امروز باد ایزد و دیماه ۳۷۵۹ گاهشمار زرتشتی، پنجشنبه 16 دیماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ششم ژانویه 2022 میلادی
۱۶ دی ماه، هشتادونهمین سالگرد درگذشت زندهیاد ارباب جمشید جمشیدیان، نامور به ارباب جمشید، نخستین نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی و از بنیادگذاران بانک ملی ایران است. هرچند او در مجلس اول بهگونهی رسمی از نمایندگان صنف بازرگانان تهران بود نه نماینده زرتشتیان.
ارباب جمشید جمشیدیان از بازرگانان درستکار و امانتدار زرتشتی یکی از نامدارانی است که آیندگان نیز از اندیشهی والا و کوششهای خستگیناپذیرشان در فراهم کردن زندگی بهتر بهره میبرند. او از راه درستی و پشتکار اعتماد مردم و دولت را به خود جلب کرد و مردم از هر طبقه اجتماعی – بازاریان و حتا درباریان برای کارهای تجارتی خود به ارباب جمشید رو میآوردند. از اینرو در سال 1282 خورشیدی به فرنام (:لقب) رییسالتجار زرتشتیان و دریافت نشان نایل آمد.
ارباب جمشید جمشیدیان از یازده سالگی، از سوی پدرش در تجارتخانه در شعبه تجارتخانه ارباب رستم مهر در بروجرد مشغول به کار شد (شهمردان، ص ۴۳۳) و تا بیست سالگی در آنجا کار کرد، سپس تجارتخانه کوچکی در بروجرد و بندرعباس ایجاد کرد و به تجارت پارچه و پوشاک پرداخت و با رونق یافتن کارش، فعالیتهای خود را به سمت شمال کشور و بهویژه تهران گسترش داد. او پس از مهاجرت به تهران، او در تهران، در سرای مشیرخلوت، به تجارت و صرافی و سپس به بانکداری پرداخت و در ۳۵ سالگی شعبههای متعدد صرافی را در بازار تهران دایر کرد. او بدین ترتیب به تدریج از تجّار عمده و معروف بازار تهران شد و شعبههایی از (تجارتخانه جمشیدیان) را در بیش از ۱۲ شهر ایران دایر کرد و بعدها شعبههایی از این تجارتخانه را در بغداد، بمبئی، کلکته و پاریس به راه انداخت. وی همچنین در پی گسترش دامنه فعالیتهای تجاری در ۱۳۱۱ بانک جمشیدی، نخستین بانک نوین ایرانی را نیز بنیادگذاری کرد. وی ریاست مخزن دولتی را بر دوش داشت و لباس قزاقخانه و سربازخانه را فراهم میکرد.ارباب جمشید افزون بر فعالیتها و آبادانیهای چشمگیری که در املاک جمشیدآباد و امیرآباد انجام داده بود، در تابستانها که آب جنوب تهران کم بود، ارباب جمشید ازقناتهای جمشید آباد وامیرآباد آب تمیز ومجانی به جنوب تهران میفرستاد. او به عروس ودامادها درآغاز تشكیل خانواده كمکهای بیبازگشت میكرد. وی برای رسیدگی به تنگدستان تیز تلاش ویژه داشت. ساخت چند آبانبار و سقاخانه “به ویژه در شهرهای یزد و نیز در مسیر بین بندرعباس و یزد” و ساخت چند مدرسه “از جمله مدرسه جمشید جم” و چند گرمابه رایگان از جمله کارهای اوست.
از آغاز مشروطیت زرتشتیان برای داشتن یک كرسی درمیان نمانیدگان مجلس كوشش میكردند. علماء اسلام مجلس سید عبدالله بهبهانی وسید محمد طباطبائی براین باور بودند كه خود آنها میتوانند نمایندگی اقلیتها را داشته باشند ولی زرتشتیان برآن شدند كه خودشان یک نماینده درمجلس داشته باشند. به این ترتیب كوشش زیادی كه ارباب جمشید وارباب كیخسرو شاهرخ به عمل آوردند یک كرسی هم به اقلیت زرتشتی دادند. او در نهضت مشروطه، کمک مالی بسیاری به مشروطهخواهان کرد و از جمله پارک جمشیدآباد “جمالزاده کنونی” را در موقع ورود ستارخان و باقرخان و شاهسونها محل توقف و سکونت و پذیرایی از آنان قرار داد.
در سال ۱۲۸۲ بازرگانان عضو مجلس و خارج از آن، در اطلاعیهای قصد خود را برای پایهگذاری بانک ملی ایران اعلام کردند و مقرر شد تا زمان پایهگذاری بانک، مردم پولهای خود را به چند فرد مشخص شده از جمله ارباب جمشید تحویل دهند و رسید دریافت کنند. این امر مقدمه بنیادگذاری بانک ملی ایران بود و پس از چندی ارباب جمشید را به تکاپو برای پایهگذاری این بانک ایرانی واداشت. بدین ترتیب ارباب جمشید خود از سهامداران عمده و از موسسان و بنیانگذاران بانک ملی ایران به شمار میرود.
شعبههای تجارتخانه ارباب جمشید در سرتاسر ایران افزون بر فعالیتهای بازرگانی کارهای بانکی را نیز انجام میدادند، به گونهای که بهزودی به صورت رقیبی برای بانکهای خارجی فعال در ایران یعنی بانک شاهی انگلیس و بانک استقراضی روس درآمد و از طرفی صرافان و تجار بزرگی همچون او از رقبای اصلی بانکهای شاهنشاهی انگلیس و استقراضی روس در ایران بهشمار میآمدند. به همین دلیل این بانکها در صدد برآمدند اقداماتی علیه ارباب جمشید انجام بدهند و او ورشکست شد.
از دیگر کارهای او، درایام ماههای محرم وصفر تعدادی درشكه و اسب و قاطر مجانی دراختیار علمای اسلامی قرارمیداد. این اندكی ازخدمات آن بزرگوار به مردم ایران و جامعه خودش بود. نامبرده درشانزده دیماه 1311 درسن 82 سالگی درتهران درگذشت و به ابدیت پیوست. بازماندگان او همسر و فرزندانش به دنبال پروندههای او كه به هیاتهای رسیدگی املاک و دارایی ارباب جمشید سپرده شده بود مراجعه كردند ولی آنها هم شوربختانه اقدام مفیدی انجام ندادند و خاصه خرجیهایی هم كردند. در نتیجه همه اموال ارباب جمشید به باد رفت و بازماندگان و فرزندان اوهم نتوانستند نتیجهای ازكوشش و دوندگیهای خود بگیرند و ناچار دنباله كار را رها كردند.
«باد»، نام بیستودومین روز ماه در گاهشمار زرتشتی است. باد، به چم هوا است. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است. در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویشکاری هر انسان است.
در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است. ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است. در اوستای سیروزه آمده: «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.
ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. نماد این روز در دین زرتشتی گل « بادرنگ بویه» است.” وای یا وایو ”باد” چهرهای دوگانه دارد، خوب وبد زیرا باد از هر دو جهان نیک وبد میگذرد. او نیکوکار است ودر عینحال میتواند با نیروی ویرانگر خود همهچیز و همه کس را نابود سازد.
در ادبیات پهلوی دارای دو نیمهی بد و خوب است که در اوستا نیمهی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشتهاست. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الههٔ باد است.
این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو همچنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.
ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده: جوینده، نیکكردار، چیرهشونده، پسرونده، پیشرونده، پایندهفر، سختترین، قویترین، شكستدهنده، موجریزنده، زبانهكشنده و ….
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
چون بادروز، روز نشاط آمد ای نگار
شادی فزای هین و بده باده و بیار
باده است شادی دل پیوسته باده خور
بیباده هر چه بینی باد هوا شمار
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
وگر با شدت کار، با داوران / در این روز رو، تا شوی کامران
سزد روز (باد) ار درنگی شوی / نپیوندی امروز کار از نوی