شاه سلیمان صفوی میان سالهای 1077 تا 1105 مهی(:قمری) پادشاهی کرد. از او دختری نیکوکار به نام «شهربانو بیگم» میشناسیم که در ساخت بناها، دستی بخشنده و کوششی پایدار داشت. شهربانو در گذری که اکنون بازار رنگرزهای اصفهان را به بازارچهی نو میرساند، مدرسهای برپا کرد و دستور ساخت گرمابهای را در کنار آن داد. گرمابه وقف مدرسه و دانشجویان آن شد. آن گرمابهی تاریخی به نام «حمام شاهزادهها» آوازه پیدا کرده است و در شهر اصفهان، پایتخت صفویان، جای دارد.
در گرمابه شاهزادهها، هیچ سنگنوشتهی (:کتیبهی) تاریخداری پیدا نشده است. اما در نوشتهها آمده است که این گرمابه همزمان با «کاخ هشت بهشت» اصفهان بنا شده است. کاخ هشت بهشت را در سال 1080 مهی ساختند. پس میتوان ساخت گرمابه شاهزاده را در همان سال، یعنی نیمه دوم سدهی یازدهم مهی، گمان بُرد.
پس از این، زیباییها و ارزش معماری گرمابه شاهزادهها را برمیشماریم، اما پیش از آن باید به یک ویژگی این گرمابه اشاره کرد که از دید هنر ایران ارزشمند و درخور توجه است. در این گرمابه، دیرینهترین «نقش گلدانی» سازههای گرمابهای ایران را میتوان یافت.
نقش گل و گلدانی به نقشهایی گفته میشود که در آن گلدانی به شکل طبیعی یا ذهنی (انتزاعی) دیده میشود که از دهانهی آن شاخههای گل بیرون آمده است. ارزش چنین ویژگی گرمابه شاهزادهها در چیست؟ نکته اینجاست که نقش گلدانی گرمابه شاهزادهها، تنها نقش گلدانی سدههای گذشته است که در گرمابههای تاریخی ایران بهجا مانده است. دیگر طرحهای این گونهای که در کاشیهای گرمابهها نقش زده میشد، از میان رفتهاند.
برپایهی پژوهشی که جمیلهی منصوری، کارشناس باستانشناسی، انجام داده است، میدانیم که نقشهای گلدانی از سدهی نهم مهی در کاشیکاری ایران بهکار میرفتهاند. به ویژه اینگونه از نقشهای هنری در دورهی صفوی و قاجاری گسترش بسیار یافتند. نمونههای بسیاری از نقشهای گلدانی را در سازههای تاریخی آن دوره میتوان یافت. اما، همانگونه که اشاره کردیم، تنها نقش گلدانی گرمابههای ایران در گرمابه شاهزادهها یافتنی است. این نقشهای نمادین، با آیین باروری و حاصلخیزی پیوند دارند. نقش گل و گلدانی گرمابه شاهزاده را در اِزاره بخش چال حوض آن میتوان دید. اِزاره به بخش سنگی سازهای گفته میشود که از کف تاقچه تا روی زمین گسترش یافته باشد. در این نقش بسیار زیبای گرمابه، گلدانی دیده میشود که از دهانهی آن یک شاخه گل و دو ساقهی برگدار بیرون آمدهاند. گلدان نیز به شکل کوزه است.
اکنون زمان آن رسیده است که به شناخت خودِ سازه بپردازیم.
بر سر درِ گرمابه شاهزادهها، نقش تماشاییای از دو فرشتهی قرینهی بالدار، دیده میشود. فرشتههای خیالی، نقشی از تاج سلطنتی بالای سر خود دارند. شکل و تصویر نقاشی شدهی فرشتههای بالدار، ظرافتی زنانه دارد و اگر بپنداریم که به خواست و پسند شهربانو بیگم، بانی گرمابه، نقش زده شده است، سخن دور از ذهنی نگفتهایم.
کاشیکاریهای بهراستی خیره کننده درون گرمابه نیز جلوهی دیگری از ظرافت هنری این سازهی تاریخی است؛ بهویژه در راهروی گرمابه، کاشیهای آن به نهایت زیبایی میرسند و نشان دیگری از هنر والای ایران در روزگاری شهریاری صفویان، در خود دارند. بخشی از آن کاشیها تکرنگ هستند و فیروزهای. بخشی دیگر نیز هفترنگ، با طرحهای اسلیمیای از گلها و گیاهان.
گرمابهی شاهزادهها نیز مانند دیگر سازههای همسانش، از بخشهای گوناگونی شکل گرفته است؛ همانند: سربینه، گرمخانه، میان در و چال حوض. هر کدام از این بخشها اجزای جداگانهای دارند. در سربینهی گرمابه شاهزادهها، حوضی زیبا و هشتضلعی ساخته شده است که در میان گرمابههای تاریخی دیگر، همانندی برای آن نمیشناسیم. بر فراز حوض، نورگیری جای گرفته است. در کنار سکوهای سربینه، سه حوض دیگر نیز ساختهاند. کاربرد این حوضها چنین بوده است که پیش از نشستن بر روی سکو، پاها را در آن حوضها میگذاشتهاند و بدینگونه در پاکیزهتر و بهداشتیتر ماندن سکوها میکوشیدهاند. نقشهای تزیینی نیز در سربینهی گرمابه شاهزادهها دیده میشود؛ و نیز کاشیهای فیروزهای، سبز و سفید.
حوضی نیز در فضای میاندرِ گرمابه ساخته شده و اِزاره نیز از کاشیهای هشتگوش نقش زده شده است. کاشیهای این بخش رنگهای گوناگونی دارد، اما ساده است و به دور از پیچیدگی. در بخش شمالی میاندر، سکوها جای گرفتهاند. فضای گرمخانه نیز به همان اندازه است و بر فراز آن گنبدی دیده میشود. برای رفتن به گرمخانه باید از بخش خاوری گرمابه گذر کرد. روبهروی این ورودی، ورودی دیگری هست که به خزینهی گرمابه میرسد. اِزارههای گرم خانه از کاشیهای فیروزهای نقش زده شدهاند.
به حوض بزرگی از آب سرد در گرمابهها، چالحوض گفته میشود. چالحوض گرمابه شاهزادهها در شمال گرمخانه دیده میشود. ستونی که در این بخش هست ورودی چالحوض را دوبخشی ساخته است. در بخش باختری گرمابه نیز اجزای دیگر، مانند تون گرمابه، چاه آب و گاورو دیده میشوند. همهی این بخشها در پشت خزینهی گرمابه جای دارند. گاورو فضای باریکی است برای گذر حیوان و بُردن آب چاه به درون گرمابه. این را نیز برشماریم که سکوی اصلی گرمابه، سراسری است و دو سوی شمال و جنوب بخش میانی را فراگرفته است.
از دیگر نقشهای دیدنی گرمابه شاهزادهها که بخشی از آن هنوز هم بهجا مانده است، نشانههای بروجی دوازدهگانه ی ستارهشناسی است. این نقش در رسمیبندی گنبد سربینهی گرمابه دیده میشود. رسمیبندی شیوهای از پوششی به نام کاربندی است که بر اثر تقاطع چند قوس شکل میگیرد.
گرمابه شاهزادهها تا دیرزمانی بیاستفاده مانده بود و بر در آن قفل و زنجیرهای ستبری زده بودند. از اینرو آسیبهای بسیار دیده بود و بخشهایی از آن ویران شده بود. به ویژه در سردر گرمابه آسیب بیشتری دیده میشد. تا سال 1353 خورشیدی، وضعیت گرمابه شاهزادهها چنین بود و هیچ کاربردی نداشت. تا آنکه در آن سال کوششهای برای بازسازی و مرمت آن شد. در سالهای 1385 تا به امروز، سه بار مرمتهای این سازهی تاریخی انجام گرفته است. بازسازی رسمیبندی گنبد گرمخانه و نیز کانالکشی برای زدودن نمناکی دیوارها، از شمار مرمتهای انجام گرفته است. گویا قرار است که پس از پایان مرمتها، گرمابه شاهزادهها به موزه تبدیل شود (خبرگزاری ایرنا، شهریور 1399). هر چند در سال های نه چندان دور نیز گرمابه شاهزادهها به سبب نزدیکی به بازار فرش، جایی برای نمایش فرشها شده بود.
در آغاز گفتیم که شاهزاده شهربانو بیگم دستور ساخت مدرسهای در کنار گرمابه را داده بود. وزارت «فرهنگ» ایران آن سازهی تاریخی دو اشکوبهای (:طبقهای) را در سال 1314 خورشیدی، ویران کرد! و به جای آن دبستانی به نام حکیم نظامی ساخت.
گرمابهی شاهزادهها با زیربنایی 800 متری، در آبان 1354 خورشیدی، با شمارهی 1115، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
* با بهرهجویی از: مقالهی «مطالعهی نقوش گلدانی در کاشیکاری حمامهای تاریخی ایران» نوشتهی جمیله منصوری- مجلهی جلوهی هنر، شماره یک؛ و نیز تارنمای «مجله کلبه هنر» و «سایت گردشگری ایران».