امروز پیروز و فرخ وهمن امشاسپند، دوم تیرماه سال 3759 زرتشتی، یکشنبه 30 خوردادماه 1400 خورشیدی، 20 ژوئن 2021 میلادی
۳۰ خوردادماه ۱۱۲۶ نادرشاه، نامور به تهماسب قلیخان، بنیادگذار و سردودمان افشاریه از خاندان افشار خراسان، در قوچان درگذشت.
وی از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶ در ایران پادشاهی کرد. بیرون راندن یورشگران روس، عثمانی و افغان از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگهای پیروزمندانه او را پرآوازه کرده است. همچنین او واپسین کشورگشا و پیروزمند مشرقزمین است. الماس دریای نور در جنگ با هند در سال 1118 خورشیدی ۱۷۳۹ میلادی همراه با نادر شاه افشار بودهاست. این الماس هماکنون در موزه جواهرات ملی ایران در خیابان فردوسی تهران نگهداری میشود.
نادر ۱۲ سال پادشاهی کرد و در ۵۹ سالگی بهوسیله گروهی دشمنیار نابکار کشته شد. نادرشاه افشار در سالهای پایانی زندگیاش، دستور داد تا آرامگاهی در پایتختش، مشهد، برای او بسازند. آرامگاه ساخته شد اما پیکر نادر سرنوشت دیگری یافت. اندک زمانی پس از آن دستور بود که فرماندهان ارتش ایران، که از رفتارهای نادر به ستوه آمده بودند، او را کشتند و سر بریدهاش را به شهر هرات فرستادند. پیکر او را نیز در مشهد به خاک سپردند. بازماندگان نالایق نادر، در آشوبهای پس از کشته شدن او، زمین آرامگاه را فروختند و بدین گونه آنچه از آن بنا مانده بود، روبه ویرانی گذاشت. با چیرگی آغامحمدخان قاجار بر ایران و به دستور او، پیکر نادر به تهران آورده شد. سالیان بسیاری سپری شد تا آنکه در روزهای پایانی فرمانروایی قاجاریه، عبدالحسین خان تیمورتاش، نمایندهی قوچان در مجلس شورای ملی، که سپسها در زمان پهلوی نخست وزیر دربار شد، پیشنهاد بازسازی آرامگاه نادر را داد سرانجام پس از گفتوگوهایی (در سال 1294 خورشیدی)، پیشنهاد او پذیرفته شد و از تصویب نمایندگان گذشت.
نادرشاه از نامدارترین پادشاهان تاریخ ایران پس از اسلام است که درآغاز نادرقلی یا ندرقلی نامیده میشد. هنگامی که روسها، عثمانیها و افغانها از هر کرانه به ایران دست انداخته بودند و کشور در آشوب بود، گروهی سوار با خود همراه کرد و به تهماسب صفوی که بهکین پدر برخاسته بود همراه شد، فتنههای داخلی را خواباند و متجاوزان را هم بیرون ریخت. اما شاه تهماسب صفوی از آوازه و ارزش نادر در میان مردم دچار رشک و تنگچشمی شد و برای نشان دادن توانمندی خود با لشکری بزرگ بهسوی عثمانی تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در جنگ چالدران بهشوندعدم توانایی بهکشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت.
آنگاه نادر با سپاهی اندک و خسته از کارزار از خاور بهسوی باختر ایران تاخت و تا قلب کشور عثمانی پیش رفت و سرزمینهای بسیاری را بهخاک ایران افزود و از آنجا بهقفقاز زیراشغال روسها رفت که باکمال تعجب دید روسها خود پیش از روبهرو شدن با او پا بهفرار گذاشتهاند. در راه برگشت در سال ۱۱۴۸ در دشت مغان در مجلس ریش سفیدان ایران از فرماندهی ارتش استعفا داد و دلیلش کارهای پس پرده خاندان صفوی بود.
او رهسپار مشهد شد، در نزدیکی زنجان سوارانی نزدش آمدند و خبر آوردند که مجلس بهلیاقت شما ایمان دارد و در این شرایط بهتر است نادر همچنان ارتشدار ایران باقی بماند و کمربند پادشاهی را بر کمرش بستند.
او سه بار به هند گوشزد کرد که افسران اشرف افغان را که نزدیک به ۸۰۰ تن بودند و در قتل عام مردم ایران نقش داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آنها لشکر ایران از رود سند گذشتند و هندوستان را تسخیر کردند. ۸۰۰ متجاوز افغان را در بازار دهلی بهدار زدند و بازگشتند و نادرشاه فرمانروایی محمد گورکانی را به او بخشید و گفت ما متجاوز نیستیم اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت. نقل است، محمد گورکانی برای این همه جوانمردی نادر، از او خواست هدیهای از او بخواهد و نادر نپذیرفت و در پی اصرار او گفت: جوانان ایران به کتاب نیازمندند، سالها حضور بیگانگان تاریخ مکتوب ما را نابود کرده است. محمد گورکانی متعجب شد او افزونبر کتابها، جواهرات ارزشمندی بهنادر هدیه داد که بسیاری از آن جواهرات اکنون پشتوانهی پول ملی ایران در بانک مرکزی است.
او زاده ۳۰ آبان ۱۰۶۷ درگز، از ۱۵ سالگی تا ۲۵ سالگی بههمراه مادرش در بردگی ازبکان گرفتار بود و بامرگ مادرش از اردوگاه ازبکان گریخت و پس از آن باجوانان آزادیخواه همپیمان شد.
وهمن امشاسپند دومین روز از هر ماه سی روزه در گاهشمار زرتشتی است. واژهی وهمن دو بخشی است یعنی «وهو» به چم نیک و خوب و «منه» از بن «من» بمعنای اندیشیدن شناختن و فهمیدن است هر دو بخش یعنی اندیشه نیک است بهمن از فروزههای اهورا مزدا است در جهان مینوی نمایندهی اندیشه نیک. بهمن در اوستا وهومنه خوانده میشود.
*«من» در ادب پارسی به چم منش و روان و دل به كار مى رود.
استاد فرزانه فردوسی بزرگ میسراید:
سرش سبز بادا ، منش ارجمند
منش بر گذشته ز چرخ بلند
نخستین آفریدهی اهورامزد هست و یكی از مهین ایزدان مزدیسنای هست .
در جهان مینویی نماد پاكى اندیشه و خرد و دانایی خداوندگار هست.
آدمی را به خرد و اندیشه كردن و دانایی بهره مىبخشد و آدمی را به پروردگار هستی نزدیک مىسازد .
وهمن همان بزرگ امشاسپند و ایزد بزرگ هست كه در خواب روان اشو زرتشت سپنتمان را به پیشگاه اهورامزدا رهنمون كرد .
ایزد وهومنه به آدمی سخن نیک و گفتار برتر آموزش مىدهد و آدمی را از ژاژگویی و هرزهگویی باز مىدارد.
اندیشهی نیک و منش نیک اهورایی و نخستین امشاسپند و پرستار جانوران هست . نخستین روز نبر در ماه زرتشتی هست و در این روز خوردن گوشت پرهیز مىدارند . با ایزد ماه ، گوش، و رام روز هم كار هستند.
اندیشهی نیک، اندیشهای است که مردمان سراسر جهان را بهسوی اشا سو میدهد و اندیشه بد اندیشهای است که مردمان را به فریب و کژ راهی انداخته و آنها را از اشا دور میسازد. در گاتها سناریوی آزاد اندیشی و دموکراسی اجتماعی بهروشنی بهچشم میخورد. وهومن به اندازهای در آیین مزدیسنی مهم است که گفته میشود آن زندگی بهترین زندگی بهشمار میآید و تنها از راه اشا میتوان به آن رسید. واژهی وهومن در گاتها ۱۲۷ بار آمده است.
زرتشت با نیروی خرد و بکارگیری اندیشهی نیک به شناخت خداوند دست یافت. اندیشه نیک یا خرد مقدس یا بهمن نمادی از گوهر خرد اهورا مزدا است که خود سرچشمه خرد است.