نمیتوان جلو گسترش شهرها را به بهانهی از میان رفتن زیستبوم گرفت. این کار، با افزایش ناگزیر جمعیت، کم و بیش ناشدنی است. اما تصور اینکه زمانی شهر تهران مالامال از باغهای پُر دار و درخت بود و پیرامون باروهایش را کشتزارهای سبز و انبوه گرفته بودند و دهههاست که هوایی آلوده و فضای سبزی کمشمار دارد، بهراستی غمانگیز است. یکی از جاهایی که زمانی آکنده از زمینهایی با خوشههای طلایی گندم بود و اکنون هرجا را که نگاه کنیم سازههای کوتاه و بلند است، «محله خزانه فلاح» در جنوب کلانشهر تهران است؛ محلهای که تاریخچهی کوتاهش گواه سختکوشی کسی است که برای ساختن محلهای نو، از هیچ کوششی دریغ نکرد.
در میانهی پادشاهی قاجاریه، زمانی که ناصرالدین شاه بر تخت شاهی نشسته بود، زمینهای جایی که اکنون خزانه فلاح نامیده میشود، «خالصه» بود. خالصه به زمینها و مرتع هایی گفته میشد که از آنِ دولت بود و بهدست کارگزاران دولتی اداره میشد. شاه میتوانست زمینهای خالصه را به دیگران واگذار کند یا بفروشد. خزانهی فلاح نیز پیش از آنکه چنین نامی بگیرد، از سوی ناصرالدین شاه به یکی از درباریان به نام امینالملک فروخته شد. او رییس خزانهی دربار بود و سپستر ادارهی مالیه ی کشور را به او سپردند. امینالملک پدر بزرگ موسی خان معروفی، استاد موسیقی، و استاد جواد معروفی، آهنگساز و نوازندهی چیرهدست پیانو، بود.
با درگذشت امینالملک در سال 1316 مهی (:قمری) زمینهای خزانه به دختر او رسید. او نیز این بخش از داراییهایش را به نام پسرش حسین خان کرد. در این زمان خاندان امینالملک نام خانوادگی اتابکی را برگزیده بودند.
در زمان امینالملک و بازماندگان او، زمینهای خزانه تا چشم میدید کشتزاران گندم بود. درختهای قامت برافراشتهای که در آنجا میوههای آبدار ارمغان مردمانش میکردند، کران تا کران دیده میشد. کاریزهایی که بیشتر آنها از زمینهای امامزاده حسن راهی خزانه میشدند، درختان و زمینها را سیراب میکردند و شادابی کممانندی به این بخش پیرامونی تهران میبخشیدند. همه چیز آنگونه بود که طبیعت میخواست. دههها مانده بود تا سرسبزی کشتزاران و خوشههای زرد گندمزاران جای خود را به خیابانکشیها و ساخت و سازهایی بدهد که روز به روز بر شمار آنها افزوده میشد. چه کسی باور میکند محله خزانه فلاح کنونی که هیاهویی از گذر خودروها و آمد و شد پُرشمار مردم است، چنان خلوت و سبز و دلانگیز بوده است؟ به هر روی، تا دههی سی خورشیدی خزانه همان گونه بود که گوشهای از آن را بازگفتیم: همنشینی رنگهای سبز و طلایی!
در دههی سی خورشیدی خاندان اتابکی زمینها را به کسی فروختند که سودای ساختن و برآوردن محلهای نوساز داشت. او داود فلاح نامیده میشد.
آغاز شکلگیری محلهی خزانهی فلاح
فلاح بخش بزرگی از زمینهای اتابکی ها را خرید و بیدرنگ دست به کار ساخت و سازها شد. او اصفهانی بود و میدانست سرمایهاش را در کجا بهکار بگیرد تا سود آن به مردم نیز برسد. فلاح درس خوانده بود و سپستر به نمایندگی مجلس شورای ملی نیز رسید. سالخوردگان محلهی خزانه فلاح نام او را به نیکی به یاد دارند. سپاسداری از او، زمانی که کوششهایش به ثمر نشسته بود و محلهای نو به تهران بزرگ افزوده بود، در سال 1352 انجام گرفت و نشان طلایی شهرداری تهران را نصیبش ساخت.
نخستین کاری که داود فلاح انجام داد قطعهبندی زمینها بود. سپس با ساختن میدانی، زمینهای بخشبندی شده را به بهای اندکی به خواستارانش فروخت. او در این کار به دنبال سودجویی و افزودن به داراییهایش نبود و بیشتر به عمران و آبادی محله میاندیشید. میدانی که او بانیاش بود اکنون به نام میدان ابوذر شناخته میشود. برقرسانی و لولهکشی آب نیز با کوششهای او انجام گرفت. بهسبب همان کوششها بود که محله را خزانهی فلاح نامیدند. این نام تا چند سال پیش پایدار بود تا آنکه شهرداری منطقه 17 تهران نام آن را به محلهی ابوذر برگرداند. هرچند تهرانیها هنوز هم آنجا را به نام خزانه فلاح میشناسند و مینامند.
نخستین خیابانی که در خزانه فلاح شکل گرفت، گذرگاهی باریک بود که از کنار باغها میگذشت. با گذر ریلهای راه آهن از میان محلهای که شکل میگرفت، زمینهای کشاورزی از دست رفتند و به جای آنها خانهها ساخته شدند. در این زمان شمار آذریهایی که به محلهی نوساز خزانه فلاح میآمدند، بیشتر از دیگران بود.
در دهههای پس از آن خزانه فلاح گسترش افزونتری یافت و کارخانههای صنعتی سربرآوردند. گسترهی این محلهی شلوغ اکنون از شمال به خیابان قزوین میرسد و از جنوب به خیابان ابوذر پایان میپذیرد. در خاور محله، فرودگاه قدیمی قلعه مرغی دامن افکنده است. دربارهی قلعه مرغی پس از این بیشتر خواهیم گفت.
بافت کنونی محله خزانه فلاح فرسوده و کهنه به چشم میآید و ساخت و سازهایی که بر روی کاریزهای کهن محله انجام گرفته است، نیاز به بازسازی دارد. این محله بر روی یکی از گسلهای جنوب تهران قرار دارد. بوستان کوچک آلاله، تنها بازماندهی زمینهای سرسبز و کشتزاران خزانه فلاحِ روزگاران دور است.
قلعه مرغی، روستایی که نخستین فرودگاه تهران شد
قلعه مرغی پیش از آنکه به این نام شناخته شود، از شمار دهستانهای غار بود. در روزگار قاجار آن بخش پیرامونی پایتخت را به کسی به نام مهذبالملک فروخته بودند. او را نمیشناسیم و نمیدانیم کیست.
به هرروی، در تیرماه سال 1301، در چند سال پایانی پادشاهی قاجاریه، دولت انگلیس درصدد بود که دو فروند هواپیما را به تهران بفرستد. برای این کار از دولت زمین مناسبی را برای فرود هواپیماها درخواست کرد. در آن زمان هنوز واژهی فرودگاه ساخته نشده بود.
دولت ایران به جستوجو پرداخت و سرانجام زمینهای خاور خزانه را برای فرود هواپیما مناسب دانست. چندی پس از آن، دو فروند هواپیمای انگلیسی در آنجا به زمین نشستند. زمینها را هم «قلعه مرغی»، یعنی جایی که آشیانه مرغ است، نامیدند. منظور از مرغ، هواپیما بود!
بدینگونه در امردادماه 1301 نخستین فرودگاه تهران گشایش یافت. واژهی «فرودگاه» نیز اندکی دیرتر از سوی فرهنگستان زبان ساخته شد. روستایی که بدینگونه جایی برای فرود هواپیما شده بود، از آن پس به نام قلعه مرغی آوازه پیدا کرد. اما به پایان رساندن باند هواپیما تا دو سال پس از آن به درازا انجامید. باند قلعه مرغی باریک بود و از همینرو در سالیان دیگر بر پهنای آن افزودند تا برای فرود هواپیماها مناسب باشد. داستان شکلگیری پایگاه هوایی نظامی قلعه مرغی بدینگونه و پیشتر از تشکیل نیروی هوایی ایران بود.
این را نیز ناگفته نگذاریم که نخستین هواپیمایی که با خلبانی یک ایرانی در باند فرودگاه قلعه مرغی به زمین نشست، پروازی بود که درپنجم اسفندماه 1304 خورشیدی انجام گرفت. سرهنگ احمد نخجوانی خلبان هواپیما بود. این هواپیما از پاریس برخاسته بود. در سال 1390 فرودگاه قلعه مرغی کارکرد خود را از دست داد و به بوستان تبدیل شد.
* با بهرهجویی از: گفتوگوی «همشهری آنلاین» با علیرضا زمانی دربارهی محله خزانه فلاح؛ تارنماهای «تهران شناسی» و «ویکی پدیا».
میدان دروازه قزوین تهران
دروازه قزوین یکی از شش دروازه قدیم تهران
بسمت محدوده قلعه مرغی محله خزانه-فلاح
بزرگراه شهید تندگویان
بوستان ولایت (فرودگاه قلعه مرغی پیشین) محله فلاح-خزانه با 3میلیون متر مربع بزرگترین بوستان خاورمیانه
بوستان ولایت (فرودگاه قلعه مرغی پیشین) محله فلاح-خزانه با 3میلیون متر مربع بزرگترین بوستان خاورمیانه
راسته ایرانیت و بازار آلومینیم محله فلاح-خزانه
میدان شهیدان مدافعان حرم، محله فلاح-خزانه
میدان ابوذر محله فلاح-خزانه
بوستان گلسرخ محله فلاح-خزانه
دبیرستان پسرانه پیامبراعظم (ص) محله فلاح-خزانه
میدان استاد خلبان شهید حاج احمد مایلی، محله فلاح-خزانه
مجتمع تجاری احسان محله خزانه-فلاح
بوستان بزرگ ابوذر محله فلاح-خزانه
میدان شمشیری محدوده انتهایی فلاح-خزانه
راسته روغن فروشان و ماشین آلات صنعتی محله فلاح-خزانه
دوراهی قپان محله قدیمی فلاح-خزانه
شرکت باربری خادم محله فلاح-خزانه
میدان بریانک محله فلاح-خزانه
بوستان بزرگ هزارشهید محله فلاح-خزانه
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393