سالها پیش در رشتهکوههای روسیه، باستانشناسان کهنترین فرش جهان را یافتند؛ فرشی هخامنشی که میان سالهای 550 تا 350 پیش از میلاد در ایران بافته شده بود. آن فرش اکنون به نام پازیریک آوازه دارد. در کنار فرش هخامنشی، قطعهپارچهای را یافتند که نقشهایی رنگارنگ از گراز و خرس داشت. این خرس را تنها در بخش شمالی ایران کنونی (در استان گیلان) میشد یافت. پس بیگمان قطعهپارچهی زیبای یافتهشده در کنار فرش پازیریک هخامنشی، همان هنر و صنعت دستی است که اکنون در گیلان به آن «رشتیدوزی» میگویند؛ هنری والا و اشرافی و چندهزارساله.
رشتیدوزی همان قلابدوزی است. هنری است که با آرایهدادن به پارچههای گرانبها و به کمک نخهای ابریشمی، بافته میشود و ویژهی هنرورزان استاد شهر رشت است. دیرینگی بسیار این هنر، گواه آن است که بافندگانش تا چه اندازه در این کار توانا و چیرهدست هستند و هنر خود را نسلبهنسل آموختهاند و بهکار میبرند.
رشتیدوزی چنان فاخر و گرانبها بود که در گذشتهها، تنها ثروتمندان و اشراف توانایی خرید آن را داشتند؛ یا درباریان و وابستگان به دستگاه فرمانروایی آن را تهیه میکردند و جامههایی باشُکوه، با نقشهای بسیار زیبای رشتیدوزیشده، بر تَن میکردند. اما اکنون (با آن که مدتها هنر رشتیدوزی از یادها رفته بود) بهگونهای سادهتر هم بافته میشود تا همگان توان مالی خرید آن را داشته باشند.
هنرمند رشتیدوز، برای بافتن نقشهای گیرا و چشمنواز، بر روی بلندیای (کُتلی) مینشیند و به کمک چوبی شیاردار پای خود را بر روی ابزار رشتیدوزی میفشارد و با رد کردن پارچه از میان میلههای چوبی، با قلاب ویژهای سرگرم کار هنرمندانهی خود میشود. بهترین و گرانبهاترین رشتیدوزیها با نخهای ابریشمی انجام میگیرد و از رنگهایی بهره برده میشود که هماهنگ و همسان با طبیعت یگانه و زیبای گیلان است. استادان رشتیدوزی میدانند چگونه رنگهای گرم و سرد را در کنار هم و درهمتنیده به کار ببرند تا دستباف آنها در دیدن و پوشیدن، در نهایت زیبایی باشد.
هنرمندان رشتیدوزی گاه از پارچههای ماهوتی یا پارچههای دیگر استفاده میکنند و روشهایی را بهکار میبرند که بسته به نوع پارچه، جداییهایی (:تفاوتهایی) با هم دارد. نقشها سنتی است و نامهایی چون ترنج، لچک ترنج، شمسه، هشتپر، بازوبند و گلومرغی دارد.
هنر رشتیدوزی آنگونه زیبا است که برای آراستن میزها یا حتا روتختیها استفاده میشود. آن زیبایی یگانه، در گذشتهها بسیار بیشتر به چشم میآمد. نمونههایی از رشتیدوزیهایی که در دیرینکدههای (:موزههای) ایران و جهان نگهداری میشود، گواه آن است که این هنر چه ارزش و اهمیتی برای همگان داشته است و یکی از فاخرترین پیشکشهایی بوده است که از ایران به جهان باخترزمین بُرده میشد. حتا جامهای سپند (:مقدس) در کلیساهای مسیحیان جهان پوششی از رشتیدوزی داشت. برای همین بود که هنرمندان رشتیدوزی گاه از رشتههای باریک و زرین طلا در بافتن نقشهای پارچهی رشتیدوزیشده استفاده میکردند تا این هنر شایستهی دربارها و جاهای سپند باشد.
در هنر رشتیدوزی دستِ هنرمند برای نقشزدنها باز است و او میتواند از نگارههایی آفرینشگرانه (:خلاقانه) و دلخواه خود نیز استفاده کند یا از همان گلدوزیهایی بهره ببرد که از دیرزمانها بر روی پارچههای رشتیدوزی دیده میشود و الگویی ثابت دارند.
این نیز گفتنی است که گونهای از قلابدوزی که همانند رشتیدوزیهای گیلان است، در استانهای اصفهان و خراسان رضوی نیز بافته میشود.
*یارینامه: گزارش خبرگزاری ایسنا (3 فروردین 1402)؛ تارنماهای میراث آریا و بیتوته.
با دیگر صنایع دستی در خطر فراموشی ایران در نشانی زیر آشنا شوید: