشواریهای روزمره و دیدارهای دوستانه سرگرم شوند و پس از گذراندن روزهای سخت کاری و دادوستدها، ساعتی درون گرمابه بیاسایند.
گرمابه خان چندین بخش دارد. مانند: ورودی، راهرو، سربینه، میان در، شاهنشین، گرمخانه، تون و گاورو. نمایانترین و زیباترین بخش گرمابه، سربینهی آن است. در آنجا سکوهایی برای نشستن ساختهاند و جایی برای رختکن و سپردن امانتها، برآوردهاند. در آن سکوها، دو فضای شاهنشین دیده میشود که از سطح دیوار عقبتر نشستهاند. این دو فضا، روبهروی هم قرار دارند. چهار ستون ستبر آجری نیز سربینه را از دیگر بخشهای گرمابه جدا میسازد. تماشاییتر از همه نورگیر سربینه است که به شکل هشتوجهی با پنجرههایی چوبی است. روشناییای که از آن پنجرهها به درون میتابد و ستونی از نور و بُخار میسازد، از گرمابه خان، جایی آرامبخش و دلخواه میسازد. آن نورگیر زیر گنبد گرمابه دیده میشود.
این را هم بگوییم که در شاهنشینهای گرمابه، نقاشیهایی از داستانهای حماسی شاهنامه نقش بسته است. این نقاشیها از افزودهها و بازسازیهای روزگار قاجار است. در آن مرمتها و دستبُردنهای چیرهدستانه، آرایهها و گچبریهایی نیز به گرمابه افزودهاند تا فضای این سازه از آن چه هست زیباتر و آراستهتر باشد.
در میانهی فضای گرمخانه نیز چهار ستون دیده میشود و دو سقف گنبدی. در گوشهی خاوری گرمخانه، شاهنشینی هست که از آنجا همهی فضاهای پیرامون را میتوان دید. فضایی هم که میاندر در آن جای گرفته، در سالهای گذشته به گرمخانه پیوند داده شده است. میاندر فضایی در گرمابههاست که گرمخانه را به خزینه میرساند.
خزینهی گرمابه خان در گوشهی جنوب باختری ساخته شده است. برای داخل شدن به خزینه باید از درگاه کوچکی گذشت. بخشی از گرمابه، مانند دیگر گرمابههای تاریخی، به نام گاورو شناخته میشود. گاورو فضای باریک و درازی است که برای گذر گاو و کشیدن آب چاه به درون گرمابه از آن بهره بُرده میشد. این را هم بیفزاییم که در باختر گرمابه خان، فضایی به نام چال حوض دیده میشود. این چال ژرفای چندانی ندارد، هر چند گویا در گذشته عمق آن بیشتر بوده و در بازسازیهای سالهای گذشته اندکی دگرگونی یافته است. چال حوض فضایی گسترده و همراه با آرایههای تزیینی است.
از دلانگیزترین بخشهای گرمابه خان، کاشیهای لاجوردی آن است که سرتاسر فضاهای درون گرمابه را پوشانده است. قطرههای آب و بخاری که بر کاشیها مینشیند، زیبایی کاشیها را دوچندان میکند و راهی نمیماند جز آنکه هنر استادان کاشیکار یزد را ستایش کنیم. از یاد نبریم که گرمابه در راستهی بازار کاشیکاران جای دارد و آنها در ساخت و آرایهی فضای گرمابه با کاشیهای هوشرُبا، سنگ تمام گذاشتهاند. از نقاشیهای سربینه نیز پیشتر یاد کردیم. افسوس که بخشهای بسیاری از آن نقاشیها در گذر سالهای بسیار از میان رفته است و آنچه اکنون دیده میشود تنها نمایی از شکوه نقاشیهای پیشین گرمابه است. با این همه، همین اندک نقشهای بهجا مانده نیز چشمنواز و دیدنی است.
در کفسازی و ساخت حوضها و قرنیزهای گرمابه از سنگ استفاده شده است. آجرها را نیز در ساخت ستون ها و دیوارها به کار برده اند و در ساخت بخش گاورو و سقف آن خشت به کار رفته است. به هر روی، مصالحی که این سازه را برآورده است همانهاست و اندود آهک.
اما این سازه، گرمابهای کوچک نیز در جنوب خاوری خود داشته است که اکنون به سبب دگرگونیهای بسیار و دستکاریهای چندباره، از شکل و نما افتاده است و نمای پیشین آن به دشواری دریافتنی است. در شمال خاوری گرمابه خان نیز حیاط کوچکی هست که از پلکان آجری آن میتوان به بام گرمابه رفت. جالب است که از بام به سربینه راهی دیده میشود. یک راه دیگرِ پلکان به گرمابهی کوچک میرسیده است.
بنای گرمابه پایینتر از سطح زمین است. این ویژگی را در گرمابههای تاریخی دیگر نیز مییابیم. بدان سبب که بتوانند از آبهای زیرزمینی و کاریزها استفاده کنند. اما ساخت گرمابه خان در سطحی پایینتر از سازههای دیگر بدان سبب نیز بوده است تا هوای درون گرمابه در تابستانهای داغ یزد خنکتر از هوای بیرون باشد.
گستردگی گرمابه خان 1170 متر مربع است و زیربنای آن 900 متر مربعی است. این سازهی زیبا چند سال پس از ساخت، بازسازی شد و اجزای دیگری به آن افزودند. آن افزودگیها در سال 1224 مهی (:قمری) بوده است. اینکه در برخی از نوشتهها بازسازی گرمابه را به روزگار ناصرالدین شاه قاجار نسبت دادهاند درست نیست و دگرگونیهای گرمابه خان پیش از او انجام گرفته است. بازسازی سالهای گذشتهی گرمابه خان نیز به کوشش مهندس علی امیری اردکانی بوده است. اردکانی از معماران برجستهی ایران و برندهی جایزهی آقاخان در معماری است.
دربارهی نامگذاری گرمابه نیز این را بگوییم که چون این سازه به دستور محمدتقی خان بافقی که خان بزرگ نیز نامیده میشد، ساخته شده به گرمابه خان نامبردار شده است. اینکه گفتهاند نام گرمابه بدان سبب است که بزرگان و خانهای شهر از آن استفاده میکردند، سخن نادرستی است. گرمابه خان در جایی ساخته شده است و معماری آن به گونهای است که برای بهرهبردن همگان و پیشهوران بازار به کار میآمد و نه تنها بزرگان و اشراف.
این سازهی تاریخی در سال 1365 با شمارهی 2406 در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت شده است. اما اکنون آن را تغییر کاربری دادهاند و از گرمابهی خان رستوران و چایخانهای سنتی ساختهاند! اینکه آیا اثری ثبت ملی شده و تاریخی را میتوان چنان دگرگون کرد یا نه؟ پرسشی است که پاسخ آن را نمیدانیم!
گفتنیست گرمابه خان را گاه «گرم خانه نور» یا «گرمابه نور» نیز مینامند.
* با بهرهجویی از نوشتار تارنمای «مجله کلبه هنر» و نیز تارنماهای «صدا و سیمای مرکز یزد»، «کجارو» و وبلاگ «مرکز معماری اسلامی».