امروز ارد روز و مهرماه، ۲5 مهرماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، دوشنبه ۱9 مهرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ۱1 اکتبر ۲۰۲۱ میلادی
حسین شیخ (حسین احیاء) فرزند میرزا محمدعلی خان زادهی سال ۱۲۸۹ از نقاشان چیرهدست معاصر ایران، واپسین شاگرد کمالالملک، ۱۹ مهرماه سال ۱۳۷۰ خورشیدی، در 81 سالگی در یک سانحه رانندگی جهان هستی را بدرود گفت.
او را بهعنوان نقاش چیرهدست و توانمند تاریخ هنر معاصر ایران میشناسند که با نوآوری در سبک و روش و با بهرهگیری از انگارههای طبیعی و اجتماعی توانست آثار بیهمتایی را پدید آورد. از شیخ تابلوهای بسیاری نزد شاگردان و دوستانش به یادگار مانده که در پای هیچیک از آنها امضایی بهچشم نمیخورد. تابلوهای تحویل سالنو، سقاباشی، طبیب و بیمار استاد شیخ در کاخ گلستان و موزه هنرهای معاصر نگهداری میشود. حسین شیخ دستی در عکاسی نیز داشت، از همین رو تمام عکسهای استادان و شاگردان مدرسه صنایع مستظرفه به کوشش او گرفته شده است.
او با به تصویر کشیدن رویدادهای مختلف در ابعاد زمان، طرحهای انتزاعی را بهعنوان پاسخی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانهاش آفرید. گردهم آمدن اهالی خانه سر سفره هفتسین و چشم به راهی برای رسیدن لحظه تحویل سال، رویدادی به شمار میرود که هیچ ایرانی آن را از یاد نمیبرد. خاطرهای که شیخ آن را به زیبایی در تابلوی ماندگار تحویل سال نو به تصویر کشید. برخی این اثر زیبا را متعلق به کمال الملک میدانند که اینگونه نیست و این اثر کاری از حسین شیخ شاگرد کمال الملک است. این اثر نزدیک به ۹۰ سال پیش کشیده شده و نشان می دهد در آن دوران خبری از ماهی قرمز در هفت سین ایرانی ها نبوده است. تابلوی تحویل سال نو اکنون در مجموعه عمارات کاخ گلستان نگهداری می شود. استاد شیخ برای کشیدن این اثر از رنگ و روغن استفاده کرده و این تابلو را با نمایی از خانواده خود کشید. احیاالملک پدربزرگ حسین شیخ که در این تابلو نقاشی در حال خواندن دعای سال نو است. (او که طبیب ناصرالدین شاه و از همراهان او در هنگام سوقصد به شاه بوده است و دستمال شخصی او که برای جلوگیری از خونریزی در نقطه اثابت گلوله قرار گرفته بوده است امروز در موزه مردم شناسی تهران وجود دارد.) فرزند شیخ نیز در این تابلو در حال شمارش واپسین ثانیههای مانده به تحویل سال نو است. تابلوی تحویل سال نو شاید بهترین نمودار هنری و تاریخی این سنت ایرانی به شمار میرود و نماینده اصالت ماهیت نوروز و سفره هفتسین به گونهای درست است. نقاشی رنگ و روغن، طوطیها دیگر اثر حسین شیخ است که او این نقاشی را در ۱۳۱۷ خورشیدی آفریده و اکنون در کاخ ابیض در عمارت باغ گلستان قرار دارد. اثر دسته گل نیز به دوران جوانی هنرمند برمیگردد؛ دسته گلی شاداب و وحشی را به تصویر میکشد که سرشار از تازگی و زندگی است که به خوبی در آثار استاد شیخ نمایان است.
او که از کودکی دلبسته به هنر بود، به مدرسه صنایع مستظرفه وارد شد و کارش را زیر نظر کمالالملک در رشته نقاشی آغاز کرد. مدرسه صنایع مستظرفه ۲۰ سال پس از دارالفنون در ۱۲۸۹ یـعنی پنج سال پس از انقلاب مشروطه آغاز به کار کرد. شیخ را به عنوان واپسین شاگردان کمالالملک نیز میشناسند. او درباره کمالالملک میگفت: ایران اگر یک نقاش داشته باشد آن کمالالملک است.
شاگردانی که استاد شیخ به تربیت آنها کوشید، امروز از استادان نقاشی به شمار میروند و جملگی از وی بهعنوان معلمی وارسته و والا یاد میکنند. او از پیشکسوتان هنر نقاشی بود که از روزگار نوجوانی بههمراه هنرمندان آن نسل مانند استادان حیدریان، صدیقی و آشتیانی بهکلاس درس کمالالملک میشتافت و سالها نزد این هنرمند پرآوازه به شاگردی پرداخته بود.
فعالیت هنری شیخ مربوط به نقاشی بود اما در دورهای به دلیل اهمیت نشریات و نیز امکان چاپ به صورت لیتوگرافی”چاپ سنگی” به طراحی کاریکاتور و در اصل طراحیهای انتقادی یا هجویههای تصویری نیز میپرداخت که از آن جمله میتوان از هـمکاری وی با روزنامه ناهید نام برد. او از ۱۳۰۶ به بعد بهمدت چند سال آثار گوناگونی را به شیوهی طراحیهای انتقادی یا کاریکاتور برای نـشریات شناخته شدهی زمـان خود و به ویژه روزنامه «ناهید» میکشید. روزنامه ناهید، نشریهای سیاسی، اجتماعی، فکاهی، انتقادی و از جـمله مـشهورترین نشریات انتقادی فکاهی سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ بود.
ایزدی است که همه خوشیها و آسایشها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانوادهای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی میآورد. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش میکند. هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. خواندن سرود «اشم وهی»؛ به بهدینان میآموزد که: «خوشبختی از آن کسی ست که در پی خوشبختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونهی «اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشتها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشتهای اوستا به نام او «ارتیشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، بهنام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزشهای اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و بهدست آوردن خواسته سفارش میکند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش میپردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ٔ ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونهی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغتنامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است . در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به معنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گاتها یاد شده است. وی مانند سفندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش ) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بفر و شکوه خانه میافزاید. زیرا هرکه بدیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو میپوشند، به سفر میروند و سالمندان را یاری میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ارد روز است فرخ و میمون / با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگونرخ / خیز و پیشآر بادهی گلگون
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به بازار شو، روز (ارد) ای پسر / نوانو بخر چیز و با خانه بر