امروز فرخ و پیروز روز دی بهدین ایزد و فروردینماه سال 3759 زرتشتی، دوشنبه 23 فروردینماه 1400 خورشیدی، 12 آوریل 2021 میلادی
۲۳ فروردین سالروز درگذشت بانو قمر آریان، پژوهشگر و نویسنده، از نخستین فارغالتحصیلان بانو از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و نخستین استاد بانو دانشگاه در ایران و همسر دکتر عبدالحسین زرینکوب است.
هنگامی که قمر آریان درگذشت بسیاری از خبرگزاریها نوشتند که قمر آریان، همسر دکتر زرینکوب درگذشت؛ گویا که مهمترین ویژگی ِ این بانوی پژوهشگر، همسر زرینکوببودن است در حالی که قمر آریان خود پژوهشگر و نویسندهای توانا بود.
قمر آریان، سیمین دانشور و زهرا کیا سه تن از نخستین بانوان رده اول دانشگاهی و در عرصهی ادبیات به شمارند که هر سه هم با سه چهرهی سرشناس در این حوزه ازدواج کردند و به نام آنان نیز شناخته میشوند. قمر آریان با عبدالحسین زرینکوب، سیمین دانشور با جلال آلاحمد و زهرا کیا با پرویز ناتل خانلری.
دکتر آریان در ۹ دهه زندگی پربار خود در کنار خلق آثاری ماندگار، بسیاری از رخدادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مانند شرکت در کنگره مستشرقین در هند، دیدار با نیمایوشیج و حضور در جلسه محاکمه دکتر مصدق نخستوزیر دولت ملی را نیز از سر گذراند.
آریان و زرینکوب در سال ۱۳۳۲ با هم ازدواج کردند و تحصیلاتشان را در مقطع دکتری نیز ادامه دادند. زرینکوب رتبه اول و آریان رتبه دوم در کنکور دکتری بود و پس از فارغالتحصیلی، سالهای سفرشان آغاز شد. قمر آریان سالهای بسیاری را همراه با همسرش در هند، چندین کشور اروپایی و عربی و لبنان گذراند.
ازدواج آریان و زرینکوب مانند ازدواج سیمین دانشور و جلال آلاحمد فرزندی به دنبال نداشت. اما ادب و فرهنگ و تاریخ ایران وامدار این دو بزرگوار است و چه فرزندی نیکوتر از اینکه بسیار کتاب و پژوهش و از همه مهمتر جهانبینی والای خود را برای آیندگان به جا گذاشتند.
او سالها در دانشگاه ملی «شهیدبهشتی» تدریس کرد. یک دوره ریاست هنرستان هنرهای تجسمی را بردوش داشت و شش سال در هنرستان عالی موسیقی تدریس کرد. یک سال نیز در نبود ایرج افشار سردبیر مجله راهنمای کتاب بود.
قمر آریان یکم فروردینماه 1301 در قوچان دیده به جهان گشود و 23 فروردینماه 1391 در تهران در ۹۰ سالگی و پس از یک دوره درازمدت بیماری درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد. دکتر قمر آریان بانوی بهار بود بهار به هستی آمد و بهار از جهان هستی رفت.
از آثار بیشمار او میتوان به این نوشتهها اشاره کرد:
کمالالدین بهزاد «تحقیق در احوال و آثار بهزاد در محیط هرات عهد شاهرخ» از انتشارات وزارت فرهنگ و هنر (چاپ دوم انتشارات هیرمند).
چهره مسیح در ادب فارسی (چاپ دوم انتشارات سخن).
ترجمه کتاب شرق نزدیک در تاریخ (یک سرگذشت پنج هزار ساله اثر پروفسور فیلیپ خوری، استاد سابق دانشگاه پرینستون) از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
ترجمه کتاب جهان اسلام اثر برتولد اشپولر از انتشارات امیرکبیر.
بیستوسومین روز در گاهشماری دینی زرتشتی دیبدین نامیده شده است. دی به چم آفریننده و آفریدگار است, و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن, نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا گردد,”دیبآذر، دی بمهر، دی بدین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا است که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده اند.
چهار روز از هر ماه (دی، دی به مهر،دی به آذر و دی بدین) از مزديسنا، به نام اهورامزدای بی مانند است. این روز که همچون، دی، دیبآذر و دیبمهر به معنای دادار یا آفریدگار است، یکی دیگر از روزهای نيايش همگانی و در ایران باستان از روزهای تعطیلی هر ماه بهشمار میآمده است.
واژه دیـن، دَئـنـا Daenâ ، به چم (:معنی) دیدن، شناختن، فهمیدن، دانستن، وجدان بیدار و نيک، درست و دي و ديگان است. ريشهی واژهی «ب» در دی بدین، «دا» به چم دادن و بخشيدن است.
دَئنا وَنگوهی Daenâ Vanguhi ::، دینِ نیک، دین بهی، وجدان آگاه و بیدار و فهميدن و برداشت و شناخت درست از زندگانی معنا میدهد.
یک دیندار کسی است که با کمک خرد به دیدن و شناختن جهان پیرامون خود میپردازد و راه راستی و درستی، اشایی و با خرد و اندیشهی درست پیش میرود و گزینش میکند.
دین یشت یکی از یشتهای اوستا است. در اینجا دین به معنی تشخیص معنوی یا روحانی است. دین یشت دارای 17 فصل و 20 بند است. دين يشت، يشت شانزدهم، در ستایش ايزدبانو چيستا و دانش، اشو زرتشت خواستار دانش میشود.
دینا را دین یا وجدان مینامند. این واژه از دی است که درون بینی و درون اندیشی است.
یسنا۳۰ بند ۲ را که در آغاز نسک نهادهایم،
به یاد بیاوریم که هر مرد و زن ، پس از شنیدن بهترین گفته و نگریستن با اندیشه روشن خود، باید راه خود را برای خود برگزیند و این را هم به یاد داشته باشیم که: «راه یکی است و آن راه راستی است».
یسنا ، ۷۲ بند ۱۱ ،
و آن گاه بگوییم که همین دروناندیشی است که یکایک مرد و زن را به راه راستی هدایت کرده و آنان را همراه میسازد.
همراهانی که دارای وجدان یکسان و دین یکسان هستند.
پس دئنا به گونهای نام مفرد وجدان است و به گونهای نام جمع، دین. اشو زرتشت از خدای خود یاری میخواهد که دین را پاک نگاه دارد.
گاتها یسنا ۴۴ بند ۹
زیرا آن از پاکترین دین است که جهان به پیش گام بر میدارد.
گاتها ،یسنا ۴۴ بند ۱۱
دین شناختن اهورامزدا است و بس.
گاتها ،یسنا ۴۵ بند ۱۱
دین با اندیشه و گفتار و کردار نیک بهتر میشود، و با اندیشه و گفتار و کردار بد به پستی میگراید.
گاتها ،یسنا ۴۸ بند ۴
کسی که دین خود را با منش نیک یکی گرداند، از آن درستاندیشی و راستی است و در شهریاری مزدا جایگاهی دارد.
گاتها ،یسنا ۴۹ بند ۵
اشو زرتشت میخواهد که دین مرد (با خدا) را به همه بیاموزد.
گاتها ،یسنا ۴۹ بند ۶
و یاری میخواهد که اهورامزدا سود درخشان منش نیک را برای همیشه به دین بهی بدهد، دینی که از آن راستکاران است.
گاتها یسنا ۵۳ بند 4