امروز پیروز و فرخ روز ارد ایزد، 25 خوردادماه سال 3759 زرتشتی، یکشنبه 23 خوردادماه 1400 خورشیدی، 13 ژوئن 2021 میلادی
1381 سال پیش، ماه ژوئن سال 840 میلادی، دو سده پس از شكست فرمانروایی ایران باستان از تازیان، سیبویه زبانشناس نامدار ایرانی، نگارش شیوهی صرفونحو و دستور زبان تازی را به پایان رساند.
سیبویه رهنمودهای دستور زبان تازی را در «الكتاب» به نگارش درآورده است. وی در سدهی دوم مهی (:قمری) زندگی کرد. کاری که او در صرفونحو زبان تازی انجام داد، بهراستی شاهکاری در دانش زبانشناسی است. سیبویه توانست به شیوهای هوشمندانه صداها را در این زبان مشخص کند و ساختمان و چهارچوبی به زبان تازی ببخشد. تا آن زمان، زبان تازیان صرف و نحو، دستور زبان نوشته شدهای نداشت. او نخستین فردی بود که صداها را در این زبان مشخص ساخت. بنابراین، نشانههای ضمه، فتحه، کسره و تنوینها نوآوری و کار سیبویه ایرانی است. كار سیبویه ایرانی خدمت بزرگی به همهی تازیان بهشمار میآید. سيبويه با نگارش دستور زبان تازی، از تاريخ لقب «نحوی» گرفت. شماری بر این باورند که اگر سیبویه ایرانی برای زبان تازیان صرف و نحو ننوشته بود این زبان در نوشتار همانند لهجه (گویش) یکنواخت بودن خود را از دست میداد. او در یکی از روستاهای شیراز زاده شد و پس از سفر به بصره و بغداد، به زادگاهش بازگشت. سرانجام در نیمهی دوم سدهی دوم درگذشت. گمان بُرده میشود که سال درگذشت او در 180 مهی در سن 40 سالگی بوده است. در شهر شیراز، در محلهای که به نام «سنگسیاه» شناخته میشود، آرامگاهی در گورستان باهلیه هست که در آنجا سیبویه آرمیده است. سیبویه به چم (:معنی) بوی سیب است.
ایزدی است که همه خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند. هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. خواندن سرود «اشم وهی»؛ به بهدینان میآموزد که: «خوشبختی از آن کسیست که در پی خوشبختی دیگران باشد».
ایزد ارد که در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشتها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشتهای اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت 62 بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است. و در پهلوی اَرت آمده ، کلمه ٔ ونگهو صفت است به چم نیک وخوب . ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی بصورت اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اشی نیک است . ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده . در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است . در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است . اسم این ایزد در گاتها یاد شده است . وی مانند سفندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش ) مونث شناخته شده . در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بفر و شکوه خانه میافزاید. زیرا هرکه بدیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای 43 بند 12)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ارد روز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگونرخ / خیز و پیشآر بادهی گلگون
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر / نوانو بخر چیز و با خانه بر
یک پاسخ
با دُرود
با سِپاس گُزاری اَز آشِناساندَنِ اَندیشمَند وَ زَبان شِناس سیبویه یِ شیرازی
بَرابَرنَهادِ چَند واژه یِ اَرَبی دَر نِوِشته یِ سیبویه زَبان شِناسِ نامی
صَرف وُ نَحو = گَرد وُ شیو ( گَردانِش وَ شیوه یِ به کارگیری واژه ها دَر فَراز ) ، دَستورِ زَبان
نوکته ( نُکته) : بِه تَر اَست نِگارِش را بَرای نِگارگَری یا نِگارَندِگی ( نَقّاشی ، رَسّامی) وَ نِویسِش را بَرایِ نِویسَندِگی یا نِویسگَری به کار بَریم.
نوکته : به دیدِ مَن مَهشیدی بِه تَر به گویِش دَرمی آیَد تا مَهی یا مِهی اَز سویی هَم آهَنگ با خورشیدی اَست ، هَر چَند گُفته شُده که شید ویژه یِ خورشید یا هور اَست که اَز خود نیر ( نور) دارد وَ ماه نَدارَد بُل که ( بَل که) نیراَش بازتابِ نیرِ خورشید اَست وَلی این نیز یِک پِیمان مینه شِناسی ( قَراردادِ مَعنی شِناسی )ست وَ می تَوانَد دِگَرِش یابَد.
صِدا = سِدا : پارسی ست بِه تَر اَست با واتِ س نِوِشته شَوَد چون واتِ ص دَر پارسی به گویِش دَرنِمی آیَد. بِسَنجید با sound < soud بی واتِ n
مُشَخَّص کُنَد = بازشِناسانَد، بَرجَهانَد ،بَرجَسته کُنَد
مُشَخَّص ساخت : بازشِناساند ، بَرجَهاند، بَرجَسته ساخت
فَرد = پَرد ، واژه ای پارسی وَ اَرَبیده شُده اَست وَ با پَرده وَ part هَم ریشه وَ روی هَم رَفته مینه یِ جُدا شُده اَز فَراد ( جَمع )
: فَرد # جَمع < پَرد # فَراد
بَنابَراین = می تَوان بُن بَراین نِوِشت زیرا بُن پارسی ست ، بَر این پایه
ضمّه ، فَتحه ، کَسره ، تَنوین = پیژ ( پیش ) ، زِبَر، زیر ، نِآنِش : کارپایه یِ بَرساخته ( مَصدَرِ جَعلی ) : نِآندَن = نِ یا نون دار کَردَن
خِدمَت = خوشنودکاری ،بِهدازِش : بِه – داز – اِش
دازیدَن ، داختَن = کَردَن
لَقَب = بَرنام ، پِی نام
لَهجه = گویِش ، گویا لَهجه پارسی وَ اَرَبیده شُده باشَد : لَهجه < لَبگه < لَب گو : آنچه با لَب گُفته می شَوَد.
تاریخ = سَرگُزَشت ، ایستاری : آنچه ایستاده یا روی داده اَست هَم ریشه با story اَز کارپایه یِ ایستادَن .
مَحَلّه = کوی ، بَرزَن ، شهرپار ( پاره ای یا بَخشی اَز شَهر )
بَصره = گویا واژه ای پارسی ست که اَرَبیده گَشته اَست وَ اَز بُنیاد : بَسرَه یا بَس راه = راهِ دِراز ، راهِ بِسیار
سِپاسمَند اَز خانِشِ پیش نَهاد ها