روزی، در یکیدو سده پیش، مرد شترداری با همراهانش از کرمان راهی مشهد میشود. در میانهی راه، خسته از سفر و گرمای توانفرسا، در جایی که از حرکت بازمیماند و با همراهانش در گوشهای که بهسختی میشد سایهگاهی پیدا کرد، استراحت میکند. مرد شتردار چشم به هر سو که میگرداند، سایبانی نمیبیند. از اینرو با خود چنین میاندیشد که اگر از راه شترداری به مالونوایی رسید، در آنجا که از سختی راه بازمانده بود، کاروانسرایی بسازد. او به ثروت میرسد و همسرش خواست و آرزوی او را برآورده میکند. بدینگونه، سازهای در راه طبس به مشهد ساخته میشود که به آن «کاروانسرای چاه گنبد» میگویند و گاه آن را «چهار گنبد» نیز میخوانند.
جادهی آسفالتهای که از دیهوک تا طبس کشیده شده است، از فاصلهی 28 کیلومتری سازهی کاروانسرای چاه گنبد گذر میکند. دیهوک یکی از بخشهای شهرستان طبس در استان خراسان جنوبی است. دیهوک از دیرباز برخوردگاه راهی بود که مشهد و یزد و کرمان را به هم میرساند.
کاروانسرای چاه گنبد در بخشهایی آسیب دیده است. برای نمونه، بخش برج و بدنه و سوی چپ سازه و اتاق بالای آن از خرابیها در امان نمانده است. این سازهی تاریخی پیش از باززندهسازیها، جایی برای نگهداری گوسفندان شده بود! در مهرماه 1398 آگاهیرسانی شد که کاروانسرای چاه گنبد باززندهسازی شده و در اختیار سرمایهگذاران قرار گرفته تا جایی برای بازدید گردشگران باشد.
کاروانسرای چاه گنبد را چهارگوش ساختهاند و در هر گوشه یک برج بنا کردهاند. حیاط آن درازایی اندکی بیش از 16 متر دارد. در هر بخش (ضلع) سازه، ایوانی طراحی کردهاند. اصطبل کاروانسرا در پشت یکی از ایوانها جای دارد. در بخش شاهنشین سازه نیز بادگیری هشتتَرک برآوردهاند. در پشت یکی از اتاقها، آشپزخانه دیده میشود و از دو گوشهی ورودی کاروانسرا دو راهپلهی قرینه برای رفتن به پشت بام دیده میشود. بهگمان میرسد که کاروانسرای چاه گنبد را بهگونهای طراحی کردهاند که بهرهوری نظامی نیز داشته باشد. زیرا در دورتادور سازه جانپناه دیده میشود و روزنههایی برآوردهاند که جایی برای تیراندازی و نگاهبانی بوده است. هرچند بانی آن نخواسته است که قلعهای با کاربرد نظامی بسازد، اما طراح کاروانسرا بهگونهای آن را برآورده که چنین کاربریای را به ذهن میآورد. گستردگی سازه به 900 متر مربع میرسد.
کوشش بانویی نیکوکار برای ساخت کاروانسرای چاه گنبد
دربارهی ساخت کاروانسرای چاه گنبد چنین گفته شده که در زمان قاجاریه، شترداری به نام کرمعلی یزدی که در کرمان میزیسته، از کرمان به خراسان کوچ میکند. زمانی که به جایی میرسد که اکنون کاروانسرای چاه گنبد در آن ساخته شده، از این که سایبان و جایی برای استراحت نمییابد، روز سختی را پشت سر میگذارد. پس با خودش پیمان میبندد که اگر با فروش کالاهایش به دارایی و ثروتی رسید، در آنجا کاروانسرایی برای مسافران و آیندگان و روندگان بسازد. این شتردار یزدی بسیار زود به ثروتِ آرزوکردهاش میرسد اما پیش از آن که به پیمان خود وفا کند، بیمار میشود و میمیرد. پیش از مرگ، از همسرش میخواهد که آرزویش را برآورده کند و در چاه گنبد کاروانسرایی بسازد. آن بانوی نیکوکار نیز پس از مرگ همسرش چنین میکند و با کوششی درخور ستایش، کاروانسرای چاه گنبد را با سختی و هزینهی بسیار، بنا میکند. نوشتهاند که این بانو، دو سال کوشش کرد و در فصلهای بهار و تابستان در همان چاه گنبد رَخت افکند و زندگی کرد تا این کاروانسرا ساخته شد. او از شهر تون (فردوس) آرد میآورد و به دست خود برای کارگران نان میپخت. سرانجام تلاشهای او ثمر داد و کاروانسرایی ساخته شد که اکنون بخشی از میراث تاریخی آن گستره است.
*یارینامه: آگاهیهای این بخش برگرفته از کتاب «کاروانسرا در ایران» نوشتهی سعید هادیزاده کاخکی است (نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی- چاپ دوم، 1393).
با دیگر کاروانسراهای تاریخی ایران آشنا شوید: