محلهای «تهرانپارس»، در خاور شهر تهران، یادگار کوششهای ستایشانگیز ارباب هرمز آرش است. او بود که از چند روستا و زمینهای آنجا، محلهای زیبا برپایهی مدرنترین شیوههای شهرسازی برآورد. اما این محله پیش از ساختوسازهای نوین، تاریخچهای کوتاه دارد.
در پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار زمینهای خاور تهران، جایی که دههها پس از آن شهرک تهرانپارس ساخته شد، به یکی از درباریان به نام حاجبالدوله فروخته شد. او در کنار سه روستای آنجا ساختمانی درست کرد که به نام خود او، عمارت حاجبالدوله نامیده میشد. سه روستایی که از آن یاد کردیم مهدیآباد، مجیدآباد و حسینآباد نام داشتند. مجیدآباد باغ بسیار زیبا و پُر دارودرختی بود که به ویژه انارهایش آوازهای داشت. از اینرو آنجا را باغ اناری مینامیدند. باغ اناری همان است که اکنون خانهی ارباب هرمز آرش در آن جای دارد و سازهای قاجاری است.
مهدیآباد روستای دیگری بود که آرام آرام خشک و بیبَر شد و اکنون نشانهای از آن نمانده است. گویا کاریزی که در این آبادی بود، به آمریکاییهایی که سپستر در تهرانپارس ساکن شدند، فروخته شده بود و همین سبب از میان رفتن مهدیآباد شد. دربارهی حسینآباد، روستای دیگر آن گستره، آگاهی چندانی در دست نیست.
در دورهی رضاشاه زمینهای آن بخش به یکی از سران ایل بختیاری، به نام امیرمفخم بختیار فروخته شد. با مرگ امیرمفخم دارایی او به پسرش ابوالقاسمخان بختیار رسید. او سیاستورزی بود که در رویدادهای دههی بیست نامش بر سر زبانها افتاد. ابوالقاسم خان سرانجام در دههی سی درگذشت و آنچه از او ماند به همسرش واگذار شد. در این زمان بود که خانوادهی بختیار تصمیم به فروش املاک خود در سه روستای مهدیآباد، مجیدآباد و حسینآباد گرفتند. کسی که برای خرید املاک پیشقدم شد ارباب هرمز آرش بود.
ارباب هرمز آرش و خرید زمینهای تهرانپارس
ارباب هرمز آرش پس از رفتن به هند و زمانی طولانی که در آنجا ماند، سرانجام به ایران بازگشت. او زادهی محلهی خیرآباد یزد در سال 1280 خورشیدی و فرزند تیرانداز بود. ارباب هرمز بسیار زود برای کار و پیشه به هندوستان رفت و پس از بازگشت آن اندازه دارایی اندوخته بود که توانست زمینهای خان بختیار را از همسر او خریداری کند. او میخواست در آن زمینها شهری مدرن و همسان با نوترین شیوههای شهرسازی آن زمان بسازد. گستردگی زمینهای خریداری شده به 36 میلیون متر مربع میرسید. به هرروی، پس از انجام کارهای اداری، زمینها به نام او و همسرش پری آگاهی ثبت شد و ارباب آرش دست به ساخت شهری زد که به سبب نوگراییها و شیوههای باریکبینانهی مهندسی، بسیار مورد توجه قرار گرفت. ساخت شهرک از سال 1327 تا 1332 خورشیدی به درازا انجامید و به خواست ارباب هرمز آرش، تهرانپارس نامیده شد.
کسی که گامبهگام با ارباب آرش در ساخت تهرانپارس همراهی کرد، ارباب وفادار تفتی بود. او مالک شرکتی بود که به نام خود او تجارتخانهی تفتی شناخته میشد و کارهایش در تهران و یزد انجام میگرفت. زمینهای تهرانپارس به نام هرمز آرش بود اما انجام کارها و پیگیری و به سرانجام رساندن طرح بلندپروازانهی برآوردن شهری نوساز و مدرن، بر دوش وفادار تفتی بود. شمار دیگری از نامداران زرتشتی نیز در این کار بزرگ همراهیها کردند. مانند: هرمز فیروزمند، جمشید روشنفر، خدامراد نامدار مرزبان، مهربان ماندگاریان، خدایار ماندگاریان، خسرو رشید خسرویان و برخی دیگر. آنها با یاری گرفتن از برجستهترین مهندسان و طراحان شهری ایرانی و فرانسوی، محلهای ساختند که در زیبایی و شیوههای درست شهرسازی، در تهران آن روزگار مانند نداشت. هنوز هم محلهی تهرانپارس با همهی ساختوسازهای نو و تازه برآمده، از اصولیترین بخشها و محلههای پایتخت شناخته میشود و خیابانها و کوچههای آن نظمی هندسی و تعریف شده دارند. پس از انجام کارها و برآمدن تهرانپارس، شمار بسیاری از زرتشتیان به آنجا آمدند و شهرکی را شکل دادند که بافت و ساختاری زرتشتی داشت.
عمارت ارباب هرمز (زرتشتیان) -تهرانپارس
شکلگیری محلهی تهرانپارس
باید بر این نکته پافشاری دوباره کرد که ساخت شهرک تهرانپارس از دید خیابانکشی و نظم هندسی اهمیت بسیار دارد و نمونهی بسیار باارزشی از طراحی شهری است. به ویژه دسترسی آسان به کوچهها و گذرها، نمونهای برجسته از ساخت شهر را نشان میدهد و یادآور کوشش و باریکبینی ستایشبرانگیز ارباب هرمز آرش و همراهان اوست. دربارهی خیابانهای تهرانپارس نیز باید این نکته را برشمرد که همگی آنها عمود بر هم هستند. این کار سامانی سنجیده و حسابشده به آن گستره داده و سبب شده است که از سردرگمی و درهم تنیدگی دیگر خیابانهای شهر تهران، به دور باشد؛ از آنرو که همه چیز برپایهی محاسبه و باریکبینانه انجام گرفته است.
گفتیم که درون باغ اناری سازهای قاجاری ساخته شده بود. ارباب هرمز آرش این سازه را سراسر بازسازی کرد و خود و خانوادهاش ماههایی از سال را در آنجا بهسر می بردند. چند سال پیش، در دیماه 1393، در این ساختمان که اکنون در اختیار سازمان زیباسازی شهر تهران است، نخستین موزهی طراحی گرافیک آسیا بنیانگذاری شد.
از رستمباغ نیز باید نام بُرد که ارباب رستم گیو در سال 1336 برای باشندگی و زندگی خانوادههای زرتشتی ساخت. این بخش در فلکهی دوم تهرانپارس دیده میشود.
تهرانپارس از طراحی تا اکنون
در طراحی تهرانپارس چهار فلکه یا میدان درنظر گرفته شد. فلکهی نخست را هرمز نام نهادند. فلکهی دوم را ارباب هرمز آرش دستور داد به پاس همراهیهای بسیار ارباب وفادار تفتی، فلکه تفتی بنامند. این فلکه در آغاز حوضی کوچک و دیدنی داشت و تابلویی در کنار آن دیده میشد که نام فلکه را بر روی آن نوشته بودند. باختر این فلکه که اکنون بزرگراههای باقری و فرجام را دربَر میگیرد، سراسر بیابان بود. فلکهی سوم به یادبود فرزند درگذشتهی ارباب هرمز آرش، رویینتن نامیده شد و فلکهی چهارم تهرانپارس را هم وفادار نامگذاری کردند.
یکی از اصلیترین خیابانهای تهرانپارس، تیرانداز نام دارد. تیرانداز نام پدر ارباب آرش بود و او به احترام پدرش چنین نامی را برگزیده بود. خیابان تیرانداز، سپستر محلهی تهرانپارس را به دو بخش خاوری و باختری (شرقی و غربی) بخشبندی کرد. در سالهای گذشته نام دیگری به این خیابان داده شد و اکنون نیز نام تازهای بر روی آن گذاشتهاند. اما مردم محله همچنان خیابان اصلی تهرانپارس را به نام تیرانداز میشناسند.
ارباب هرمز آرش دستور ساخت درمانگاهی نیز در تهرانپارس داد که هنوز هم به کار خود ادامه میدهد. آن درمانگاه به یادبود فرزند جوان و درگذشتهاش، رویینتن نامیده شده است. مدرسهای هم به خواست ارباب هرمز در جایی که اکنون خیابان جشنواره نامیده میشود، ساخته شد. داماد ارباب آرش نیز در نزدیکی خیابان استخر کنونی مهدکودک پریدخت را در سال 1346 بنیانگذاری کرد.
گفتیم که تهرانپارس به سبب ساخت مهندسی و ساماندهی مدرن آن، نمونه و چشمگیر بود. از اینرو، شمار بسیاری از آمریکاییهایی که در تهران کار و زندگی میکردند برخی از باغ و ویلاهای این شهرک پیشین و محلهی کنونی را خریداری کردند. این نیز گفتنی است که غلامرضا پهلوی، برادر محمدرضا شاه در خیابان 206 خاوری تهرانپارس، ویلایی اختصاصی داشت.
یکی از چشماندازهای کنونی جنوب محلهی تهرانپارس، پارک جنگلی سرخهحصار است. بوستانی هم که به نام پلیس شناخته میشود، در شمال محله جای گرفته است. از اینرو تهرانپارس فضایی دلخواهتر از بسیاری از محلههای پایتخت دارد.
در سالهای گذشته، در شمال و جنوب و باختر تهرانپارس بزرگراهها ساخته شده است و آپارتمانسازیهای فراوان چهرهای به تمامی دگرگون به این محله بخشیده است. زمانی تهرانپارس شهری با ویلاهای پُرشمار بود؛ اکنون محلهای است که ساختمانسازیها نمایی دیگر به آن داده است.
تهرانپارس با ساختار منظم و نمونهوار خود، همواره یادآور نام نیک ارباب هرمز آرش است. او که با همتی بلند و کوشش بسیار یکی از دلپذیرترین محلههای تهران را شکل داد، در هشتم شهریورماه 1351 چشم از جهان فروبست.
* با بهرهجویی از: گزارش نیوشا دبیریمهر در تارنمای «پایگاه خبری تحلیلی شهر»، تارنماهای «همشهری آنلاین»، «ایسنا»؛ هفته نامهی «امرداد» (شماره 264) و نیز جلد سوم کتاب «خاطرات رستم شاپورمهر» گردآوری شهریار هیربد (1393).
فلکه اول تهرانپارس – قمربنی هاشم(ع)
عمارت ارباب هرمز (زرتشتیان) -تهرانپارس
موزه گرافیک ایران در عمارت هرمز آرش
موزه گرافیک ایران
بزرگراه باقری-تهرانپارس
مجتمع مسکونی رستم باغ زرتشتیان تهرانپارس
آتشکده زرتشتیان رستم باغ -تهرانپارس
دبستان پسرانه هرمز آرش
پارک پلیس تهرانپارس
آب جاری از قنات بوستان پلیس-تهرانپارس
خیابان فرجام شرقی
مجتمع فرهنگی مارکار زرتشتیان تهرانپارس
مرکز آموزشی پژوهشی درمانی جامع بانوان آرش
پایانه مسافری شرق- تهرانپارس
پارک جنگلی سرخه حصار-تهرانپارس
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
6 پاسخ
این نوشته تان درباره محله های تهران، بسیار جالب و خواندنی بود. فکرش را نمیکردم تهرانپارس همچین تاریخی داشته. نمیدونستم حکمت نامگذاری اش چی بوده
چقدر جالب ، درود بر نیاکان ما که چنین باهمت و خوش فکر بودن و درود بر مهرزاد عزیز و تیم امرداد که آنها را یاد میکنند .
سپاس از تلاش شما برای آگاهی رسانی ارزشمندتان که گنجینه ای را مانند میباشد که تاکنون برما پنهان بود.
بسیار مطالب آموزنده از تاریخچه تهرانپارس یاد گفتم . مردان قدیم چه روح بزرگی داشتند و چه قدم های بزرگی برداشتند . نام و یادشان گرامی باد .
متن بسیار زیبایی بود و عکس ها زیباتر،موفق و شاد باشید.اجازه استفاده از مطلب هست؟
بسیار زیبا. من خودم تهرانپارس فلکه اول بدنیا اومدم. قبل از انقلاب یکی از خوش آب و هواترین تهران بود. دبیرستان هرمز آرش دیپلم گرفتم و دوستان زیاد زرتشتی ملاقات کردم. و منو به آتشکدهشون در فلکه دوم قرار گرفته بود میبردن. یادش بخیر