امروز فرخ و پیروز روز اردیبهشت امشاسپند و فروردینماه سال 3760 زرتشتی، سوم فروردینماه 1401 خورشیدی، 23 مارس 2022 میلادی
پرویز تناولی، زاده ۳ فروردین ۱۳۱۶ مجسمهساز، نقاش، پژوهشگر و مجموعهدار است. وی از پیشگامان جریان هنر نوسنتگرای ایران به شمار میرود.
تناولی یکی از پیشگامان مکتب سقاخانه است که مجموعه مجسمههای «هیچ» «دستها» و «قفل و قفس» در زمره شناختهترین آثار اوست. از این روی، برخی از مجموعهداران هنری و نامدارترین موزههای جهان، به گردآوری آثار او برای مجموعههایشان اقدام کردهاند. مجسمهای از او بهنام پرسپولیس در سال ۱۳۸۷ با رکورد بیسابقه دو میلیون و ۵۰۰ هزار دلار در حراج کریستی به فروش رفت. وی همچنین کارشناس فرشها و بافتههای عشایری است.
تناولی در یک دوره کوتاه با گرایشی نئودادایستی به اسامبلاژ و نقاشی مختلط روی آورد. از گلیم و لامپ فلورسنت، قطعات خوشنویسی و ظروف پلاستیکی و اشیا ناهمگون دیگری در ترکیببندیهای خود استفاده میکرد و به اینگونه میخواست تضاد فرهنگ سنتی و مدرن را نشان دهد. در این دوره از شاعر به طنزپرداز بدل شد و در عین حال مرز میان نقاشی و مجسمه را از بین برد (قفل و قفس/ 1343). همین زمان، در یکی از آثارش کلمه «هیچ» را به خط نستعلیق بر روی دایره پلاستیکی سرخ رنگی نوشته شده بود که “هیچ”ها در اندازهها و اشکال گوناگون و یا در تلفیق با عناصر دیگر پدید آمدند. پرویز تناولی در بیش از 20 نمایشگاه انفرادی و گروهی در تهران، پاریس، کارار و مینه سوتا شرکت داشته و مجسمههایش را بارها در ایران، ایتالیا، آمریکا، سوییس، آلمان و کشورهای دیگر به نمایش گذاشته است.
پرویز تناولی فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا است. وی هنرمندی که در رویکرد نوگرایانهاش به سنت از مرزهای سقاخانه که خود یکی از بنیانگذاران آن بود، فراتر رفته و به معادلهای بصری برای مفاهیم ادبی دست یافته است. پس از پایان دوران تحصیل در هنرستان (١٣٣۵)، مصمم به ادامه تحصیل در ایتالیا بود. در مدت سه سال تحصیل در هنرستان، تناولی با تلاش بسیار و تا حد خوبی به طراحی و پیکرهسازی از بدن انسان آشنا شد. همچنین حضور معلمانی نظیر جلال آل احمد، سیمین دانشور و پرویز مرزبان او را با دانش و بینش بیشتری از هنر آشنا کردند. او تحصیلاتش را در دبیرستان ادیب و هنرستان کمالالملک انجام داد و در سال ۱۳۳۲ که هنرستان هنرهای زیبا در تهران بنیاد شد، او در رشته مجسمهسازی نامنویسی کرد و پس از گذراندن دوره سهساله مجسمهسازی، در سال ۱۳۳۵ به ایتالیا رفت و در آکادمی هنرهای زیبای شهر کارارا مشغول بهتحصیل شد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۶ آثاری کاملاً متفاوت شامل حکاکیها و مجسمههای سفالی را در تالار به نمایش گذاشت.
او پس از برگزاری این نمایشگاه بود که با مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ آن زمان آشنا شد و توانست از وزارت فرهنگ بورسی برای ادامه تحصیلاتش در ایتالیا بگیرد. این بار او به میلان رفت و دو سال در آکادمی بررا (Brera) نزد مارینو مارینی مجسمهساز برجسته ایتالیایی آموزش دید و در سال ۱۳۳۸ دیپلم مقام اول به لحاظ برتری نمرات تحصیلی از آکادمی بررا دریافت کرد و ۱۶ اثر او بهعنوان بهترین آثار یک فارغالتحصیل مجسمهساز آن سال در گالری ری ماگل (Re Magl) شهر میلان بهنمایش گذاشته شد. در همین راستا رناتو گوتسونی Ronato Guzzoni درباره او نوشت: «پرویز تناولی مجسمهساز، صاحب نعمت خودشناسایی است که همهکس از آن برخوردار نیست. قصه الهامات او ریشههایی دارد که به حکایات قدیم ایرانی مربوط میشود. مجسمهسازی در ایران طی قرنها متروک مانده بود و جای آن را هنرهای تزیینی مانند قالیبافی، گچبری، کاشیکاری و… گرفت. این هنرها با آن که به نهایت ظرافت خود رسید، جای مجسمهسازی را نتوانست پر کند. پرویز ایرانی جای خالی هزار سال را پر کردهاست…». بنیانگذار مدال هنری در ایران است. تناولی، ساخت جواهرات را از سال۱۳۴۹ آغاز کرد. او برای خلق آثار هیچ محدویت و مقیاسی نداشته و آثاری با ابعاد متفاوت خلق کرده است. تنها مدالهایِ هنری که جامعه هنر از ایران دیده، آثار اوست که با برگزاری نمایشگاههای جواهرسازی و مجسمهسازی در ایران، توسط شاگردان او بهچشم میخورند که بهراستی نقش بهسزایی در انتقال مفاهیم ریشهای، فرهنگی، تاریخی، خلاقانه برای حال و آینده را دارند.
تناولی حاصل پژوهشهای خود را در مقالهها و کتابهای متعددی بهچاپ رساندهاست ازجمله:
«قالیچههای تصویری» که سال ۶۸ توسط انتشارات سروش منتشر شدهاست. او در پیشگفتار این کتاب درباره آن نوشت: «وجه تشخص قالیچههای تصویری در مقایسه با سایر قالیهای ایرانی، موضوع آنهاست. این قالیچهها بهجای نقش و نگارهای سنتی و معمول، به انسان و گاه حیوان در قیاسهای غیرمعمول میپردازند که این شیوه در سنت فرشبافی ایران بیسابقه است.
«قفلهای ایران» این کتاب از مجموعه هنرهای از یاد رفته ایرانی و شامل ۷۰۰ قطعه عکس از قفلهای ایران از دوره ساسانیان تا دوره قاجار است. موضوع «قفلهای ایران» را بهزبان انگلیسی نوشتم که در واشینگتن بهچاپ رسید و با استقبال فراوانی روبرو شد. پس از آن، تحقیقاتم را در این باره تا امروز ادامه دادم که حاصل آن کتاب تکمیلشده و بسیار جامعی دربارهی قفلهای ایران شده است.
کتاب «طلسم گرافیک سنتی ایران» شامل چهار بخش علوم غریبه، تقویم، طلسم و تعویذ و نقش جانوران و مخلوقات عجیب است که با آغاز کار، پیشگفتار، پایان کار، یادداشتها و کتابشناسی مختصر علوم غریبه کامل شدهاست. چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۸۵ بود که به آن عکسهای تناولی افزوده شدهاست.
اردیبهشت یا «اشاوهیشتا»، نام سومین روز ماه و دومین ماه سال در سالنمای زرتشتی است. اردیبهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از امشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اشویی و نشان اشا (قانون دگرگونناپذیر جهان) است.
اردیبهشت یا ارته وهیشته یا اشه وهیشته در اسطورههای زرتشتی و ایرانی دومین امشاسپند است. او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هردو جهان است. این امشاسپند نه تنها را نظم در جهان برقرار میسازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده جهانی او آتش است.
امشاسپند اردیبهشت، از نظر اهمیت و احترام٬ دومین امشاسپند پس از امشاسپند بهمن است. این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمانهای بعد آشاواهیشست نام گرفت که به معنای آشای برتر یا بهترین اشه یا برترین ارته (راستی) است.
این امشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کنندهی طبیعت آتش هستند، میباشد. او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).
واژه اشه در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار بکار رفته است. «اشا» یا هنجار هستی در زندگی انسانها به گونهی توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان(:جامعه)، زیستبوم، طبیعت و … نمودار میشود. از همینرو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «اشا» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.
اشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ میداند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ میگوید:«تا توش و توان دارم میکوشم مردم را به سوی اشه رهنمون باشم.» یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای “اشم وهو” است که در آن اشه و راستی ستایش میشود که یک ذکر ۱۲ واژهای است که سه بار در آن نام اشه برده شده است. دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اشه استوار است از این قرار است: اشه نیک، اشه نیکترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اشه از آن اشه وهیشته است.
در آموزههای آیین اشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازهی پاکی درون اهمیت دارد. پاکی برون به معنای پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همهی ناپاکیها است و به همین شوند، سدره و کشتی، لباس آیینی و نشانهی زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.