گرمابههای سنتی و تاریخی ایران سرشار از شگفتیها هستند و هر کدام معماری هوشمندانه ای دارند. آن معماریها، همسان با آبوهوا و اقلیم گوناگون هر بخش از سرزمین ماست. یک نمونهی شگفتآور چنین سازههایی، گرمابهای زیرزمینی است که هنوز هم نشان آن را در شهر بَستک میتوان گرفت. این گرمابهی زیبا را «حمام خانی» مینامند.
شهر بستک در باختر استان هرمزگان، مالامال از سازهها و جاهای تاریخی است. گرمابه خانی در بخش مرکزی شهر و در کنار دژی تاریخی به نام «قلعه خان» جای دارد. شاید از همینروست که گرمابه را «خانی» مینامند. قلعه خان نام دیگری دارد و به «خانهی بنیعباس» هم شناخته میشود. بانیِ آن صولتالملک بستکی است که در سالهای پایانی پادشاهی قاجاریان، بیش از 40 سال با خوشنامی و کاردانی بر بستک فرمانروایی کرد. میگویند صولتالملک، سیاستمداری مردمدار بود. او در سال 1306 خورشیدی، درگذشت. صولتالملک قلعه خان را دو بخش کرده بود؛ بخشی از آن جایی برای زندگی خود و خانوادهاش بود، بخش دیگر جایی برای رسیدگی به کارهای مردم و دشواریهایشان. خان بستک دستور داده بود تا معماران چیرهدست بستکی گرمابهای زیرزمینی بسازند. استاد معمار زبردستی را نیز از شیراز به بستک آورده بود تا بر کار آنان دیدبانی (:نظارت) کند. سرانجام پس از چند سال، گرمابهای ساخته شد که تماشایی و کممانند است.
استادان بستکی زمین را به اندازهای که میخواستند، گود کردهاند و گرمابه را درون زیرزمین ساختهاند. سقف سازه نیز نزدیک به نیممتر از سطح زمین بالاتر است. ساختن گرمابه در زیرزمین برای پنهانکاری نبود؛ شیوهای بوده است تا نه تنها به دیوارهای سازه استواری و استحکام بیشتری ببخشند، بلکه از خاک، عایقگونهای حرارتی بسازند تا گردش هوا در درون آن به کمترین اندازه برسد. بدینگونه، فضای گرمابه در تابستان خنک و در زمستان گرم است. همین است که بومیها به گرمابه خانی، «حمام زیرزمینی» میگویند.
تا 150 سال پیش از گرمابه خانی استفاده میشد، اما نمیدانیم و تا آنجا که جستوجو کردیم در جایی نوشته نشده است که گرمابه تنها برای خان بستک و خانوادهاش بوده است یا مردم نیز میتوانستهاند از آن استفاده کنند؟ باز پاسخ این پرسش را نمیدانیم که با آنکه سازهی گرمابه خانی کموبیش دست نخورده مانده است، چرا بیش از یک سده است که کاربریای ندارد؟
گرمابه را در اندازهی 25 متر درازا و 15 متر پهنا ساختهاند و در مجموع مساحتی 375 متر مربعی دارد. بخشهای آن نیز مانند دیگر گرمابههای سنتی ایران از درِ ورودی آغاز میشود و به راه پله، راهرو، فضای میان رختکن و حوض آب سرد میرسد. سپس میاندَر و گرمخانه را میتوان دید و شاهنشین و حوضهای آب گرم و آب ولرم. فضایی نیز برای تون، یا آتشگاه، ساختهاند. از این دید، گرمابهی خانی طراحی و ساخت بینقصی دارد. بیسبب نیست که گرمابهی شهر بستک را با گرمابهی پُرآوازه و شاهانهی «گنجعلی خان» کرمان همانند میدانند و به جز اندازه، آن را از هر دید با آن گرمابهی نامدار ایران، درخور سنجیدن قلمداد می کنند، اما گرمابهی خانی بسیار کوچکتر از گرمابه گنجعلیخان کرمان است.
آرایهها و تزیینات گرمابه خانی را بیش از هر بخش دیگر، در بینه، یا رختکن آن میتوان دید. این همان بخشی است که آیینهای شادی بخشی چون حنابندان عروس و داماد در آن انجام میشده است یا دیگرانی که میخواستند سر و صورت را آراسته کنند و موی سر را بپیرایند. از اینرو، در گرداگرد رختکن، سکوهایی ساختهاند که برای نشستن بر آنها باید از پلهای سنگی بالا رفت. فضای این بخش از گرمابه، بهراستی آرامبخش است.
گلخن، یا تون را بیرون از فضای درونی گرمابه ساختهاند و در زیر دیگ خزینه دیده میشود. سازهی گرمابه خانی نیز از گونهی چهارتاقی است. چهارتاقی کالبدی مربع شکل است که پوششی گنبدی دارد. در بالای چهارتاق گرمابه خانی بیش از 20 گنبد کوچک و بزرگ ساخته شده است. در فراز گنبدها، حفرههایی به نام جامخانه دیده میشود. جام خانه، گونهای پنجره است که بر بالای پوشش گنبدی گرمابههای سنتی ایران ساخته میشد و بدینگونه روشنایی درون گرمابه را برآورده میکرد. برای این کار، شیشههای برآمدهای (محدب شکلی) به نام گلجام، بر بالای گنبد گذاشته میشد و دور تا دور آن را با ملات ساروج، آب بندی میکردند. جامخانهی گرمابه بستک، هم روشنایی درون سازه را تامین میکرد و هم سبب گردش(:تهویه) هوا میشد.
در بخش خاوری گرمابه بستک چاهی دیده میشود. از این چاه کانالی کشیده بودند و آب مورد نیازشان را به درون گرمابه میرساندند. از سوی دیگر، از آبگیرها و برکههای فراوانی که درون شهر بود، برای برآوردن آب گرمابه بهره جسته میشد. آن آبهای پیرامونی را به کمک چارپایان به گرمابه میآوردند. سوخت گرمابه هم از هیزم و چوب بهدست میآمد.
گرمابه زیرزمینی خانی را با مصالحی مانند سنگ، گچ، خاک رُس، ساروج و خاکستر ساختهاند. خاکستر را با آمیختن موادی به آن، در کفسازی سازهها بهکار میبُردند. آرایههای گرمابه چندان نیست و بیشتر آنها را در گرداگرد گنبدها میتوان دید.
در دیماه 1392 خورشیدی، زلزلهای 5/5 ریشتری شهر بستک را لرزاند. این زلزله به سازهی گرمابه خانی آسیب زد و خرابیهایی به بار آورد. بهویژه در گنبد رختکن شکافهایی پدیدار شد. هر چند سستی مصالح بهکار رفته در ساخت گرمابه، در پدیداری آن شکافها بیتاثیر نبود. با این همه، ویرانیهای دیگری در سازهی کنونی گرمابه خانی میتوان دید. در بخش شاهنشین گرمابه لکهها و پوسته شدنهایی به چشم میآید. آن لکهها به سبب نمناکی فضای گرمابه است. به همین سبب ترمیم پیوستهی آن بایسته است. چشمپوشی از بازسازی چندبارهی گرمابه سبب ترک اندود شدن دیوار گلخن شده است. در جامخانه نیز بر اثر بارش باران، شکستگیهایی به چشم میآید.
به هر روی، در سال 1373 خورشیدی، گرمابهی خانی را مرمت و بازسازی کردند. سپس این سازهی باارزش در اسفندماه 1377، با شمارهی 2211 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. اکنون گرمابه خانی تبدیل به «موزهی مردمشناسی بستک» شده است. هر آنچه به شناساندن تاریخ و فرهنگ بستک کمک میکند، نمونه هایی از آن را در این موزه میتوان دید. هر چند در چیدن آثار موزه چندان ذوقورزی نشده است و بیشتر به تلنبار کردن میماند تا چیدمانی موزهای. بهویژه سنگگورهای تاریخیای که ردیف به ردیف در یکی از اتاقهای گرمابه کنار هم گذاشتهاند، بیش از اندازه ناهماهنگ و آزارنده است. گرمابه و سنگ گور؟ شگفت است!
گرمابه خانی نمونهی کموبیش همسانی در بستک دارد. آن گرمابه در روستای «کوخِرد» در باختر بستک دیده میشود و دیرینگی آن به روزگار باستان و دورهی ساسانیان بازمیگردد. گرمابه کوخرد که «سیبه» نام دارد، کوچکتر از گرمابه خانی است.
* با بهرهجویی از گزارش «شبکه اطلاعرسانی هرمز»؛ تارنماهای «روزنامه آفتاب یزد»، «همشهری آنلاین» و «ویکی پدیا».