خوردادگان خجسته باد. امروز پیروز و فرخ روز خورداد امشاسپند، ششم خوردادماه سال 3759 زرتشتی، چهارم خوردادماه 1400 خورشیدی، 25 می 2021 میلادی
چهارم خوردادماه 1340 تهران شاهد جوانمرگی فرهاد ارژنگی هنرمندی ارزنده بود. آهنگساز، نوازنده تار و نقاش- چونان اختری از آسمان فرهنگ و هنر ایران گذر کرد و آثار پرارزش خویش را، هر چند اندک، برای آیندگان به یادگار نهاد.
فرهاد ارژنگی، زادهی 15 بهمنماه 1317، فرزند نگارگر پرآوازهی ایرانی، رسام ارژنگی، از خاندان نامی است که از ۵۰۰ سال پیش به این سو همه نگارگر و پیکرتراش بودهاند. وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبرخان شهنازی آغاز کرد و در مدت ۱۵ سال تمرین و نواختن تار به چنان پیشرفتی رسید که هنگامی که موسیخان معروفی از آکادمی موزیک ایران بازنشسته شد و برای جایگزینی ایشان مسابقهای ترتیب دادند، فرهاد ارژنگی برنده این آزمون دشوار شد و در ۲۰ سالگی به عنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. فرهاد، چندی بعد به درخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز به کار کرده بود، تار نواخت و با سفر به ترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را به مردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
فرهاد ارژنگی در ۲۲ سال زندگی پربارش توانست افزون بر نگارش کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران (از مکتب آقا حسینعلی) و دوره ردیف عالی (ساخته علیاکبر خان شهنازی) و سازشناسی و موسیقی در خاورزمین، پیشدرآمد و رنگهای قدیمی آهنگهای بسیاری را بسازد. آنچه که از ایشان اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
به کوشش بانو هما ارژنگی، چکامهسرای نامی، کوچکترین فرزند خانواده خواهر فرهاد ارژنگی، آهنگها و آثار فرهاد گردآوری، چاپ شد. 24 مهرماه ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران پس از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز نکوداشت وی برگزار و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد. هوشنگ ظریف، از تارنوازان بنام و همکار فرهاد ارژنگی در دوران جوانی، با گلایه از دیر برگزارشدن چنین نشست یادبودی، از چگونگی آشناییاش با فرهاد و خاطراتش از آن زندهیاد گفت و افزود: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و بااحساس ساز میزد و اگر ایشان بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی، پژوهشگر موسیقی، که پیشگفتاری بر کتاب «نقش فرهاد» نوشته است، با بیان ناخرسندی از اینکه چرا خانواده موسیقی، ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکرده است، گفت: «به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی به محاق بیاعتنایی رفته است.»
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران “از مکتب آقاحسینقلی”
دوره ردیف عالی “ساخته علیاکبر شهنازی”
سازشناسی و موسیقی در خاورزمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
جشن خوردادگان
جشن رسایی و کمال، جشن تندرستى و شادابى
جشن سبزى و سرزندگی، جشن نيايش و ستايش
جشن باران و آبادی، جشن بالندگی آب
جشن تازه شدنِ جانِ جهان
بر همگان خجسته باد.
چهارم خوردادماه، جشن خوردادگان به فرخندگی هم نامی روز و ماه به نام امشاسپند خورداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان و به پاسداشتِ آب و آبادانی برگزار میشود.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان کار اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهان اند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
چهارمین یشت از یشتهای بیست و یکگانه اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورامزدا یادآور میشود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تأکید میشود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کردهاست. در بندهش نیز دربارهی خورداد آمدهاست: «… ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..»، «… خورداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [ یعنی] که او سرور همهاست. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شدهاست: «… این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: … سوسن خرداد را، ..» که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است. معروفترین نمونههای گل سوسن نزد ایرانیان سوسن سپید Lilium candidum یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته میشود، همچنین یکی دیگر از گونههای نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران است، سوسن چلچراغ Lilium lederbourii نام گرفتهاست. در متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون «بوی دوستی» توصیف شدهاست.
یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خردادگان پررنگ تر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بودهاست. در متن پهلوی «اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خورداد روز جوی کن». بر این پایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیست امکانپذیر میکنند.