استان سمنان آکنده از سازههای تاریخی کاروانسرایی است. شمار آنها به 24 کاروانسرا میرسد. این شمار از کاروانسرا بدان سبب است که سمنان راه پیوندی میان باختر و خاور ایران بود و جای گذر پیوستهی کاروانهای بازرگانی و مسافرتی. هفت کاروانسرای استان سمنان در شهرستان میامی جای دارند. «کاروانسرای جهانآباد» یکی از آنها و در شمار دیرینهترین سازههای میانراهی است.
میاندشت، عباسآباد، الحاک، صدرآباد، محمدآباد پل ابریشم، سنگی شریفآباد و جهانآباد، کاروانسراهای میامی هستند. در این میان، جهانآباد با دیرینگی 800 ساله، جای نمایان و برجستهای در میان چنان سازههایی دارد و هنوز هم بخشهایی از دیوار و برجهایش برپا است و وارون دیگر بخشهای کاروانسرا، گذر زمان ویراناش نکرده است. اما بهجز این دو بخش، دیگر بخشهای کاروانسرای جهانآباد خرابهای بیش نیست.
دوری کاروانسرای جهانآباد از میامی، 65 کیلومتر است. آنجا روستای کوچکی است که اثری مهم از مهرازی و تاریخ میامی را در کنار خود میبیند. این روستا، در گذشتههای تاریخی، به سوی جاجرم راه میبُرد و بخشی از راه طولانی ابریشم بود. اکنون در روستای جهانآباد تنها 40 خانوار زندگی میکنند. از روستا تا کاروانسرا جادهای خاکی کشیده شده است که 20 کیلومتری است. کاروانسرای جهانآباد را گاه «سپنج» نیز مینامند.
کاروانسرای جهانآباد (یا: کاروانسرای سپنج) در سدهی هشتم مهی و به روزگار چیرگی ایلخانان مغول بر ایران، ساخته شده است. در آن دوران تاریخی، کاروانسراها و رباطهای کموبیش فراوانی ساخته میشد و این کار رونق داشت.
جهانآباد را چهارایوانی و مستطیلشکل ساختهاند. در سدههای گذشته، این کاروانسرا جایی برای زندگی مردمی بود که گویا برای در امانماندن از چپاولگران و غارتگران، به آن پناه آورده بودند و درون دیوارهای بلند آن خود و دارایی اندکشان را نگهداری میکردند.
کاروانسرای جهانآباد با آن که بسیار آسیب دیده است، اگر باززندهسازی شود، میتواند جایی برای آمدورفت گردشگران و دوستداران مهرازی ایران باشد و از این راه برای روستاییان جهانآباد درآمدزایی اقتصادی بیاورد.
باززندهسازی و ساماندهی کاروانسرای جهانآباد در امردادماه 1398 آغاز شد. از کارهای انجامشده یکی هم استواربخشی بازماندههای سازه بود (گزارش خبرگزاری ایرنا). خبر امیدبخش دیگر، واگذاری سند مالکیت این کاروانسرای تاریخی به ادارهی میراث فرهنگی استان سمنان است (خبرگزاری ایسنا- اردیبهشت 1401). سند ششدانگ عرصهواعیان کاروانسرا به نام این اداره زده شد تا از آن نگاهبانی بایستهای شود و در باززندهسازی بیشتر آن، کوششهای افزونتری انجام گیرد.
سازوکار کاروانسراهای ایران، در سدههای گذشتهی تاریخی، درخور نگرش و پژوهش بسیار است. این سازوکار ویژگیهایی داشت که به رفتار اجتماعی مردم و شیوهی سفر آنان برمیگشت؛ چه آنها که مسافری بودند که از شهر و روستایی به جایی دیگر میرفتند، چه آنهایی که کالایی را جابهجا میکردند و با قطار شتران خود به کاروانسرایی میرسیدند و روزی یا روزهایی را در آنجا بهسر میآوردند.
کاروانها در فصلهای گرم سال برای در امان ماندن از گرما، شبها راه میسپردند. دَم غروب یا در نیمههای شب، کاروان حرکت میکرد و آرام و پیوسته راه را درمینوردید تا به کاروانسرایی دیگر برسد و در آنجا استراحت کند. در این زمان، شترها را در زمینهای پیرامون کاروانسرا رها میکردند تا چرا کنند. هنگام غروب آنها بازمیآوردند و با بستن بار بر پشت جانور، آمادهی ادامهی سفر میشدند. این شیوه ادامه داشت تا آن که سروکلهی کالسکه و درشکه و سپس اتومبیل پیدا شد و شیوهی مسافرت و باربری (حملونقل) سراسر دگرگون شد. از اینرو کاروانسراها که سدههای بسیار کارکرد همیشگی خود را نگه داشته بودند، به سازههایی تبدیل شدند که چندان بهرهای از آنها بُرده نمیشد؛ یا انبار شدند یا پایگاهی برای نظامیان و سربازان. اما اکنون این سازههای زیبا و مهرازی دلانگیزشان، بخشی از تاریخ و هویت اجتماعی ما شمرده میشوند و از دید هنری و تاریخ اجتماعی درخور ارزش بسیاری هستند. بررسی و پژوهش دربارهی چنین سازههایی که بهدستیاری آگاهان و پژوهشگران انجام شده است، روشنگر بسیاری از نکتههای مهم و ارزشمند تاریخ ما بوده است. بدین سبب نگاهبانی باریکبینانه و پیوسته از سازههای کاروانسرایی، از بایستگیهای فرهنگیای است که نباید از آن چشم پوشید.
*یارینامه: گزارش خبرگزاریهای ایسنا؛ ایرنا؛ تارنمای کجارو؛ کتاب «کاروانسرا در ایران» نوشتهی سعید هادیزاده کاخکی (دفتر پژوهشهای فرهنگی- 1393).
با دیگر کاروانسراهای تاریخی ایران آشنا شوید: