مردم شاهرود، در استان سمنان، در کنار هنرهای سنتی بسیار، در بافتن «کلاهپشمی» نیز چیرهدست و توانا هستند. هرچند اکنون در این شهرستان، شمار اندکی از مردم از کلاهپشمی استفاده میکنند، اما ریشههای این صنعت دستی استوارتر از آن است که بیم فراموشی کامل آن برود.
ارزش کلاهپشمیهای بافت شاهرود را زمانی بهتر میتوان شناخت که سوز سرما تاب و توان رهگذران را میگیرد و با استفاده از این کلاه، حسی از گرمایی دلپذیر آنها را از گزند سرما دور نگه میدارد.
کلاهپشمیهای شاهرود اکنون نیز به همانگونه بافته میشوند که سدههای پیش بافته میشدند و سنتی پایدار را در خود نگه داشتهاند. از سویی دیگر، کلاهپشمی با آیینهای مردم شاهرود نیز آمیخته شده است و در فرهنگ خود برای این پوشش سر، جایگاهی نمادین و مهم میشناسند.
کلاهپشمی از پشم گوسفند یا شتر بافته میشود و گاه نیز از کُرک بُز. بافت آن ساده است و گرهای ندارد، اما استادی و مهارتی میخواهد که استادان این صنعت دستی با پشتکار و کار پیوستهی سالیان، بدان دست یافتهاند. پس از نخریسی پشم، تنها ابزاری که در کلاهپشتی به کار میرود، میلهای فلزی یا چوبی است. اما چه چیزی کلاهپشمی شاهرود را از نمونههای دیگر جدا میکند؟ میتوان آن تفاوت را در رسوخناپذیری این کلاه در برابر سرما دانست. دولبهی کلاه نیز به گونهای بافته شده که میتواند پوششی برای گوشها باشد؛ از همینرو است که کلاهپشمی را کلاهگوشی نیز میگویند. گونهی دیگری از این صنعت دستی، کلاه دوربسته نام دارد که مخروطیشکل است و بخش پایینی آن دولبهای است.
بانوان شاهرودی در بافت کلاهپشمی استادی کممانندی دارند، اما مردان نیز در این هنر همگام با بانوان هستند و سنت کلاهپشمیدوزی را که از نسل پیش از خود یاد گرفتهاند، ادامه میدهند تا پایداری بافت آن را در شهرستان خود تداوم داده باشند. نکتهای که باید بدان اشاره کرد این است که اگر کلاهپشمی را با کُرک بافته باشند، به آن «کلاهکُرکی» هم میگویند.
این را نیز ناگفته نگذاریم که برای استادان کلاهپشمیباف (یا کلاهکُرکیباف) تهیه کُرک بُز همراه با دشواریهایی است. آنها بیشتر به گسترههای سردسیری میروند و کُرک بُز را میخرند اما باید این کُرک را از موی بُز جدا کرد؛ کاری که زمانبَر است و بردباری بسیاری میخواهد. به هر روی، بافندگان این کلاه، اگر در کار خود توانا باشند، هر دو روز یک کلاهپشمی میبافند و برای عرضه در بازار آماده میکنند. بیشتر خریداران نیز از کوچنشینان (:عشایر) یا روستاییان هستند که هنوز استفاده از کلاهپشمی را فراموش نکردهاند و آن را بر کلاهبافیهای ماشینی، ترجیح میدهند.
هنر کلاهپشمیبافی، با همهی سادگی در طرح و بافت، کاری است که با اقتصاد مردم شاهرود (بهویژه در روستاهای شاهرود) پیوند دارد. هرچند سخنهایی برای ثبت کلاهپشمی در میراث ناملموس کشور شده است، اما کاهش تقاضای این کلاه در بازارهای شهری، توان اقتصادی بافندگانش را کاهش داده است؛ هنری که میراثی ارجدار از گذشتگان است و هنوز هم اگر در رنگآمیزی آن نوجوییهایی شود، رونق پیشین خود را به دست خواهد آورد و خریداران پیشین خود را بازمییابد.
*یارینامه: گزارش خبرگزاری ایسنا (خرداد 1402) و گزارش خبرگزاری ایرنا (فروردین 1398).
با دیگر صنایع دستی در خطر فراموشی ایران در نشانی زیر آشنا شوید: