پل نامی است که گاه با جشن و شادمانی گره خورده است. در روزگارانی که مردمان سدههای دور به مناسبتی و بهانهای جشن برپا میکردند، پلها را دلخواهترین جا برای سپری کردن روزی روشن و شادیآور میدانستند. حافظهی پلهای تاریخی سرزمین ما سرشار از چنان یادهای دوری است. شاید بدان سبب که پل فضایی میان زمین و آسمان است و دلپذیر برای برپایی جشنها و پایکوبیها. گویی پل، بیش از هر سازهی دیگری، بانگ شادی و سُرور جشنها را به آسمان میرساند! یک نمونه از آن پلهای جشن و شادی، «سیوسه پل» اصفهان است؛ سازهای که در زیبایی و دلانگیری همتایی ندارد.
در زمان شاهعباس یکم، در اوج قدرت و شکوفایی شاهنشاهی صفوی، جشن باشکوه و پُرهیاهویی در اصفهان برگزار میشد که همانند جشن تیرگان باستانی ایران بود. در آن روزگار، این جشن را «آب پاشان» مینامیدند. مردم در یکی از روزهای تیرماه تابستانی، روی سازهی زیبایی سیوسه پل گِرد میآمدند و با بانگ و فریادهای شادورزانه، این جشن را گرامی میداشتند و با پاشیدن آب به هم روزی خوش و فرحبخش را سپری میکردند. در این روز، سیوسه پل یکپارچه شور بود و آکنده از مردم شهر و مسافران و جهانگردان بیگانهای که در اصفهان آن دور و زمانه فراوان بودند. شماری از همان بیگانگان در سفرنامههای خود از این جشن و شکوه سیوسه پل در این روز، یاد کردهاند. گاه نیز به فرمان شاه صفوی، شاهعباس بزرگ، بر روی این پلِ کممانند آیین «گلریزان» برگزار میشد. در این جشن، در ساعتی که شاه و شاهزادگان صفوی به همراه درباریان قرار بود در روی سیوسه پل و شاهنشینهای زیبای آن گِرد بیایند، بر سر راه آنها شاخه شاخه و دسته دسته گُل میریختند و با چراغان و آیین بندان پل، روزی مالامال از شادی و سُرور را سپری میکردند. در این جشن ها، شهر اصفهان، پایتخت صفویان، یادآور شهرهای کهن ایران باستان بود؛ همان شهرهایی که در روزگار دیرینهی ساسانیان جایی برای برگزاری جشنها و آیینهای ایرانیان میشد. جدای از برگزاری جشن آبپاشان و گلریزان، سیوسه پل گردشگاه اصفهانیان هم بود. در آنجا دکانهای بسیاری برپا میشد و قهوهچیان به مردم چای و قلیان میفروختند و دیگر دکانداران کالاهای رنگین و زیبای خود را برای فروش عرضه میکردند. سیوسه پل، آنگونه که از گزارش تاریخنویسان ایرانی و سفرنامهنویسان باخترزمینی برمیآید، در آن سالهای سدهی یازدهم مهی، سرشار از زیبایی و غرق در هیاهوهای شادیجوی مردم بوده است.
سیوسه پل را به دستور شاهعباس بزرگ ساختند. به گمان بسیار سال آغاز به ساخت این سازه 1008 مهی بوده است، درست دو سال پس از آن که شاه نامدار صفوی اصفهان را به پایتختی ایران برگزید. تاریخ دیگری که برای ساخت پل در برخی نوشتهها آوردهاند، 1005 مهی است. اما این تاریخ درست نیست و همان 1008 را باید سالی دانست که پایههای سیوسه پل را ریختند و پیافکندند. کسی که سرپرستی کار را بردوش گرفت، سردار و فرمانده بزرگ ارتش صفوی، اللهوردی خان بود. او در این کار دقت و باریکبینی بسیاری به کار بُرد و با گِردآوردن برجستهترین استادان مهرازی و مهندسان ایرانی، شاهکاری از ساخت سازهی پل را پدید آورد. پلی که در نگاه همروزگارانش و بیگانگانی که به اصفهان میآمدند، در جهان آن روز بیمانند بود و همتایی نداشت. اللهوردی خان کار را با شور و دلبستگی بسیار پی گرفت و سرانجام در سال 1011 مهی ساخت سیوسه پل به پایان رسید. در روزی که کارها انجام شد و پل را برای بازدید شاهعباس آماده کردند، جشنی باشکوه برگزار شد. در این جشن شاهزادگان صفوی و درباریان و سفیران دولتهای اروپایی و مهمانان فرنگی دربار ایران باشنده بودند. در همان سالها بود که ساخت چهارباغ اصفهان، شاهکار دیگری از شهرآرایی ایرانیان، به پایان رسید.
سیوسه پل در نزدیکی محلهی جلفای اصفهان و بر روی زایندهرودی که در آن روزگاران و روزگاران پس از آن همواره خروشان و پُرآب بود و اکنون خشک و نالان است، ساخته شد. معمار سیوسه پل را استاد حسین بنا اصفهانی نام بردهاند. این استاد چیرهدست، فرزندی نامور و هنروروز داشت که او نیز مسجد باشکوه و زیبای شیخ لطفالله را در میدان نقش جهان اصفهان طراحی کرد و ساخت. بهراستی که آن دو در کار طراحی و مهندسی گوهران گرانبهای روزگار خود بودند.
سیوسه پل نامی است که به سبب شمار دهانههای پل به این سازه داده شده است. اما در زمان ساخت پل، دهانههای آن بیشتر بود و گفتهشده که به 40 چشمه میرسید. با گذشت زمان و مرمتهایی که انجام گرفته بود، هفت چشمهی آن از دست رفته است. با اینهمه، کارشناسان و تاریخدانان میگویند که سازهی کنونی سیوسه پل با سازهای که در زمان شاهعباس ساخته شد کمترین تفاوت را دارد و این پل کموبیش دستنخورده مانده است. به سخن دیگر، سیوسه پلی که اکنون میبینیم با آنچه در روزگار صفویان ساخته شده است، جدایی ندارد و نیاز به بازسازیهای فراوان نداشته است. این ویژگی نشان از دقت سازندگان پل و استوارسازی انجام شده در آن دارد.
درازای سیوسه پل 295 متر است. از اینرو، این سازه یکی از طولانیترین پلهای درون شهری ایران است. هرچند در سنجش با پل لاتیدان استان هرمزگان، کوچک به شمار میرود. لاتیدان سه برابر طولانیتر از سیوسه پل اصفهان است! پهنای سیوسه پل 14 متر است. در میانهی سیوسه پل خیابانی برای گذر سوارهها ساخته شده است که پهنتر از بخشهای دیگر پل است. در دو سوی آن نیز راهروهایی برآوردهاند که مانند دالانهای سرپوشیده است و جایی برای فروش کالا یا کارهایی از این دست بوده است.
آرایههای پل نیز بسیار زیباست. برجستهترین نقاشان روزگار صفوی نقش و نگارهای سیوسه پل را کشیدهاند و آن را در زیبایی و فریبایی به فرازی دستنیافتنی رساندهاند. ساختمایههای (:مصالح) به کار رفته در این پل آجر در ساخت بدنه و سنگ در ساخت پایههای پل است.
سیوسه پل کنونی با خشک شدن زایندهرود، نالان و در آستانهی آسیبهاست. کارشناسان میگویند که این سازه بهگونهای ساخته شده است که پایداری آن بستگی به جریان آب و نمناکی سطح رودخانه دارد. خشکی ادامهدار زایندهرود در آینده میتواند سبب ویرانی سیوسه پل شود.
این سازه که یکی از شاهکارهای معماری ایران است، در دیماه 1310 خورشیدی، در فهرست آثار ملی و تاریخی ایران ثبت شده است. سیوسه پل را گاه پل اللهوردی خان، پل چهارباغ و پل جلفا نیز نام دادهاند.
*با بهرهجویی از: کتاب «پلهای ایران» نوشته منوچهر احتشامی (1386)؛ «ویکی پدیا»؛ تارنمای «گروه ساختمانی آبان».