بندرلنگه، در استان هرمزگان، گذشتهی تاریخی دور و درازی دارد. این شهر و گسترهی آن را در زمان هخامنشیان «گوگانا» مینامید و همانند امروز بندری بود که دادوستدهای خلیج فارس را سامان افزونتری میداد. این نقش تاریخی، در همهی سدهها ادامه داشت و از این شهر و بندر آن جایگاهی مهم و باارزش ساخت. شاید بندرلنگه را باید اصلیترین بندر آن گستره و مرزها و جزیرههای خلیج فارس دانست. در روزگاری نزدیکتر به زمان ما نیز بندرلنگه اهمیت اقتصادی و بازرگانی خود را نگاه داشت و در زمان قاجاریه سرآمد بندرهای تجاری ایران شناخته میشد و دادوستدها را با آمدن و رفتن کشتیهای انبوه از کالا، رونق بیشتری میداد. بازار این بندر مهمترین سبب رونق تجاری شهر و گسترههای دور آن بود. بازار بندرلنگه نه تنها از دید تاریخی بلکه از نگاه اقتصادی نیز ارزشهای کممانندی دارد.
بازار بندرلنگه را «مساح» و گاهی «مساء» مینامند. این بازار که در میانهی شهر بنا شده است، بدان سبب مساح نامیده میشود که طرح و سازهای از پیشاندیشده و هندسی دارد. در زبان تازی، مساح به معنی «نقشهبردار» و «مساحتکننده» است. طراحی سنجیده و هندسی بازار سبب شده بود که آن را مساح بنامند؛ نامی که برای بومیان و فارسیزبانان بندرلنگه چندان آشنا نبود و به آن «مساء» میگفتند؛ یعنی«عصرگاه»! پیداست که نام اصلی و درست بازار بندرلنگه، مساح است و نه مساء.
ویژگیهای بازار بندرلنگه
بازار بندرلنگه از دوران باستانی ایران وجود داشته و همواره این بندر جایی برای دادوستدهای اقتصادی بوده است. اما بازار کنونی میانهی سالهای 1280 تا 1292 مهی، در روزگار پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار ساخته شده است. طرح آن مانند بیشتر بازارهای سنتی ایران، بهشکل راهرویی است که دکانهایی در دو سوی آن بنا شدهاند؛ دکانهایی که شمار آنها به یکصد واحد میرسد.
به سبب اقلیم و آبوهوای بندرلنگه، سقف بازار را با چوب درختان بومی، مانند بوریا، نخل و چندل، برآوردهاند و کاهگِلی روی چوبها کشیدهاند. اما در این سالها به سبب ریزش باران و رسیدگی نکردن به سقف بازار، گمان ریزش آن میرفته و چندان استواری و پایداریای برای آن نمیتوان گمان بُرد. پیداست سقفی که از چوب شکل گرفته باشد، هر اندازه هم که آن چوبها ستبر و استوار باشند، باید پیوسته بازسازی و نگهداری شود تا در برابر بارشها و بادهای موسمی دوام بیاورد؛ کاری که شوربختانه در دهههای گذشته کمتر انجام گرفته است. از همینرو بود که در بهمنماه 1394 خورشیدی سقف چوبی بازار مساح در آستانهی ویرانی قرار گرفت (گزارش خبرگزاری فارس). هرچند در همان زمان مسوولان شهر درصدد برآمدند تا سقف و کف بازار را بازسازی کنند. گویا 80 درصد بافت بازار، قدیمی است و نیاز با باززندهسازی دارد (گزارش تارنمای دانا).
این را هم بیفزاییم که در گذشته و حتا امروز، بازارهای ناپایدار، که موقتی بودند و به آنها «بازارگاه» میگفتند، بدون سقف ساخته میشدند یا سایبانی از چوب و شاخههای پُربرگ درختان داشتند. در گسترههایی هم که برخوردار از آبوهوایی خشک بودند، بازارها بدون سقف آجری ساخته میشدند و پوشش آنها از چوب و بوریا بود. نکته اینجاست که بازارهایی با پوشش چوبی، صاف (مسطح) بودند، در حالی که سقف بازارهای آجری گنبدیشکل از کار درمیآمدند، زیرا با مصالح آجری نمیتوان سقفهایی صاف در دهانههای بزرگ پدید آورد. در برخی شهرها، حتا بازارهای همیشگی (دائمی) نیز سرپوشیده نبودند. البته چنین بازارهای کمیاب و انگشتشمار هستند و چنین معمول بود که سازندگان بازارها برای آن که مردم در تابستان از گرما و در زمستان از سرما در امان باشند، بازار را سقفدار کنند. نکتهی دیگر آن که بازارهایی مانند بازار مساح بندرلنگه که سقف آنها از چوب و بوریا بود، هوای درون سازه از تابش آفتاب گرم و داغ میشد و برای همین کف بازار را آبپاشی میکردند و بدینگونه فضایی خُنک پدید میآوردند تا توانفرسایی تابش آفتاب و گرمای درون بازار را کمتر کنند.
با همهی آسیبهای نمایانی که بدان اشاره کردیم، بازار بندرلنگه هنوز هم ارزش دیرپای خود را نگه داشته است و نبض دادوستدهای شهر است و بخشی از آوردن و بردن کالا به دیگر شهرها و استانهای کشور را بردوش دارد و به کاربری تاریخی خود ادامه میدهد. بهویژه در باختر استان هرمزگان، بازاری مهم و کلیدی شناخته میشود و بسیاری از نیازمندیهای مردم را برآورده (:تامین) میکند. جدای از آن، دکانهای بازار که هنوز حالوهوای دیرینه و تاریخی خود را از دست ندادهاند، دیدنی هستند و یادآور گذشتهی چند سدهای آن. بزازها، خرازها، عطارها، قنادها، نانواها و دیگ پیشهوران بازار، با کالاهای خود مردم را به سوی بازار تاریخی شهر میکشانند تا زندگی جریان همیشگی و روندهاش را از دست ندهد.
*یارینامه: تارنماهای دانا؛ ویکیپدیا و کتاب «بازارهای ایرانی» نوشتهی حسین سلطانزاده (1383).
با دیگر بازارهای کهن ایران در نشانی زیر آشنا شوید:
یک پاسخ
بسیار زیباست