امروز پیروز و فرخ روز آسمان ایزد و اَمُردادماه، 27 اَمُردادماه سال 3759 زرتشتی، شنبه 23 اَمُردادماه 1400 خورشیدی، اَمُرداد نماد جاودانگی و بیمرگی، 14 آگوست 2021 میلادی
۲۳ امردادماه ۱۳۰۲ خورشیدی هادی شفائیه، عکاس پیشکسوت، طراح و پایهگذار رشته عکاسی در دانشگاههای ایران، در تبریز زاده شد.
در سال ۱۳۱۲ هادی شفائیه دهساله نخستین تجربه عکاسی و چاپ و ظهور عکس را انجام داد و در سال ۱۳۲۰ در مسابقه عکاسی انجمن فرهنگی ایران و فرانسه، برنده اول مسابقه شد. در فروردین ۱۳۳۴ استودیو عکاسی هادی و نخستین کلاس عکاسی ایران را پایهگذاری کرد. دکتر شفاییه، طراح و پایهگذار رشته عکاسی در دانشگاههای ایران از سال ۱۳۴۹ به تدریس عکاسی در دانشکده هنرهای زیبا مشغول بود. نخستین دورههای مستند و ثبت شده از آموزش عکاسی به زبان ساده را هادی شفائیه در دهه چهل خورشیدی در تلویزیون برگزار میکرد. تدریس رسمی دروس عکاسی در دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای تزیینی (دانشگاه هنر) در دهه چهل و پنجاه از دیگر تلاشهای هادی شفائیه هستند. او پس از انقلاب سال ۵۷ و با بازگشایی دانشگاههای ایران پس از انقلاب فرهنگی با دعوت وزارت علوم برنامهریزی و تدریس دوره لیسانس رشته عکاسی را بر دوش شد. آنگونه که خود میگوید در سال ۱۳۶۲ برنامه درسی رشته عکاسی به تصویب شورای فرهنگی انقلاب رسید و اولین دوره دانشجویان در رشته لیسانس در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران پذیرفته شدند. به این ترتیب حدود یک سده و نیم پس از ورود عکاسی به ایران این رشته به روش آکادمیک در دانشگاهها تدریس شد. او مدیر گروه و رییس دپارتمان عکاسی در پردیس هنر در دانشگاه تهران از آغاز پیدایش و استقرار دوره چهار ساله عکاسی بود و مدیریت و تدریس گروه عکاسی را تا پایان سال تحصیلی ۱۳۶۶ بر دوش داشت. وی گرچه فعالیتهای عکاسیاش گونههای گوناگونی را در بر میگیرد، ولی آوازهاش بیشتر برای پرترههایی است که عکاسی کردهاست. از مجموعه عکاسی شده از محمدرضاشاه توسط او فقط یک عکس روی اسکناس بیست ریالی دوران پهلوی منتشر شد. شفائیه در سال ۱۳۶۷ به آمریکا کوچ کرد و تا پایان زندگی در اوهایو ساکن شد.
هادی شفاییه فرزند شفیع شفائیه از خانوادهای که همگی داروساز بودند، در سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز زاده شد. او اگرچه رشته داروسازی را به سنت خانواده در ترکیه فراگرفت اما هیچگاه داروساز نشد. هادی نخستین عکس خود را در سن ده سالگی گرفت و به عکاسی علاقهمند شد و این رشته را به گونهی حرفهای دنبال کرد.
نظم، وسواس، دقت و تخصص چنان در شخصیت شفائیه در هم تنیده بود که وقتی در سال ۱۳۶۷ تصمیم بهترک ایران گرفت، از میان هزاران نگاتیوی که در مدت سالها عکاسی کرده بود، تنها شماری از نگاتیوهایش را در جعبهای به ابعاد ۱۳ در ۱۸ سانتیمتری با خود به آمریکا برد و مابقی نگاتیوهای خود را از دم تیغ قیچی گذراند.
وقتی در آستانه نودمین سالگرد زادروزش در اوهایو آمریکا از او پرسیدند چرا آن گنجینه عظیم بهچنین سرنوشتی دچار شد گفت: «بیش از اندازه وسواس داشتم تا عکسهای چاپ شده از نگاتیوها را خودم انجام دهم و بعد از خروج از ایران کسی را نمیشناختم تا بتواند آنچه من می پسندم را چاپ کند، پس تصمیم گرفتم خیالم را برای همیشه راحت کرده و آنها را از بین ببرم. و برای این کارم هم اصلا پشیمان نیستم».
اوکه از نارسایی مزمن قلبی رنج میبرد، هفتم شهریورماه 1397 در سن ۹۵ سالگی درگذشت و در شهر کلمبوس ایالت اوهایو به خاک سپرده شد.
از پرآوازهترین کارهای او پرترههای نیمایوشیج و دیگر مشاهیر ادبی و هنری همدورهاش هستند. فن و هنر عکاسی، کتابی در عکاسی از قلم اوست که در سال ۱۳۷۲ از سوی شرکت انتشارات علمی و فرهنگی در تهران بهچاپ رسیدهاست.
بیستوهفتمین روز از هر ماه در گاهشمار مزدیسنی آسمان نامیده میشود. آسمان از آفریدههای اهورایی و ایزد نگهدارندهی سپهر. واژهی آسمان در اوستا به صورت اسن، اسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است. این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است. آسمان نخستین آفریدهی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است. (یشتها فروردین یشت بند۳) و در اوستا ستوده شده است.آفرینش دیگر پدیدهها با آسمان در پیوند است. به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید. و به یاری آسمان شادی را آفرید. “که در دوران آمیختگی که ”روزگار ماست” آفریدگان به شادی زندگی کنند. ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه میدانستند. نخست ابر پایهی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بیکران که جای اورمزد است. در برخی منابع برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقهی آسمان یاد شده است. همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن ”میباشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است. آسمان از آفریده های بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست. آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش می شده، آسمان هم ستوده می شده است.
در شاهنامه آمده است:
« مه بهمن و آسمان روز بود / که فالم بدین نامه پیروز بود».
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
آسمانروز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان
جان ز باده شاد كن زیرا كه عقل / باده را بیند همی شادی جان
هر زمان باده خور ای تازه چو گل / تازه كن شادی به باده هر زمان