امروز دیبهآذر ایزد و اردیبهشتماه از سال 3760 زرتشتی، هفتم اردیبهشتماه 1401 خورشیدی، 27 آوریل 2022 میلادی
دکتر نصرتالملوک کاشانچی، پزشک نیکوکار، نخستین بانوی پزشک قانونی در ایران، اردیبهشتماه ۱۳۶۹ خورشیدی درگذشت. او از نخستین زنانی بود که موفق به راهیابی به دانشگاه و دانشآموخته در رشته پزشکی شد.
نصرتالملوک کاشانچی برای نخستینبار پزشکی قانونی را پایه گذاشت. او در پزشکی قانونی نیز بخش زنان را پایهگذاری کرد. نام او به عنوان نخستین زنی که در پزشکی قانونی فعالیت کرد، ثبت شده است. دکتر کاشانچی در میان رکوردارهای جهانی و مجلههای پزشکی جهان نام برجستهای است.
او زادهی ۱۲۹۳ خورشیدی پدرش علینقی کاشانچی بازرگان سرشناس و از ثروتمندان بلندپایهی زمان خود بود. پس از پایان دوره دبیرستان در آغاز دوره مامایی را در دانشگاه تهران خواند. سپس به برلین و پاریس رفت و تحصیلات خود را در رشته مامایی تکمیل نمود. پس از بازگشت به ایران وارد دانشگاه تهران شده و در رشته پزشکی موفق به گرفتن مدرک دکتری گشت. او که به خدمت به مردم و به ویژه نیازمندان علاقه زیادی داشت، در جنوب شهر تهران در یکی از ساختمانهای پدرش درمانگاه تخصصی زنان و مامایی بنیاد گذاشت که خدماتش برای زنان محروم و تنگدست رایگان بود و میکوشید در آن آگاهیهای زنان را بالا ببرد. وی بدبختی زنان به ویژه در طبقات آسیبپذیر را ناشی از بیسوادی آنان میدانست و باور داشت زنان دستکم باید تحصیلات دوره ابتدایی داشته باشند. بنابراین در جوار درمانگاه یک کلاس اکابر برای زنان بیسواد راهاندازی کرده بود و انجمنی از بانوان تحصیل کرده و روشنفکر تشکیل داده بود و از آنان برای آموزگاری اکابر بهره میجست. راهاندازی زایشگاهی در جنوب تهران کار بعدی نصرت الملوک کاشانچی بود و برای این کار روزی که گروهی از بازرگانان سرشناس و طراز اول ایران مهمان پدرش بودند، وارد مجلس شد و درباره محرومیت زنان جنوب تهران سخن گفت و آنها را مجاب کرد به او کمک کنند و بالاخره بیمارستان «بازرگانان» در خیابان ری که افزون بر بخش زنان و مامایی، بخش جراحی و داخلی هم داشت، ساخته شد. نصرت الملوک مدتی بعد به استخدام وزارت دادگستری و پزشکی قانونی درآمد و با درخواست آنها به نظارت بر ساخت بیمارستانی برای کارکنان دادگستری گمارده شد و به عنوان نخستین زن شاغل در پزشکی قانونی، بخش زنان را بنیانگذاری کرد.
وی با منش نیک تمام حقوق خود را برای دستگیری از بینوایان و تامین پول داروی کارمندان ضعیف صرف میکرد. تامین مخارج تحصیل دختران و پسران با استعداد، از کارهای نیک نصرت الملوک کاشانچی، همیشه زبانزد بود و دکتر گودرزی یکی از شاگردانش درباره او گفته است: «خانم دکتر کاشانچی با وجود آنکه در زمره اعیانترین و تحصیل کردگان اروپا بود، به جای حضور در مجالس آنچنانی افراد متمول، وقت خود را برای خدمت به زنان بینوای تهرانی میگذاشت». پس از انقلاب موقعیت خانم دکتر چند برابر شد زیرا فرزندان بسیاری از بانوانی که مورد حمایت خانم دکتر کاشانچی بودند جوانان برومند شده بودند و گاهی در گردهمایی آن بانوان خانم دکتر مهربان قدیمی خود را دعوت می کردند. پس از جنگ روزی برای تجلیل از ایشان دعوت شد خانم دکتر تلفنی از من خواست فورا به دیدنشان بروم. رفتم و او در حال گریه یافتم . علت را جویا شدم گفتند: ببین چقدر این مردم شریف و مهربانند. مرتب حال مرا میپرسند و مرا به جمع خود دعوت میکنند. در حالیکه فامیل یادی از من نمیکند. آن روز به علت بیماری به من دستور دادند به آن مجلس بزرگداشت بروم و به نمایندگی از ایشان صحبت کنم. در آنجا بود که به ارزش خدمت خانم دکتر کاشانچی به این مردم شریف پی بردم». تنها فرزند دکتر کاشانچی مهندس شرکت نفت بود که ده ماه پیش از درگذشت مادر دیده فروبست. دو نوه دکتر کاشانچی از افراد تحصیل کرده و فرهیختهاند.
سرانجام دکتر نصرت الملوک کاشانچی در اردیبهشت سال ۱۳۶۹درگذشت اما نامش باقی ماند. بیگمان او بهعنوان بانویی نیکمنش نقش بسیار بزرگی در تربیت فرهیختگان کشور داشت.
دیبآذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نامهای اهورامزداست. «دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیباییها است. در گاه شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده میشود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بیهمتاست که به واژهی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.
در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته میشود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر ، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژهی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی بآذر روز آذر است.
روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک، می بیار كه تركی گرفت دی
می ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به می
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (دیبآذر) اندر سر و تن بشوی/ بپیرای ناخن، بیارای موی