ششم فروردین گذشته جشن زادروز اشوزرشت برگزار شد. به این مناسبت گفتوگویی در درمهر تورنتو داشتم و در حال بازنویسی آن بودم که به امرداد بفرستم. درگذشت ناگهانی پدرم، اسفندیار مرادیان، باعث شد که خاطرات او برایم زنده شود. خاطراتی که از این پس با آنها به یاد او خواهم بود. یاد همه رفتگان و درگذشتگان هر کسی که میشناسیم و نمیشناسیم گرامی. زمان گذشت و الان فرصتی شد که این یادداشت را کامل کنم.
پنج بخش از بخشهای متن یسنا که به گاهان معروف هستند، سخنان اشو زرتشت را در بردارند. هرکدام از این پنج بخش از نظر زبانشناسی و محتوا ویژگیهای خاصی دارند. در این یادداشت بهطور بسیار خلاصه و خاص به هات 44 که بخشی از اُشتودگات است پرداخته میشود.
هات 44 شامل 20 بند است. تمامی این 20 بند (به جز بند آخر که ساختاری کمی متفاوت دارد) با این جمله آغاز میشوند: «تَت توا پِرِسا، اِرش موئی وَوچا اهورا …» که «این را از تو میپرسم، راست به من بگو، ای اهورا ….» ترجمه میشود. پس از این جمله ادامهی متن میآید که آن پرسش یا موضوع را مطرح میکند. ساختار تمامی این 20 بند به این صورت است که «پرسشی» را «فرد مورد نظر (اشو زرتشت)» از «اهورا (مزدا)» میپرسد و منتظر «پاسخ راست» است. به روش معمول گاهان در هات 44 نیز واژه «مزدآو» «ای مزدا» در برخی از بندها ناپیوسته با «اهورا» آمده است. برای نمونه بند 4 مصرع آخر «کَسنا وَنگهِوش مزدآ دآنمیش مَنَنگهو» «کیست، ای مزدا، آفریننده منش نیک؟».
هر چند که جملههای پرسشی در بندهای دیگر گاهان هم مطرح شدهاند، اما هات 44 را به دلیل ساختار خاص بخش آغازی و نیز پرسشهایی که بعد از آن پرسیده میشوند را باید بهطور خاص «پرسش های اشوزرتشت» نامید.
این پرسشها، مجموعهایی گوناگون از محتواهای مربوط به آفرینش (مینوی و مادی)، طبیعت (خورشید، ستارگان، تاریکی، روشنایی و …)، دینی/آیینی (روان، دَئنا، مِیِزد/پاداش، عقوبت و …) و اخلاقی/دینی (اشون، درگونت، مانتره و …) را در بردارند.
موضوع دیگری که در پیوند با این 20 پرسش می توان مطرح کرد این است که حداقل از متنی که امروز به جای مانده است، پاسخی مستقیم و در همین هات به این پرسشها در دست نیست. آیا میتوان پاسخ را در بخشهای دیگر گاهان یافت؟ این پرسشی است که نیاز به بررسی بیشتر دارد اما همانطورکه گفته شد پاسخ مستقیمی به این پرسشها در همین هات وجود ندارد. اما همانطورکه در جمله آغازی هر بند مطرح شده است، اشو زرتشت در پی درخواست پاسخ به آنها بوده است.
معمولا دربارهی ترجمه و ویژگیهای زبانشناسی این پرسشها و این هات، مقالهها و کتابهای زیادی نوشته شده است. اما در اینجا تلاش میشود که نگاهی کلی به این پرسشها داشت. ورای از این که ترجمه یا محتوای این پرسشها چیست باید گفت که بسیار ارزشمند است که در ادبیات دینی زرتشتی یکی از نخستین نمونههای «پرسشگری انسان قدیم» به جای مانده است. پرسشهایی در پیوند با این جهان، سرنوشت انسان، اجتماع، اخلاق و … که همواره در برابر انسان وجود داشته است.
«انسان قدیم زرتشتی» مانند اغلب گروههای انسانی دیگر، تلاش کردهاند که پرسشهایی را مطرح کنند و به همین ترتیب با توجه به زمان و دوره خود پاسخ بدهند. هات 44 بهترین نمونه از بخشی از این پرسشها است و البته در مجموعه گاهان میتوان نمونههای بسیاری از پاسخ های اشو زرتشت را به پرسشهای زمانش یافت.
در دورههای بعدی ادبیات دینی زرتشتی هم این تلاش ادامه پیدا کرده است. شاید یکی از نمونههای این تلاش مجموعه بندهش باشد که در آن «انسان قدیم زرتشتی» تلاش کرده که نه تنها به پرسش «بُنِ آفرینش» پاسخ دهد بلکه به «فرجام فردی و کیهانی» نیز پرداخته است. این کتاب حتا تلاش کرده که به چگونگی دورههای بین این «بُن (آغاز، سَر)» و «فرجام (پایان)» نیز بپردازد (مفاهیم در پیوند با هزارهها) و البته به پرسشها و پاسخهای دربارهی موضوعهای دیگر زمان خود هم پرداخته است.
چه «پرسشها» و «پاسخها» گاهان و چه دیگر مجموعه های ادبیات دینی زرتشتی انعکاس زمان و دوره گذشته هستند. «جامعه امروزی و مدرن زرتشتی» هنگامی زنده و پویا خواهد بود که اصل موضوع هات 44 که میتوان آن را «پرسشگری» نامید را سرمشق خود قرار دهد و «پرسشهای» زمان امروز خود را مطرح کند و از آن مهمتر تلاش کند که به این «پرسشها» پاسخ دهد. پاسخی که انعکاس زمان امروز جامعه و براساس «مَنَه» (واژه اوستایی برای «اندیشه، منش») باشد. ایدون باد!
4 پاسخ
یاد اسفندیار مرادیان این آموزگار دلسوز و آینده نگر همیشه جاودان باد
یاد این آموزگار دلسوز و آینده نگر جاویدان
جامعه ما نه تنها پرسشگر بلکه باید مطالبه گر باشد . البته پیش نیاز این مطالبه گری آگاهی است. فقط نباید توقع برگزاری جشن ها با پلو و خورش یا زیارت با آش و سیروگ رو داشته باشند.بدانند که انجمن ها باید هر فصل گزارش کار بدهند.تمامی دریافتی ها و هزینه ها رو برای عموم روشن کنند. قبل از آغاز به کار هر انجمن پیشنهادات و مشکلات رو مطرح کنند و خود کنشگر باشند.حوصله گفتگو و تعامل و پیگیری راهکارها را داشته باشند. از انتقاد شدن و تشر شنیدن نترسند.اگر با صداقت کار کنیم نه تنها به گفته خود ایمان داریم بلکه در مقابل تهدیدها یا روترش کردن های عوامل دست اندکاران نخواهیم ترسید و حتی در مقابل ناکارآمدی هاشون اونا رو مجاب به پاسخگویی خواهیم کرد.در نتیجه در درازمدت مردم جامعه ساختارها رو تعیین خواهند کرد و خودشون رو بخشی از انجمن ها حس خواهند کرد.ثمره این کار انجام کارهای بسیار بز گی در سطح کل جماعت ما خواهد بود.
کارهای تیمی و خودجوش و درخواست کمک از نیروهای داوطلب جامعه نیز در کنار این کنشگری ها، جامعه ای متحد و دلسوز و امیدوار ایجاد خواهد کرد.
درود بر شما. سپاس از مطلبی که فراهم کردید. از نوشتار شما بسیار استفاده کردم. افزون بر این به روان پاک روانشاد اسفندیار مرادیان پدر گرامی شما که آموزگاری دلسوز و اندیشمند بودند درود می فرستم. روحش شاد باد.