لوگو امرداد
در پی پیشکش کالبد به علم

موبد مهربان فیروزگری: تنها انگیزه‌ام آلوده نکردن خاک است

موبد مهربان فیروزگری: با پیش‌کش پیکرم به دانش پزشکی خاک پاک می‌ماندچندی پیش موبد مهندس مهربان فیروزگری، چهره‌ی فرهیخته‌ی هازمان زرتشتی، پیکر خود را به تالارهای تشریح علوم پزشکی دانشگاه آزاد پیش‌کش کرد تا کالبد وی به جای سپرده شدن به خاک در راستای پیشرفت دانش پزشکی و پرورش متخصصان تشریح شود. موبد مهربان فیروزگری در گفت‌وگو با امرداد برترین انگیزه‌‌ای که او را به این کار واداشت، نیالودن خاک بیان کرد.

موبد مهربان فیروزگری آرمان و انگیزه‌ی اصلی خود از پیش‌کش کالبد به دانشگاه علوم پزشکی را آلوده نکردن خاک گفت و افزود: در سند رسمی محضری خواستم تا با سپردن کالبدم پس از مرگ به دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آزاد، در راستای آموزش دانش پزشکی و خدمت در راه مردم تشریح شود. در آن سند از مدیران دانشگاه آزاد درخواست کردم بازمانده‌ی کالبد من را پس از تشریح به روش پلاستینه کردن نگهداری کنند.

وی پس از تاکید بر پاک نگهداشتن خاک و آلوده نکردن آن، از زمانی گفت که شاید مسولان از خواسته‌ و نیت وی که نبود خاکسپاری است سر باز زنند در آن صورت سفارش کرد کالبدش به گونه‌ای که کمترین جا از خاک گرفته شود در ظرفی گذاشته کنار بستگان وی به خاک سپرده شود.

موبد فیروزگری در ادامه‌ی‌ ‌گفت‌وگو به چگونگی نصب سنگ نوشته‌ی یادبود اشاره کرد و گفت: سفارش کردم مشخصاتم را بر روی سنگ باریکی نوشته و به پشت سنگ عمودِ مزار مادر و یا همسرم بچسبانند.

برای موبد مهربان فیروزگری این بزرگمرد پارسا تندرستی و دیرزیوی خواستاریم. ایدون باد.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

10 پاسخ

  1. هر زمان که من به قصر فیروزه میروم، حتما سری به مزار بزرگمرد تاریخ زرتشتی موبد رستم شهزادی میزنم و ادای احترام میکنم.
    مراسم خاکسپاری و دیدار از محل دفن درگذشته برای تسلی بازماندگان و دوستداران است، و گرنه برای درگذشته تاثیری ندارد.
    پدر شادروان من در دخمه کرمان نهاده شد و هیچگاه جایی نبود که سر بزنم و تسلی بگیرم. درگذشته را باید با خاطرات و خوبیها و تاثیرات مثبت وی به یاد آورد. ولی طبیعت انسان میخواهد که محلی برای یادبود آن درگذشته را سالها بازدید کند.
    بسیار خوب است که چنین حالتهایی حداقل خاک درگیر شده و هنوز محلی برای بازدید کنندگان وجود داشته باشد.
    امید که موبد بزرگوار سالها سلامت و پایدار باشند. مهم است که جامعه پزشکی هم از نیت ایشان در مورد آلوده نشده آخشیج خاک باخبر شده و این الگویی برای سایر زرتشتیان و بلکه همه ایرانیان شود.

  2. پیش از هر چیز روش و اندیشه موبد فیروزگری در مورد اهدا پیکر در حدی بزرگ است که امیدوارم روزی بتوانم در این مورد به این حد برسم. علاوه بر این که این کمک بسیار مهمی به دانش پزشکی است اما ایشان جنبه آلوده نکردن طبیعت و نیز عدم الزام به قبر و سنگ نوشته آنچنانی را هم مطرح کرده اند. شاید این خبر بهانه ایی باشد که بتوان درباره چند موضوع گفتگو کرد. نگاه به درگذشتگان موضوعی کاملا فرهنگی و آموزشی است و ربطی به «طبیعت انسان!» ندارد. زرتشتیان برای مدت های طولانی درگذشتگان را در دخمه می گذاشتند و براساس فرهنگشان نگاهی جمعی به یادآوری درگذشتگان داشتند و برایشان جسد و قبر شخصی مهم نبوده است. آیا این به این معنی است است که آنها نمی توانسته اند تسلی بگیرند یا به یاد درگذشتگانشان نبوده اند؟! این فرهنگ تقریبا از بین رفته است اما زمانی در یزد نسل پدربزرگ و مادربزرگ هایمان علاوه بر همه مراسم هایی که در خانه به یاد درگذشتگان انجام می دادند و تسلی که با آن می گرفتند، هر مدتی یکبار در خیله های پایین دخمه یزد هم گردهم می آمدند و اوستا خوانی می کردند. جمله معمول برای درگذشتگان این بوده است «خدایشان بیامرزاد همه رفتگان و گذشتگان. هر کسی که می شناسیم و نمی شناسیم!» (خذاشو بیامرزا همه رفتگون و گذشتگون. هر کی که زونیم و نازنیم). تسلی گرفتن و به یاد بودن موضوعی است که به فرهنگ و آموزش های یک گروه مردمی بستگی دارد. اتفاقا متاسفانه به دلیل نبود کارهای فرهنگی در این باره، این فرهنگ در حال دگرگونی در بین زرتشتیان است. فرهنگی که نگاهی جمعی و همگانی نسبت به درگذشتگان دارد و با انجام مراسم های مختلف تلاش می کند یاد و خاطره درگذشته را زنده نگه دارد؛ در حال دگرگونی به قبرهای فردی مجلل تر و گذاشتن عکس و متن های احساسی است و این فرهنگ در حال جا افتادن و گسترش یافتن است. کار فرهنگی و ایجاد گفتگو در این باره مهم ترین و موثرترین راه برای دگرگونی دوباره نگاه به سنگ قبر است که ظاهرا درخواست برای مجلل شدن آن از انجمن زرتشتیان تهران در حال افزایش است. بسیار مناسب است که در کنار تمامی قوانین؛ برنامه ایی هم برای ایجاد گفتگو و آگاهی رسانی در این باره توسط انجمن برنامه ریزی شود. علاوه بر همه اینها، در هر صوررت زمان تغییر کرده است و بسیار مهم است که جامعه زرتشتی ایران نیز به طور رسمی و روشمندی درباره روش های امروزی پیشنهادی از بین بردن پیکر گفتگوی درستی را ایجاد و به نتیجه برساند. در بهترین حالت روشی که نوعی امروز کردن روش ها و باورهای سنتی است و می خواهد از الوده کردن محیط زیست نیز جلوگیری کند و قابل اجرا هم باشد؛ می تواند پیشنهادی باشد که در کنار روش خاکسپاری آغاز شود و هر فردی امکان انتخاب داشته باشد.

  3. با بهترین درودها ، بنظر من هم بهترین روش سوزاندن با برق است که چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد و کاملا بهداشتی که خاکستر ان هم میتوان تبدیل به سنگ جواهر ویا گلدان خاکسترش همراه با تابلو برنجی کوچکی در یک محل بصورت شیک و مناسب در قبرستان نگهداری شود .
    برای همگان ارزوی شادی و تندرستی دارم.

  4. کار پسندیده موبد فیروزگری را می ستایم و از نظرهای یاد شده همکیشان نیز بهره مند شدم. من با نگرش و توضیحات فرهیخته بهمن مرادیان بسیار موافق و همفکر هستم و با احترام به همه نظریات، این دیدگاه را ارزشمندتر می شمارم.

  5. بيارى اهورامزدا
    موبد فيروزگرى بزرگوار لطفا در نظر داشته باشيد شما با ان صداى اهورايي ومنش پاكي كه داريد در دل وجان هزاران بهدين جايگاه خاص خود را داريد جسم شما روح است قلب شما جايگاه همه كساني كه گواهشان را گرفته ايد وبا دلي پر تاثر مي گويم بعد از صد وبيست سال مزار شما ميتواند جايگاه سروى بلند باشد كه بگويند در زير سرو كسي ارميده كه انديشه وگفتار وكردارش نيك بود و نيكي جاودان است

  6. جناب آقای موبد فیروزگری از اشخاص برجسته ی هازمان زرتشتی هستن.
    با چنین کار بزرگی قطعا به دانشجویان پزشکی و بالطبع به تمام افراد جامعه که بعدها به پیش این پزشکان میروند سود میرسانند.
    با آرزوی طول عمر و سلامتی برای ایشان

  7. درود. سپاس از موبد گرامی باید برای این امر به کجا مراجعه کرد
    تا بعد از مرگ هم کالبد بی ارزش با ارزش شود

  8. درود. خاکسپاری مردگان به هیچ وجه خاک را آلوده نمی کند. انسان از خاک است و بعد از مرگ دوباره به خاک تبدیل می شود. گذشتگان تصور می کرده اند که جسم مرده خاک را آلوده می کند، اما در حقیقت چنین نیست.

  9. همکیش گرامی پیش از هر چیز «قاطعیت» شما در مورد این که خاکسپاری مردگان «به هیچ وجه» خاک را آلوده نمی کند و «در حقیقت چنین نیست»؛ به نظرم بهتر است کمی «معتدل تر» شود. اما منظور شما از «آلوده نمی کند» چیست و از کدام «حقیقت» صحبت می کنید؟! ظاهرا نظرتان برمبنای سنت و باور «گذشتگان» نیست. چون به طور سنتی و از نظر باور؛ ظاهرا اکثریت مجموعه دین زرتشتی باور و تعریفی دارد که به نظرش جسد انسان باید از خود انسان زنده و عناصر طبیعی از جمله خاک دور باشد. برمبنای همین باور و تعریف تلاش کرده اند در بهترین حالتی که برایشان ممکن بوده جسد را در دخمه قرار دهند. پس «آلودگی خاک» می تواند تعریفی دینی و براساس باور داشته باشد. اما شاید منظور شما از «آلودگی» مفهومی امروزی و علمی (علوم تجربی) باشد؟! ایا علوم تجربی هم آلودگی خاک توسط جسد را تایید می کند؟ ظاهرا به نظر شما «به هیچ وجه» تایید نمی کند! تحقیق دوباره در مورد این که علوم تجربی تا چه حدی آلودگی خاک را توسط جسد حداقل در مواردی تایید می کند یا نه را به خودتان واگذار می کنم. اگر وقت داشتید در مورد آن نظرتان در مورد «انسان از خاک است و بعد از مرگ دوباره به خاک تبدیل می شود» هم بررسی بکنید و «حقیقت» را بگویید تا بهره ببریم! به نظرم شما باورِ «گذشتگان باوری دیگر» را با باور «گذشتگان زرتشتی» مخلوط کرده اید. از همه اینها بگذریم در هر صورت در جهان امروز معمولا در اغلب کشورها چند راه از بین بردن جسد معمول است و هر فردی با توجه به باور و تعریف خود می تواند یکی را انتخاب کند.

  10. درود. آیین ها و قوانین موجود در وندیداد متعلق به زرتشتیان نیست و زرتشت هرگز در گاهان چنین دستوراتی نداده است. همه ی این قوانین متعلق به زروانی هاست که به آفرینندگی هم اهورامزدا و هم اهریمن معتقد بوده اند. بردن به دخمه و غسل با ادرار گاو هم قوانین وندیداد است و در گاهان نیامده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-05