امروز ماه روز و مهرماه، نَبُر روز پرهیز از خوردن گوشت، دوازدهم مهرماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، سهشنبه ششم مهرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ۲8 سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی
ششم مهرماه سالروز درگذشت وحشیبافقی از غزلسرایان پرآوازهی سدهی دهم کشورمان است.
سبک نوشتاری او هندی، مکتب وقوع، واسوخت، عاشقانه است. درونمایهی اشعار او بیشتر عشقهای بیسرانجام و شکایت از مشکلات زندگی است.کتاب «کلیات وحشی» حدود ۹۰۰۰ بیت دارد که اشعار آن افزون بر غرل در قالبهای دیگری نیز سروده شده است. وی منظومهای به نام «ناظر و منظور» دارد که نزدیک به ۱۶۰۰ بیت دارد. از دیگر آثار مهم او میتوان به مثنوی خسرو و شیرین، دیوان اشعار شامل بیش از ۹۰۰۰ بیت در قالبهای غزل، قطعه، قصیده، رباعی، ترکیببند، ترجیعبند، مخمس و مثنوی اشاره کرد. آثار باقیمانده وی عبارتند از دیوان اشعار وحشی بافقی، مثنوی خلد برین، مثنوی ناظر و منظور و مثنوی فرهاد و شیرین که این آخری به شوند درگذشت وی ناتمام ماند و سدهها پس از او وصال شیرازی آن را به پایان رساند.
وحشی مولانا شمسالدین محمد وحشیبافقی، زاده سال ۹۳۹ مهی (:قمری) در بافق استان یزد، تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و سپس در کنار برادرش «مرادی بافقی» و «شرفالدین علیبافقی» علم و ادب آموخت.
او از شاعران بزرگ سده دهم است که آوازهاش تا سرزمین پهناور هند نیز رسیده بود. وی در زمان پادشاهان صفوی همچون شاه طهماسب صفوی، شاه اسماعیلدوم و شاه محمد خدابنده زندگی میکرد و در برخی اشعارش شاه طهماسب را از برای فضیلتهای اخلاقیاش ستوده است.
او پس از آن که دستی بر ادبیات پیدا کرد به کاشان رفت و در آنجا مکتبدار شد و پس از مدتی به یزد بازگشت و به سرودن شعر پرداخت. پشتیبان او «میر میران» حاکم وقت یزد بود. باوجود اینکه شاعران بسیاری آن زمان برای بهرهمندی از امکانات گوناگون موجود در دربار گورکانی هند و فرمانروایان آنجا به این کشور سفر میکردند، او هیچوقت از ایران خارج نشد و در درازای زندگانی تنها از بافق چند بار به کاشان کوچ کرده بود.
وی به شوند گوشهنشینی که داشت، تخلص «وحشی بافقی» را برای خود انتخاب کرد. «وحشی» در گذشته بهمعنای «گوشهگیر» بود و با مفهوم امروزی آن به کُل تفاوت داشت. وحشی را فردی میدانند که نوعی زندگی دور از جمع را انتخاب کرده تا امور مادی فریبش ندهد.
بافقی سال ۹۶۱ خورشیدی در ۵۲ سالگی درگذشت و در محلهای نامور به کوچه آروک که در آنجا زندگی میکرد به خاک سپرده شد. اداره کل میراث فرهنگی یزد در پژوهشهای پیوسته برای پیدا کردن آرامگاه و خانهی این شاعر، براساس نوشتههای تاریخی و اشعار وی، خانه تاریخی او در یزد را پیدا کرد؛ خانهای تاریخی که به نام صاحب بعدی آن با عنوان خانه تاریخی «بیات» به ثبت در فهرست آثار ملی رسیده بود. خانه تاریخی وحشی بافقی براساس پژوهشها، نه تنها متعلق به دوران صفویه بلکه گویا به دوران پیشتر نیز مربوط میشود. این خانه ارزشمند تاریخی که در کوچه تاریخی نامور به «آروک» یا «اهروک» قرار دارد، به شوند دست نخورده بودن معماری خانه و اهمیت تاریخی آن در دست مرمت قرار گرفته است.امروزه آرامگاه وی در محله پیر و برج روبهروی امامزاده شاهزاده فاضل در استان یزد قرار دارد. این آرامگاه سالانه پذیرای افرادی است که یزد را برای گردشگری خود برمیگزینند.
ماه به اوستایی «ماونگَ» مانند خورشید ستودنی است. در اساتیر، ماه سازندهی نژاد ستوران شناخته شده است. در ماهیشت این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خوانده میشود. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را « نبر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خوداری میکنند. در این روز اوستای «ماه نیایش» از سوی زرتشتیان خوانده میشود.
دوازدهمین روز از ماه سیروزهی زرتشتی «ماه» و سی روز از سال ماه نامیده میشود. ماه نام سیارهای هست كه در فرهنگستان ادب پارسی به همان ماونكهه نوشته و خوانده مىشود. ماونگهه در اوستا آمده یشت هفتم به ماه است. در ماه نیایش از ماه یشت گفته شده است.
در اوستا سازندهیِ تخمه و نژاد جانوران و آدمی هست و در اوستا پرورش گیاه و رستنی هست. نَبُر به چمار (:معنای) كشتار نكردن جانوران در این روزها و پرهیز از خوردن گوشت است. پرهیز از خوردن گوشت در خوراک خود برای چهار روز در ماه میدارند. در درازای روز (روزه) كار ناپسند می شمارند، اما در هر ماه و تنها در چهار روز به نامهای بهمن، دومین روزِ ماه، «ماه»، دوازدهمین روزِ ماه ، گوش، چهاردهمین روز به ماه و رام، بیستویكم به ماه زرتشتی و مزدیسنا هست .
در اوستا نگهداری از چارپایان آمده و سفارش شده است، جانورانی که از كشتار آنها پرهیز شده، سگ و گربه و بره و بز و اسب … و هرگاه پیر شدند، از آنها بدرستی نگهداری كنند.
در مزدیسنا از كشتن جانوران ویرانگر و موذی سفارش شده …
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ماه روز ای به روی خوب چو ماه
باده لعل مشکبوی بخواه
گشت روشن چو ماه بزم كه گشت
نام این روز ماه و روی تو ماه
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
می خور و با دوستان گفت و گو کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
بخور باده با دوستان، روز (ماه) / ز ماه خدای، آمد کارخواه