هنگامی که رومیان پشت سر هم در برابر اشکانیان شکست میخوردند، دریافتند که در برابر این دشمن سرسخت آنگونه که بر دیگران چیره شدند پیروز نخواهند گردید. پس قیصر روم، آگوستوس، چارهای دیگر اندیشید. او با فرهاد چهارم، پادشاه خونریز ولی کاردان و نستوه اشکانی، از در دوستی درآمد و پیشکشهای بسیاری نزد او فرستاد، ولی یکی از این پیشکشها بیش از همه توجه فرهاد را به سوی خود کشید و آن کنیزکی ایتالیایی به نام «موزا» یا «مویسا» بود.
موزا پیشکشی بود زیبا، ولی بدشگون! فرهاد چنان دلباختهی موزا شد که بهزودی او را به همسری خود درآورد. تاریخِ دقیقِ فرستادنِ موزا به دربارِ فرهادِ چهارم آشکار نیست، ولی این رویداد باید پیش از سال ۲۰ پیش از مسیح بوده باشد. باری؛ موزا آنچنان در دل و جان فرهاد ریشه دواند که بهزودی نیروی بسیاری یافت. از زناشویی فرهاد و موزا پسری چشم به جهان گشود که نامش را فرهادک گذاشتند و به فرهاد پنجم شناخته میشود.
نخستین زخمی را که این زن به ایران زد، همرای ساختن فرهاد به پس دادن درفشهای رومیان بود. این درفشها که در شکستهای پیش از دست رومیان رها شده و در دست ایرانیان بود، بهگونهای اعتبار و آبروی رومیان را خدشهدار میساخت. فرهاد با کوشش موزا درفشها را به رومیان بازگرداند و این مایهی شادی ایشان و بازگرداندن اعتبار ازکفرفتهشان گردید.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان «شهربانوی رومی، پیشکش دردسرساز!»که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی ششم (تاریخ و باستانشناسی) امرداد 408 بخوانید.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند:
ینک خرید اینترنتی شمارهی 408 امرداد