آیین «نوروزبل» آدینه 15 امرداد ماه ساعت 5 پسین در هلو دشت، بلندیهای شهرستان املش آغاز شد. این آیین همراه با اجرای نمایش باران خواهی، سخنرانی تنی چند از دوستان دربارهی این جشن و اجرای موسیقی محلی گیلکی بود. پایانبخش برنامه روشن نمودن آتش و حلقه زدن مردم همراه با خواندن ترانه و شادی بود.
این برنامه با پشتیبانی میراث فرهنگی شهرستان لنگرود و فرمانداری و نیروی انتظامی برگزار شد.
آیین «نوروز بل» ، همزمان با نخستین روز «نوروز ما»، نخستین روز سال نوی گیلانی برپا میشود و در آن گروهی از بومیان، در کنار مردمانی که از گوشه و کنار گرد هم آمده و آغاز سال نو گیلانی را جشن میگیرند.
آتشافروزی، نیایش پروردگار به مناسبت آفریدهها و دادههایش و درخواست آمرزش برای درگذشتگان، از بخشهای ویژۀ این آیین کهن ایرانی است که در نخستین روز از «نوروزما»، نخستین روز از سال نوی گیلانی و در هنگامهی برداشت خرمن برپا میشود. شوند(:دلیل) روشن کردن آتش از آنجا است که آتش نماد نور، روشنایی و زندگی است. آتش در گذشته، پشتوانهی زندگی انسان بوده است چنانچه ما در فرهنگ ایرانی به خانواده، اجاق میگوییم و روشن نگاهداشتن این اجاق، یکی از خویشکاریهای(:وظایف) مهم پدر خانواده بوده است.
همزمان با تاریک شدن هوا، گروهی از چوپانان و دامپروان گیلانی که خود را از تیرهی «گالش» میدانند، با پوشیدن «شولا»، پوشش ویژهی چوپانان، آتش نوروز گیلان را برمیافروزند.
م.ت. جکتاجی، یکی از بنیانگزاران «خانه فرهنگ گیلان» پیرامون چگونگی برپاشدن نوروز بل میگوید: «در این شب، گالشها، بر بلندای کوهها، یعنی جاهایی که تمیز و پاکیزه هستند، رفته و آتش را در آنجا روشن می کنند.»
نوروز بل نام جشنی است که در نخستین روز از “نوروز ما” برگزار شده و این روز آغاز سال دیلمی بوده و به مناسبت بزرگداشت آن شعله نوروزی افروخته میشود.
جشن نوروزبل، پیش از اسلام در استان گیلان بوده است. این آیین از دیلمان آغاز شده و تا پای کوه دماوند دنباله دارد و به آن دراستان گیلان سال دیلمی میگویند و با اختلاف 12 روز در استان مازندران نیز برگزار می شود و در آن ناحیه به تحویل سال طبری نامور است. گیلکان از زمانهای گذشته براین باور بودند که برافروختن آتش در نوروزبل موجب کاهش برف و سرما در زمستان میشود و مردم گیلان در اجرای این مراسم زیباترین پوششهای خود را میپوشیدند و پس از برافروختن آتش، سال نو را به یکدیگر شادباش میگفتند.
در گذشته رمانی که کشاورزان توان پرداخت باج و خراج را داشته و میتوانستند با فروش محصول خود زندگیشان را سامان دهند، از همین رو سال نوی خود را در این زمان برگزار میکردند.
در این جشن 10 مرد با کلاه و شولای گالشی به میدان میآیند و دورتا دور آتش میچرخند و نوازندههای محلی موسیقی را با شدت و شور مینوازند.
فرتور از علی کفایتی و بهنام احمدی است.
6744