با گذر از بلندترین شب سال، شروع به شمردن روزها میکنی و میدانی در غروب چهلمین روز چلهی بزرگ، در پنجاه روز و پنجاه شب مانده به نوروز، آتش جشن سده باشکوه و پرغرور زبانه خواهد کشید و قدرت ماندگاریش را از پس هزاره ها و سده ها نشان خواهد داد.
در سال 1399 منتظر و امیدوار، چشم به راه پیامک انجمن میمانیم، تا مثل هر جشن، تو و دیگر همکیشان را برای باشندگی در جشن سده به روز مهرایزد و بهمن ماه 3758 دینی زرتشتی در محل باغ آدریان فراخواند.
اما باز هم پیامک انجمن از جنس دیگری است، فرتور زیبای آتشی فروزان که نور و حرارتش بر سیاهی شب و سرمای زمستان پیروز شده، تو را به فرخنده جشن سده در فضای مجازی فرا میخواند و تو که این آیین راستین و خردورزی را پذیرفتهای با رای و خردجمعی همراه میشوی تا این دوران سخت و دشوار به سلامت بگذرد.
شاید در این لحظه، مرور خاطرات مرهم دلتنگیهایت شود.
سال 1398 است، همراه با صدای خنده و شادی کودکان و نوجوانانی که در باغ وقفی به دنبال گردآوری هیزم برای آتش جشن سده به این طرف و آن طرف میدوند، صدای راهنماییهای کسی به گوش میرسد که میگوید چه نوع هیزمی مناسب است، چگونه روی هم چیده شوند و رهنمونهای همیشگیاش که مواظب زمین و درختان باشید.
صدای خداقوت و خسته نباشیدش به دل مسوولان پذیرایی مینشیند و مثل همیشه فروتنانه میگوید: «کمکی هست انجام دهم؟»؛ از دیدن جوانان سپیدپوش گاتهاخوان و کودکانی که با پوشش سنتی و به زبان مادری شعر میخوانند و نوجوانانی که شاهنامهخوانی میکنند، چشمانش به شادی برق میزند. با افتخار جوایز جام سده را به مقامآوران پیشکش میکند و دلش از باشندگی هر چه بیشتر همکیشان قرصتر و محکمتر میشود. همکیشانی که با دلهایی پر از مهر، گرداگرد آتش فروزان سده همازوری خواندهاند و باز هم همازور خواهند بود و اگر در سال 1399 با آتش سده در خانههایشان همازور میشوند، نجوایشان بهگوش میرسد.
«آقای سهرابی دلت قرص و محکم، که همازور خواهیم ماند، جاودانه تا ابد»
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند کآتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
ناهید فلفلی دهم بهمنماه 99 _ شیراز
2 پاسخ
روح جناب سهرابی شاد …. هنوز سخته باور کنم افلاتون سهرابی رئیس انجمن نیست ولی برای همه شما سلامتی و شادی آرزو می کنیم . چه دلنوشته زیبایی خانم فلفلی نوشتند …. موفق باشید
روح اقای سهرابی عزیز شاد، بزرگ مرد دوست داشتنی