چندهفته پیش دنبال سرچشمههایی (منابعی) میگشتم برای فراهمآوردن نوشتار پیر خواجهخضر. در این فرآیند به نوشتهای گزارشگونه برخوردم دربارهی روستای الهآباد (یا ال آباد) رستاق[1] یزد به نام “اله آباد عقابی بر پهنه کویر یزد”! هر چه جستوجو کردم به جز یک فرتور (تصویر- عکس) از خواجهخضر نیافتم ولی تا بخواهید تصاویری زیبا از جاها و سازههایی گوناگون از الهآباد و کشتزارهای پیرامون آن به همراه مخروبههایی بازمانده از کوی (محله) دیرینهتر آن دیدم که برای من بس چشمگیر مینمود. بر آن شدم که از نگاه جغرافیایی برای آن فرتورهایی (عکسهایی) که از دید من گفتوگوبرانگیزتر مینمود جستاری بنویسم. افزونبر آن فرتورهایی را برگرفتم که برای فراهم نمودن “بنمایهها” (ماخذها) شدنیتر مینمودند. این نوشتار کوتاه برای آشنایی با گونهای ساختمان یا سازه است به نام برج یا اتاقک کشتخوان که در یکی از فرتورهای آن نوشتار دیدم (فرتور یک).
فرتور یک: نمایی از یک کشتخوان یا هشت دری. برگرفته از : برومندی، گزارش امرداد، ۱۶ آذر ۱۳۹۹.
سامانه کشاورزی روستایی در یزد بیشتر بر مبنای کشت مشاع (شراکتی یا همگانی) پویا بوده است و شوند این امر کمبود آب بوده است. برای بهرهوری از آب قناتها یا چشمهها باید یک سامانه همکاری گروهی برقرار میگردید که به پخش عادلانهتر آب کمک میکرد (مهرشاهی، ۱۳۵۷). در شرایط بسیار سخت آبوهوایی استان یزد (و ایران میانی) با نوسان هوا بین بسیار گرموخشک در تابستان و سردوخشک در زمستان (با امکان بارش برف و باران) بهرهبرداری از همین آب کمیاب و زمین های ناچیز نیاز به پایه های هنداسگری (مهندسی) و برنامه ریزی و سازماندهی داشته است. به همین شوند (دلیل) در برپا ساختن هر گونه سازه یا ساختاری در سپهر (فضای) کشتوکار از تجربه و کاردانی گذشتگان به خوبی بهرهبرداری میشده است.
یکی از این سازهها که در زمینهای کشاورزی به شکلها و اندازههای گوناگون رخ مینموده است به “برج کشتخوان یا کشتخان” یا “هشت دری” نامور است[1]. از آن جا بسیاری از این سازهها در روستاهای یزد در دست ویرانی و فراموشی هستند و بسیاری از جوانان نیز دیگر به دلایل گوناگون و منطقی، از جمله فراهمنبودن شرایط کشاورزی (بهویژه آب قنات و مدیریت هوشمندانه) از این نوع کار و زندگی دور هستند شاید سودمند باشد که یادی کنیم از این ساختارهای ساده با نقشی ویژه و در حال نابودی در محیطی خرد گریز!! نکتهای را باید این جا روشن سازم و آن این که بیشتر بار این نوشتار با پرسشگری از دوستان و به ویژه برخی از زرتشتیان، فراهم آمده است که از همه آنان سپاسگزارم و در جای خود از ایشان نام خواهم برد.
بخش نخست: چرایی و هدف این پژوهش خرد
در شرایط آبو هوایی ایران میانی با بالاوپایینرفتن شدید دمای هوا در زمستان و تابستان و مشکل کمبود آب و توفانهای شدید، توجه به ایجاد گسترهی سبز باغها و کشتزارها در دورادور شهرها و روستاها ارزش فراوانی در کمک به زندگی اقتصادی مردم و همچنین تعدیل آبوهوا داشته است (طاهباز، ۱۳۷۴). با گستردگی باغات و زمینهای کشاورزی و با توجه به کمبود امنیت در بیشتر زمانها (در تاریخ ایران) نیاز به نگهداری و نگهبانی تولیدات کشاورزی ارزش بسیاری مییافته است. نمونهای از مکانهای نگهبانی از کشتزارها به نام برج کشتبان (نگهبان کشت) یا برج کشتخوان یا هشت دری (اگر هشت داشته) نامور هستند که امروزه شوربختانه در بسیاری از روستاهای ما ویران شده یا در خطر ویرانی هستند. بسیاری از روستاها و آبادی های ناحیه رستاق یزد در سیصد سال اخیر به دلیل خشکی قنات یا پیشروی شدید تپههای ماسهای بادی و یا سیلهای ناگهانی شوربختانه از بین رفتهاند اما نام آنها در برخی کتب و خاطرهها بر جای مانده است (پویا، 1379، ص 161). بسیاری از روستاهای زرتشتینشین نیز بهویژه در استانهای کمآبی مانند یزد، به دلایل کمبود آب و خشکسالی و کاهش چشمگیر جمعیت متروکه شدهاند. از جمله این روستاهایی که در هفتاد سال اخیر متروکه شدهاند میتوان به بهرام آباد و عصر آباد اشاره نمود. یک شکل دیگر از متروکهشدن و واافتادن زمینهای کشاورزی هم در یزد دیده میشود که به زمینهای کشاورزی موقوفهای مربوط میشود که پس از اتمام زمان وقف عام آنها (اجاره نود و نه ساله به کشاورزان) حالا با تمام شدن مدت اجاره و نبود تمایل دولت و یا صاحب وقف به تمدید اجاره، به شوند دگرگونی کاربری-به سمت کاربری با سود بیشتر- و با تنگنای کمبود آب به تدریج خشکانده شدهاند. پیآمد این فرآیندها، بیکارماندن و متروکهشدن زمینهای کشاورزی و در نتیجه تمام سازههای وابسته به آن، از جمله ویرانی برجهای کشتبانی و هشت دریها شده است. به همین شوند است که ثبت و یادداشت چرایی پیدایش و کارکردهای این سازه شاید برای یادی از چگونگی گذران دوران کشاورزی و شیوههای کارکرد عناصر سازنده آن در روستاهای ما ارزشمند باشد اگر چه که امروزه روز گویا هدف پایمالیدن بر یادمان های نیک گذشته است.
بخش دو: ساختار ساده مهندسی و کارکرد این سازهها
ساختمان خشت و گلی که در فرتور یاد شده از کشتزار اله آباد (رستاق یزد) در بالا نشان دادم هیچ پیمانه (مقیاس) نداشت که بشود بلندا و پهنای آن را به دست آورد. خود با این گمان (فرض) که پهنای راه پله پنجاه سانتی متر باشد، پهنا و بلندا و دیگر سویها را اندازهگیری کردم که در فرتور دو نشان داده شده است و امیدوارم که این سنجشها (اندازهیابیها)درست بوده باشد (نگاه کنید به فرتور دو).
فرتور دو: سنجش های برآوردی (تخمینی) بلندا و پهناهای پایین و بالای برج کشتبان (اله آباد رستاق یزد). فرتور از سرور دهموبد
بلندای کل برج کشتبان الهآباد در این فرتور چهار متر از سطح زمین است که بلندی بخش بالا (طبقه اول) یا همان هشت دری کما بیش دو متر تا دو متر و بیست سانتی متر و بلندی بخش زیرین یا همکف (بخش زمستانه) کمابیش یک متر و نیم تا یک و هشتاد سانتی متر میشود. پهنای کف برج هم بدون در نظرداشتن راهپله به چهار متر میرسد در حالی که بخش پشت بام پهنای کمتری دارد.
در باره پیشینه، گوناگونی و مهندسی و کارکردهای برج کشتخوان (در این نوشتار کشتبان) میتوانید به پژوهشی ارزشمند به کوشش صفایی و همکاران (۱۳۹۳) مراجعه کنید که من هم بخشی از دادههای این نوشتار را از آن گرفتهام.
برجهای کشتبانی (در نوشتههای دیگر کشتخوانی) تا آنجا که دیدهام و پرسیدهام از موادی همچون خشتوگل با پوششاندود کاهگل ساخته شده است. برج کشتبان الهآباد دو اشکوبه است که یک راهپله از بیرون به اشکوب بالایی راه دارد (فرتور یک و دو). اما در روستایی مثل مریمآباد (اکنون محلهای از شهر یزد) کشتبانهای یک اشکوبه (طبقه) هم بودهاند و دارای دو بخش یک اتاق بزرگتر و یک بخش مانند انباری یا پستو بوده است (راهنمایی دوست گرامی آقای خسرو تشکر به تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۲). به نظر میرسد که برجهای کشتبانی دو اشکوبه با کمی تفاوت در مریمآباد هم وجود داشت که شوربختانه تا آنجا که مشاهده میشود مخروبه شدهاند. کاربردش هم این بود که محل نگهبانی دشتبان بود. بخش زیرین برای گذاشتن خوراک و پیشکشی (هدیه) که کشاورزان به دشتبان میآوردند. دشتبان که کارش حفاظت از دشت بوده است، در نیمروز که هوا خیلی گرم بود و نمیتوانست با راهرفتن به کشتزار سرکشی کند به اشکوب بالایی میرفت که بخوبی بتواند بر همه دشت نظارت داشته باشد و دیدهبانی کند. (توضیح از آقای فرشید شهریاری دوست گرامی به تاریخ سوم مهر ۱۴۰۲).
فرتور سه: یک گونه دیگر از برج کشتخوان در میبد (صفایی و همکاران ۱۳۹۳)
برجهای کشتبانی یا هشت دری در روستاهای میبد بسیار چشمگیر و گوناگون بودهاند و پژوهش بر روی آنها نشانه چندگانهبودن کارکرد آنها بوده است. نخستین کارکرد این برجها، جایگاه نگهبان کشتخوان یا همان کشتبان بوده است که در فصل بهار و تابستان در اشکوب بالایی جا میگرفت و تمام دشت را زیرنظر داشت. افزونبر این به شوند ساختار ویژه گرد یا چندبری برج، امکان دید بیشتر و نیز به هنگام نیاز، رسایی فریاد مناسب برای هشداردادن را داشت (فرتور سه). بخش اشکوب پایین نیز جهت پختوپز و یا اقامت زمستانی در نظر گرفته شده بود. در میبد به این نگهبانان کشتخوان “دشتبان” هم میگویند (صفایی و همکاران، ۱۳۹۳). کارکرد دوم این سازه، استفاده بهعنوان مکان ماندن و استراحت کشاورزان و دشتبان یا نگهبان کشتزار بوده است. کارکرد مهم دیگر برخی از این برجهای کشتبانی، بهرهوری جهت مدیریت غیرمستقیم نحوه آبیاری بوده است. در نظامهای ترادادی (سنتی) آبیاری تاقدار (مسوول بخشبندی آب) و آبیار و جوغون (جویبان) از برجهای کشتبانی (یا کشتخوانی) جهت جایی برای خدمات آبیاری و استراحت یا انتظار برای تحویلگرفتن نوبت بعدی آب و…..استفاده میکردهاند. همچنین به گفته سالخوردگان محلی میبد، برجهای کشتخوان مکان وعده گاه و اطلاعرسانی کشاورزان بوده است بهطوری که به دلیل نمایان بودن مکان این سازهها برای همه روستاییان، به هنگام نیاز به گردهمایی و مشورتها، در کنار این برجها جمع میآمدهاند (صفایی و همکاران، ۱۳۹۳).
نتیجه
با توجه به نوشتار بالا، ساختمانهای به نام برج کشتبانی یا کشتخوانی در کشتزارهای یزد دارای کارکردهای چند جانبه بوده است که مهمترین آنها کارکرد نگهبانی محصولات کشاورزی، مدیریت آبیاری، نقش استراحت گاه و مکان انتظار جهت نوبت کار و همچنین استفاده از آنها در زمانهای ویژه مانند زمستان جهت محل خورد و خوراک بوده است. با نگرش به روند متروکشدن روستاها و فروپاشی سامان کشاورزی در بسیاری از نواحی کشور که با ویرانی عناصر معماری ارزشمندی همچون برجهای کشتبانی همراه بوده است پایستن (ثبت) و بایگانی تاریخچه و روش کارکرد این گونه سازه ها دارای ارزش ويژهای برای آیندگان خواهد بود.
دکتر داریوش مهرشاهی* مهرماه ۱۴۰۲
*هموند بازنشسته گروه جغرافیای دانشگاه یزد
[1] رستاق که در اصل روستاک بوده است به آبادیهایی که در اطراف یک شهر به حالت روستایی هستند گفته میشده است. در مورد یزد به روستاهای مابین یزد و میبد گفته میشود.
[1] البته به گمان من برج کشتبانی یا برجکشتبان درستتر مینماید.
سرچشمه ها
برومندی، گوهر: ال آباد عقابی بر پهنه کویر یزد. تارنمای امرداد ، 16 آذرماه 1399، پیوند (لینک)
https://amordadnews.com/51613/
پویا، عبدالعظیم: آبنامه یزد، جلد اول شناخت سرزمین. شکرت سهامی آب منطقه ای یزد. انتشارات آوای نور تهران، ۱۳۷۹، ۲۰۴ صفحه.
صفایی، علی محمد؛ طبسی، محمد و سمیه حقیقی: شناخت، تحلیل و گونه شناسی برج های کشتخوانی میبد. مسکن و محیط زیست، شماره ۱۴۶، تابستان ۱۳۹۳؛ صص ۷۶-۵۹.
طاهباز، منصوره: اصول یک معماری کویری. مجله صفه، ۱۳۷۴ پاییز و زمستان، شماره های ۲۰-۱۹ پیاپی، صص ۸۹-۷۸.
مهرشاهی، داریوش: جغرافیای طبیعی و انسانی چند روستای زرتشتی نشین استان یزد. رساله دوره کارشناسی ارشد، خرداد ۱۳۵۷. دانشکده علوم زمین دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی کنونی).