گیلان با تمدن دیرینهاش آکنده از پهنههای باستانی است. نامونشان یکی از از پهنهها را باید در رودبار گرفت و به تپهای رسید که به آن «مارلیک» میگویند؛ جایی که در روزگارانی بسیار دور پایگاه تمدنی بوده است که در غبار تاریخ گم و ناپیدا شده است. آثار بهدست آمده از آن پهنه پرتوهایی بر تمدن دیرینش میافکند.
تمدن مارلیک به دوران پارینهسنگی برمیگردد. این تپه گنجینهای گرانبها و یگانه در دل خود نهفته بود که تا سدهها از چشمها پنهان بود. مارلیک تپهای صخرهای است که در کرانهی خاوری سفیدرود جای دارد و از چشمانداز درهی دیدنی گوهررود برخوردار است. خاک آن نمناک و هوای آن خوش و ملایم است. دیرینگی تمدنی این تپه درازنایی سههزار ساله دارد.
مارلیک برگرفته از نام تباری است به نام «آمارد»ها که در هزارههای دور در آن بخش از گیلان دامن گسترده بودند و فرهنگوتمدنی دیرپا و پیشرفته داشتند. برای نامشناسی مارلیک اشارههای دیگری نیز شده است که شاید چندان پایهی علمی نداشته باشد.
آغاز شناسایی تپه مارلیک و تمدن نهفته در دل آن به سال 1340 خورشیدی، بازمیگردد. در آن سالها خبرهایی از یافتن آثار کوچکوبزرگ باستانی در مارلیک و بهدست بومیها به گوش میرسید. از اینرو گروهی از باستانشناسان به سرپرستی زندهیاد عزتالله نگهبان، باستانشناس نامدار ایران، کاوشهایی را در آن پهنه انجام دادند و به یافتههایی رسیدند که بهراستی شگفتآور و بیمانند بود. آنها راه به تمدنی کهن بُرده بودند و بسیار زود به تندیسها و مُهرهها و اشیایی دست یافتند که با اندکی تلاش و کاوش یافته شده بود. برای نمونه میتوان از تندیس کوچک گاوی مفرغی یاد کرد که در زیبایی و هنرورزی چشمگیر بود. کشف اتاقی که گمان میرفت نیایشگاه است و آثاری که در درون آن دیده شد، از دیگر یافتههای نگهبان و گروه باستانشناس همراهش بود. از گورستانی کهن نیز آثار و نشانههایی بهدست آمد. در مارلیک 53 آرامگاه و 25 جام طلا کشف شده است.
اما آن آثار وابسته (:متعلق) به چه کسانی بوده است؟ دیدگاه همگانیتر آن است که آن آثار، بازمانده از فرمانروایی است که در هزارهی دوم پیش از میلاد در آن گستره حُکم میراندند و بهمانند بسیاری از تمدنهای دیگر، اشیایی را با مردگان خود همراه میکردند و به خاک میسپردند؛ اشیایی مانند کاسهها، جامها، لباسها، تندیسهای بسیار کوچک و نمونههای دیگر و پُرشمار.
از مهمترین کشفشدههای تپه مارلیک جامی طلایی و بسیار ارزنده و زیباست که اکنون به نام «جام مارلیک» شناخته و در مورهی ایران باستان نگهداری میشود. این جام را نماد عصر آهن میدانند. 18 سانتیمتر بلندا دارد و نقشی از درخت در میانهی جام کندهکاری شده است. دو گاو بالدار نیز در دو سوی جام دیده میشود.
دربارهی باورمندی مردمان تمدن مارلیک این نکته گفتنی است که آنها عناصر طبیعی و بهویژه خورشید را پرستش میکردهاند. نقش خورشید با پیکرهای ترنجی و هندسی در کف بسیاری از جامها و کاسههای مارلیک دیده میشود. آنها باورمند به زندگی پس از مرگ بودهاند و همراه مردگان خود اشیایی را خاکسپاری میکردند. نشانههایی از خاکسپاری با اسب و کلاهخود و جامههای رزم نیز در گورستان مارلیک دیده شده است.
یک نکتهی دیگر همانندی آثار بهدست آمده در مارلیک با آثار تمدن سیلک کاشان است؛ تا بدان اندازه که باستانشناسان این دو تمدن را یکی میدانند؛ یا به سخن دیگر، مارلیکیها کوچکنندگانی بودهاند که بر اثر یورش آشوریها به سیلک آمده بودند و سپس با پیوستن به مادها تمدنی نو را پیریزی کردهاند.
راه یافتن و رسیدن به تپه مارلیک آسان است. از روستای نصفی رودبار گیلان چشمانداز مارلیک پیداست و نسیم خوشی که از آن سو میوزد راهنمای خوبی برای گردشگران و بازیدکنندگان است!
*یارینامه: تارنمای مجلهی ویستا؛ خبرگزاری ایرنا؛ ویکیپدیا
با دیگر پهنههای باستانشناسی ایران در نشانی زیر آشنا شوید: