دورهی آغاز شهرنشینی همانگونه که از نامش برمیآید به دورانی گفته میشود که هازمانهای(:جوامع) باستانی زندگی در روستا را پشت سر گذاشته و کمکم در جایگاههای بزرگتر و پرجمعیتتر ساکن شدند. ترک روستانشینی و آغاز شهرنشینی یکی از دگرگونیهای بزرگ و جریانساز مردمی بوده است که «انقلاب شهرنشینی» نامیده میشود. در این دوران فزونی فرآوردههای کشاورزی و صنعتی بهگونهی فزایندهای، داد و ستدهای بازرگانی را افزایش داد. نیایشگاههای بزرگ آیینی و جایگاههای بزرگ بازرگانی پدید آمدند. بیشترین نشانهها و بازماندههای این دگرگونیهای بزرگ را در سرزمین میانرودان(:بینالنهرین) میبینیم. به درستی میانرودان خاستگاه بزرگ دگرگونیهای شهرنشینی در منطقهی آسیای غربی بهشمار میآید. در فلات ایران نیز نشانههای شهرنشینی بیش از هر بخش دیگری، در جنوبغرب ایران (خوزستان) یافت شده است. به جز توانمندیهای زیستمحیطی خوزستان که مهمترین شوند(:دلیل) پویایی فرهنگهای پیش از تاریخ این سرزمین بهشمار میآید، همسایگی آن با کانون اصلی دگرگونیهای شهرنشینی، یعنی میانرودان، شوند زود شهرنشین شدن آن بوده است. یکی از استدلالهایی که دربارهی گسترش شهرنشینی وجود دارد، دگرگونیهای بنیادین در روشهای آبیاری کشتزارها (ایجاد شبکههای آبیاری) بود که در پیشبرد هازمانها نقش انکارناپذیری داشت. شوند دیگری که در گسترش شهرنشینی و در پی آن، در شکلگیری دولتها نقش پررنگی داشته است، پیوند میان کوچنشینان با یکجانشینان و روستاییان بوده است. عامل اصلی که این دو را به هم پیوند میداد جابهجاییهای پیوسته و زندگی شبانی کوچنشینان بوده است که از سویی با تولید دام و بهویژه گوسفند و بز، امکان بهرهبری از فرآوردههای دامی را برای یکجانشینان فراهم میساخت و از سوی دیگر، در برابر دریافت خدمات و فرآوردههای صنعتی، اطلاعاتی را در مورد وجود منابع و معادن به آنان ارایه میکردند. جابهجایی پیوستهی کوچنشینان باعث میشد که آنها اخبار و دادههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سرزمینهای دیگر را به یکجانشینان بدهند. از اینرو باید گفت که درجهی تاثیر آبیاری، دادوستد، فزونی جمعیت، ثروت، مازاد محصول و یا عوامل دیگری که شوند شکلگیری و گسترش شهرها، تمدنها و دولتهای مصر، میانرودان، فلات ایران، سند و آسیای مرکزی شدهاند همواره مورد گفتوگو بوده و قطعی نشده است. اما روی همرفته، همهی این ویژگیها با درجهای از شدت و ضعف در شکلگیری این روند نقش داشتهاند.
وجود شهر، افزون بر موارد یادشده به عواملی چون تخصصِ کاری، تمرکز جایگاههای گوناگون صنعتی و تولیدی (به طوری که تولیدات شهری از گونهی تک محصولی نباشد)، لایههای اجتماعی و یا تمرکز سیاسی نیز بستگی دارد. با توجه به مستندات موجود، کهنترین شهرهای جهان در زمانی میان پایان هزارهی چهارم و آغاز هزارهی سوم پیش از میلاد در بخشهایی از آسیای غربی و شمال آفریقا پدیدار شدهاند. یعنی گسترههایی چون دجلهوفرات، نیل، کارون، سند و پنجاب را شوند گسترش تمدنها دانستهاند. از جمله مهمترین نشانههای شهرنشینی در بخشهای گوناگون ایران میتوان از؛ «شوش»، «تپه حصار دامغان»، «شهر سوختهی سیستان»، «گودین تپهی کنگاور»، «تپه یحیی» و «شهداد» در کرمان نام برد.
در دوران پیش از شکلگیری شهرها، دهکدهها و روستاها یا مراکز استقراری با حالتی خودکفا وجود داشتهاند و ما اصطلاح شهر را برای واحدهای بزرگتر به کار میبریم. شهر معمولا به یک واحد استقراری گفته میشود، که به درجهای از سازماندهیهای اجتماعی (تمدن) رسیده باشد. پیدایش هازمانی با ویژگیهای کاملا متفاوت، از هازمانهای تقریبا محدودِ دوران سنگ، شوند پیدایی پدیدههای گوناگون و تازهای در هازمانهای انسانی شد. نوع رابطهی میان افراد و گروهها در اینگونه هازمانها بههم ریخت و شرایط جدیدی بر این روابط حکمفرما شد. از آنجایی که در هازمانهای شهری، وارون هازمانهای محدودتر روستایی، تقسیم کار و تخصص وجود داشت، مهارتهای افراد بود که شوند پیشرفت یا درجازدن(:عقبماندگی) آنها در اجتماع میشد.