زیستن در سرزمین کهن ایران، به همان اندازهای که زیبا و دلانگیز است دشواریهای سختی به همراه دارد.
گوناگونی و گستردگی این سرزمین در کویر پهناور و کمآب، کوهستانهای سر به آسمان کشیدهی سرد و برفی و کناره دریاها، گوناگونی تبارها و به دنبال آن آداب، آیینهای بیشماری را پدید آورده که گردآوری همه اینها در یک چهره با نام ایران بیگمان کار بسیار دشواری خواهد بود.
راز پیروزی بر دشواریها، پیوندهای ژرف و باورمندی است که در رگ ساکنان این نجد، چون خون جاری است. رشتههای استواری که دانههای رنگین ایران چندهزار ساله را در کنار هم به مهر نشانده، آنچنان گویی همهی این ناهمگونیها (:تفاوت)، برتری، سربلندی، دوستی و پیشآمدی نیک و چندبرابر برای ایرانیان آفریدهاست.
یکی از این پیوندهای یگانه، باور به آرمانگرایی است. ایرانیان بهدور از هر تبار و هنجاری برای بهچنگ آوردن هر بهی و نیکی و بازآفرینی شایستهترین زیبایی از جان میگذرند و از هیچ کوشش فرو نمیگذارند.
آنان حتا در اسباب زندگی روزانه خود، نمودی فراتر از کاربری را جستجو میکردند؛ گویی میخواستند شمایل مینوی اشیا را نقش کنند.
این کوشش در نگاه ایرانی، خود چهرهای از سپاسگزاری پروردگار بود و نشاندهنده کرنش انسانی است که از همه آفریدههای پروردگار به نیکی و درست بهره میگیرد؛ همانگونه که بهرهوری نادرست از داشتهها و آفریدههای هستی گونهای ناسپاسی به پروردگار است.
چنین باوری چنان در درون ایرانیان رخنه کرده که مانند نشانی ویژه در هر آفرینه هنری آنان بهچشم میآید چنانچه در اسباب زندگیاش جای پای این آفرینهها دیده میشود و همگی نشاندهنده راه زندگی مردم این سرزمین سپنتایی است.
کسی که شانه زرینکوب با نگارههای اسلیمی و ختایی و دندانههای نازک داشته باشد دیگر نمیتواند با نگاه یکسانی (:بیتفاوت) از آراستگی در گذرد و اینگونه است که خانه ایرانی تنها خانه نیست، نگارخانه است برای آنکه بگوید کیستیم و کجاییم، چه میکنیم و در چه کاری هستیم.
نگارخانه زندگی ایرانی سرشار از آفرینههایی است که هر کدام یک دریچه هستند به تاریخ، جغرافیا، باورها، خواستها حتا پیوندهایی که با دیگر ملتها، تبارها و ادیان داشته و سرگذشتی که با گامهای آهسته و پیوسته تاریخ را سپری نمودهاست.
نمایشگاه همیشگی «هنر و زندگی» درنگ کوتاهی است برای اندیشیدن دوباره به زندگی، سبک و روش زیستن در ایران رنگارنگ و توجه به پیوندی که میان مردمان این روزگار با گذشته و آینده برقرار خواهد بود.
نمایشگاه «هنر و زندگی» در اشکوبه دوم گنجخانه ملک به آدرس خیابان امام خمینی، خیابان ملل متحد (باغ ملی) از ساعت 8:15 تا 16:45 برپاست.
نقاشی پشت شیشه، نگاره فتحعلیشاه
تاریخ ساخت شیشه و کاربرد شیشههای رنگی در ایران به دوره ایلامیان برمیگردد. این هنر از ونیز وارد بندرهای جنوبی ایران شد سپس در اصفهان و شیراز گسترش یافت و در گچبری سقف، اُرسی و دیوار همراه با تکههای آینه بهکار میرفت.
نگارگران بهنام این هنر در دوره زندیه آقا صادق شیرازی، آقا زمان، آقا باقر و آقا نجف بودند. دستمایهها (:موضوعات) و شالودههای بهکار رفته در نگارگری پشت شیشه برپایه «حاشیههای رنگی، گل و مرغ، چهرهنگاری، پیشامدهای ملی، مذهبی و تاریخی، نگارههای انسانی ـ حیوانی، نگارههای بناها، دورنماها، نوشتهها و خطهای قرانی هستند.
پرده قلابدوزی رشت (رشتی دوزی)
رشتیدوزی یکی از رشتههای پُرکار رودوزی در دوختهای کهن ایران است که در جهان نامدار است. نخ ابریشم، پایه اصلی در رشتیدوزی است که در استان گیلان بهاسانی در دسترس است و آن را روی پارچه زمینهای که بیشتر از جنس ماهوت برازنده (:مرغوب) است با کمک قلابی فلزی و ابزارهای دیگر میدوزند.
«قلابدوزی معرقی» که در این پرده به@کار رفته از گونههای پیچیده دوخت قلابدوزی بهشمار میآید. در این روشف ماهوت رنگی را در طرح مورد نظر بریده و بر زمینه کار، روی گلبرگها و برگها قرار میدهند و دور آنها را با کمک قلابدوزی به پارچه زمینه میچسبانند.
گلدانهای چینی سِوِر
بنا به گفته بانو رزت، دختر حاج حسین آقا ملک، این گلدانها بخشی از اسباب خانه پدری بودند که در باغ صبا نگهداری میشد. این جفت گلدان ساخته «کارخانه سور» در فرانسه است که با نام کارخانه خوانده میشوند. اشیای ساخته شده در کارخانه سور با بدنهای سپید با نگارههای گلها و پرندگان و همچنین نگارههای برجسته در زمینه رنگی درخسان و گاه با زر آراسته میشدند.
تاریخ ساخت آنها شناخته شده نیست و بهگمان بسیار گلدانها پیشکشی شاه فرانسه به یکی از شاهان قاجار باشد و یا اینکه در سفر یکی از شاهان قاجار به فرهنگ آن را خریده باشند.
گفته میشود در سال 1314 خورشیدی بهدرخواست خاندان پهلوی گلدانها برای آراستن آیین پیوند زناشویی جانشین پهلوی امانت گرفته شد و بودن این گلدانها در کاخ شاهی حتا در روزنامههای آن روزگار نیز بازتاب داشت.
قالی عمواوغلی
برادران عمواوغلی، از نامداران و پیشکسوتان قالی مشهر بودند که از ویژگیهای آفرینههای آنان، ریزبافت بودن با بیشترین شماره گره در رجشمارهای بالا است. بهرهگیری از رنگهای گیاهی و سنتی که جای برابری با هیچ فرشی در زمان خود نمیگذاشت همچنین وزن کم و لطافت بیش از اندازه، از نکات چشمگیر در بافتههای کارگاه برادران عمو اوغلی است.
قالی 63 متری موجود در گنجخانه ملک، بهوسیله خود حاج حسین آقا ملک به کارگاه عمواوغلی سفارش داده شد و در یکی از تالارهای پذیرایی خانه ملک بهکار میرفت. در نوشته بالای قالی، زمان پایان و دادن این بافته نفیس و زیبا سال 1316 خورشیدی نوشته شدهاست.
گُلگیر شمع، مانند یک قیچی است که در سه بخش آن پایده نهاده شدهاست و روی یک تیغه یک اشکاف (:محفظه) برای گردآوردن اشک شمع جای دارد.
میز موزاییک کاری با نگاره میدان سنپیترو در میانه میز؛ تلفن پایهدار و میز در ایتالیا ساخته شدهاست.
پارچه قلمکاری و چراغ گرد سوز
در گذشته هنر قلمکار، کشیدن نگارههای بسیار مویین (:ظریف) با قلم بر روی پارچههای پنبهای و گاه ابریشم و پنبه بود. اما امروزه این هنر به وسیله مهرها و کلیشههای پیشساخته انجام میشود و هنوز با نام قلمکار شناخته میشود. بسیاری باور دارند دیرینگی قلمکاری به انگیزه رایج بودن راه و اجرا و ساخت آن، کهنتر از قالیبافی بودهاست.
قالب چاپ قلمکار (چیتسازی) را از چوب درخت گلابی و زالزالک میسازند، زیرا در برابر دیگر چوبها استوارتر (:محکمتر) است و توان خمیدگی (:انعطاف) بیشتری دارد.
چراغ گردسوز با نگار ناصرالدین شاه از مجموعه هدایای بانو ایران دستغیب بهشتی
قالی گلابتون کاشان
قالیهای دستباف کاشان با دستمایههای ناب ایرانی، در شمار بهترین قالیهای ایران هستند. این قالیها بسیار ریزبافت بودند و در بافت آنها از ابریشم یا پشم برازنده با رنگهای گرم بهکار برده میشد. از نمونه این دستمایهها نگارهایی مانند ترنج و محراب، محتشم کاشان، بته جقهای کاشان، خشتی، شاخ شکسته و لچک ترنج میتوان اشاره کرد.
نمایه محرابی همراه با درخت زندگی که در این قالی بهچشم میخورد، گونههای پرندگان نشسته بر شاخههای درخت و جویهای آب روان را بهنمایش گذاردهاند که گویی نمایی از بهشت برین را پیشروی بیننده نهاده است. تاروپود این قالیها از پنبه است و پرزها از پشم و گاه از ابریشم هستند و به روش فارسیباف با رجشمار 40 تا 60 بافته میشوند. این قالی نقشبرجسته گلابتون یا «نقرهباف» کاشان، بهعنوان یکی از آفرینههای بیمانند مجموعه ملک است.
فرتور از مارال آریایی است.
0114