امروز اشتاد ایزد و دیماه ۳۷۵۹ گاهشمار زرتشتی، دوشنبه 20 دیماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 10 ژانویه 2022 میلادی
170 سال پیش، چنین روزی میرزا محمدتقیخان فراهانی نامور به امیرکبیر، نخستین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدین سلطان قاجار در حمام فین کاشان رگزده شد.
اگرچه او را به انگیزهی وزارت بیمانندش در دستگاه ناصرالدینشاه قاجار از برجستهترین ترقیخواهان ایران روزگار ما دانستهاند، او را باید از نخستین روزنامهنگاران ایرانی و از جمله بنیانگذاران ایران نوین نیز دانست. میرزا محمدتقیخان فراهانی نامور به امیرکبیر نزد قائممقام فراهانی پروریده شد و دورهای نیز منشی او بود. پس از مرگ محمدشاه در تهران در فراهم کردن هزینه حرکت ولیعهد ناصرالدینشاه به تهران نقش مهمی ایفا کرد. وی در نخستین روزهای سلطنت ناصرالدینشاه به مقام صدراعظمی دست یافت و فرانام (:لقب) امیرکبیر را دریافت کرد، حسن انجام وظیفه او در رساندن شاه به تخت پادشاهی شوند این گزینش بود. ناصرالدین شاه در آن زمان ۱۶ سال داشت. امیرکبیر در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ خورشیدی با عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه ازدواج کرد. ناصرالدینشاه وی را از صدارت خلع کرد و فقط عنوان فرمانده کل قشون را برای او گذاشت دو روز پس از برکناری او را به حکومت کاشان منصوب کرد و امیرکبیر را به طرف کاشان حرکت دادند که در حقیقت او را تبعید کردند. اما با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار گمان میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد مهرورزی شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد. بنابراین با کوشش فراوان توانستند حکم کشتن وی را از ناصرالدینشاه بگیرند. سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دیماه ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش کشته شد. پیکر امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند. به بازگفت میرزا محمد جعفر خان حقایقنگار خورموجی در کتاب مشهور حقایقالخبار ناصری روز پس از کشتن، پیکرش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه پس از آن، به پایمردى همسرش عزتالدوله کالبدش را به کربلا بردند و در اتاقى که درِ آن به سوى صحن امام حسین باز مىشود به خاک سپردند.
بر دیوار آرامگاه وی در کاشان این ابیات نوشته شدهاند:
نادانی شه گرفت دامان امیر / تا نیشتر آمد به رگ جان امیر
بربست سعادت را به روی ما در / بگشود چو جوی خون ز شریان امیر
میرزا تقی خان امیرکبیر سال 1187 خورشیدی در روستای هزاوه در اراک زاده شد. در درازنای چهار سال صدراعظمی خویش خدمات شایسته و فراوانی به مردم و حکومت کرد. اصلاح امور مالی، سروسامان دادن به وضع ارتش، تلاش در رواج خودکفایی ملی، گسترش فعالیتهای علمی و بنیاد موسسههای آموزشی (مانند دارالفنون تهران) مبارزه با عقاید و انحرافات مذهبی، بیاعتنایی به خواستهها و تهدیدات قدرتهای خارجی و کوتاه کردن دست بیگانگان و جاسوسان استعماری، از کارها و کوششهای پیگیر او در روزگار صدراعظمی بود.
اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیرکبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. او بنیانگذار دارالفنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهران پایهگذاری شد. همچنین، انتشار روزنامهی وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی بهشمار میآید.
نخستین ماموریت سیاسی مهم امیر ریاست هیات نمایندگی ایران در کنفرانس ارزنهالروم در سال ۱۲۵۹ مَهی (:قمری) با دولت عثمانی بود. این ماموریت دو سال به درازا انجامید.
اشتاد ایزد فروزهای از راستی اهورایی؛ روز آفرینش زمین خجسته باد
اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساطیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیستوششم هر ماه در کاهشمار زرتشتی نامیده میشود.
واژهی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده است. ارشتات به معنای راستی و درستی است و در یسنا ۱۶و همچنین در دو سی روزهی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این روایت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانستهاند.
اشتاد همچنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «امرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.
چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژهای دارد: مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است. یکی از نیایشگاههای زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد. این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است.
در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است:
آن سه فره بر چینوت برایستند. آنجا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.
در شاهنامه آمده است:
«همه ساله ز اشتاد و از آسمان / تن و جانت با شادی و کامتان».
مسعود سعد سلمان گوید:
«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان / ای دوست می ستان ز کف دوستان».
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد: «در این روز خداوند زمین را بیافرید». سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.
یک پاسخ
روستای هزاوه (هزار آبه) در جنوبِ باختری فراهان و در 10کیلومتریِ شمال باختری اراک، جای دارد و یکی از خوش آب و هواترین روستاهای فراهان و در دامنه کوه جای دارد. در گذشته ها، به شوندِ وجود چشمه ها، جوی ها و رودک های فراوانی که از کوه های هزاوه سرازیر بوده این روستا به هزارآبه، نامور گردیده است. همچنین انگورهای هزابه نیز در فراهان، نامی است. مردمان این روستا همانند دیگر روستاهای فراهان، سخت کوش و آبرودار و بافرهنگ و ریشه دار می باشند.
اراک نیز در زمانهای دورتر بخشی از فراهان بزرگ بوده است. نام شهر اراک در 250 سال پيش، نامور به سلطان آبادِ عراقِ جم بوده که توسط رضاشاه در بازدیدش از فراهان و راه آهن سراسری، به اراک تغییرنام داده میشود. فراهانی ها به زبان فارسی با لهجه بین تهرانی و همدانی سخن می گویند. ما فراهانی ها به امیرکبیر و دیگر ناموران خدمتگزار فراهانی، افتخار می کنیم.