دهم تیرماه جشن تیرگان است. جشنی كه در روزگاران گذشته بعد از نوروز و مهرگان، در حد و اندازه سده برگزار می شد و امروز هم در میان زرتشتیان و گروهی از ایرانیان جشن گرفته میشود.
شاید این روزها مهمترین تاثیر جشنهای باستانی پیش از آنكه برای شادمانی باشد، نوعی مبارزه با فراموشی است. فراموشی تاریخ، فراموشی انسانهای بزرگ و فراموشی فداكاری …
تیرگان را جشن میگیریم تا نكند فراموش كنیم آن روزگاری را كه سپاه منوچهرشاه ایرانی در محاصره افراسیاب تورانی گرفتار بود، بر ایرانیان چه گذشت.
نكند فراموش كنیم چشمان اشكآلود زنان و دخترانی را كه با هزار امید به دستان آرش مینگریستند تا مبادا خانه و كاشانهشان به دست دشمن بیافتد.
و نكند از یاد ببریم آن دمی را كه آرش شیواتیر، آن بزرگمرد دلیر، وقتی تنها راه نجات كشور را در پرتاب تیری دید، چگونه جانش را در تیر كرد و مرز ایران را گسترانید.
تیرگان را جشن میگیریم تا با یادآوری فداكاری آرش كه برجستهترین نمونه از جانگذشتن برای نجات میهن است، بتوانیم هنگام سختی پایدار باشیم، به آسانی خم به ابرو نیاوریم و سرسخت باشیم.
تیرگان را جشن میگیریم تا در دلمان تازه شود آن غرور ملی را كه در درازای تاریخ سبب شد تا به امروز ایرانی بمانیم و یادمان نرود كه ما امروزیان فرزندان همان دیروزیانیم كه گاه رنج كشیدند، گاه جنگیدند، گاه در شادی زیستند و گاه در غم از دست دادن فرزندانشان گریستند و در آخر ایران را به ما سپردند.
آیندگان منتظرند، ما نیز امسال همچون سالیان پیش در جشن تیرگان، در گرمترین روزهای تابستان، برای باریدن باران دعا میكنیم و در جشن باران بر روی هم آب میریزیم تا یاد باران را زنده كنیم، فال كوزه میگیریم و به شریك شادیهایمان هدیهای ارزانی میكنیم، قصه سرگذشت آرش كمانگیر را برای فرزندانمان بازگو میكنیم، بیگمان داستان آرش شعله میهندوستی را در وجودشان روشن خواهد كرد.
یک پاسخ
جشن تیرگان بازگوکننده مهر و استقامت ایرانی برهمگی فرخنده باد.