یک دانشجوی میکروبیولوژی! در مجازستان دربارهی کسانی که به جای «سلام» میگویند «درود» دو ادعای شگفت پیش افکنده است:
نخست: آنها نمیدانند که زبانها با هم دادوستد دارند و زبان خالص وجود ندارد، ازهمین رو آنها باید به غار برگردند!
من نمیدانم چگونه از دید منطقی میتوان از دل چنین مقدمهای به چنان نتیجهای رسید. راستش سخن آنقدر بی و در و پیکر است که شاید درست آن بود که بیپاسخ بماند، ولی از آنجا که در جهان تودهوار کنونی سخنان بیپایه نیز مخاطبینی مییابد و ممکن است کسانی را گمراه کند، ناچار باید نکتههایی را یاداور شویم.
چرا گمان میکنید هر کس که به جای «سلام»، «درود» بگوید به دنبال زبانی آویژه یا خالص است؟ به طور کلی کسانی را که به دنبال جایگزینی واژههای پارسی به جای وامواژههای همارز آنها هستند، سَرهگرا مینامند. شماری از مطرحترین سرهگرایان یا پارسیگرایان صد سال گذشته اینانند:
احمد کسروی تبریزی، ذبیح بهروز، محمد مقدم، محمود حسابی، شمسالدین ادیب سلطانی، محمد حیدری ملایری، میرجلالالدین کزازی.
نهتنها هیچ کدام از این بزرگان به دنبال زبان خالص نبودهاند، بلکه آشکارا گفتهاند که پیگیری چنین آماجی(هدفی) منطقی و شدنی نیست. گوینده در اینجا مرتکب مغلطهی پهلوانپنبه شده است، یعنی دروغی را به کسی یا جریانی نسبت داده و سپس دروغ خود را نقد و ریشخند کرده است.
دوم: ایشان در پاسخ کسانی که گفتهاند چه اشکالی دارد که بخواهیم زبان خود را پاس بداریم نوشتهاند: عربی هم یکی از زبانهای رایج در ایران است و اگر شما از گفتن «سلام» که واژهای عربی است پرهیز دارید پس شما نژادپرستید! در واقع ایشان کمابیش همهی نقدهایی را که در بخش دیدگاهها نوشته شده بود، با دو کلید واژهی «عربستیزی» و «نژادپرستی» پاسخ داده بود. با این رویکرد و تعریف از نژادپرستی فرانسویان که 400 سال است فرهنگستان زبان دارند و زبان خود را از وامواژههای نانیازین(غیرضروری) میپالایند همه نژادپرستند. یا مصریانی که در قاهره مجمع لغت عربی را به منظور پالایش و پاسداشت زبان عربی بنیاد نهادهاند نژادپرستند: یا تونسیها که ادارهی عربیسازی دارند، یا…
« اولین همایش عربیسازی در سال 1340/ 1961 با پیشنهاد مراکش تشکیل شد. در این همایش تصمیم گرفته شد که یک ادارهی دایمی برای عربیسازی اصطلاحات تشکیل شود.»1 به چند نمونه از واژهگزینیهای اعراب بنگرید:
پروفایل ملف شخصی
کیبورد لوحة مفاتیح
موس فأرة
با این نگاه آلمانیها نیز سخت نژادپرستند، زیرا چنان در پذیرش وامواژهها سختگیرند که شمار وامواژههایشان بسیار بسیار اندک است. نگاهی به چند نمونه از برابرنهادههای آلمانی بیندازیم:
تلویزیون Fernsehen
رایانه (کامپیوتر) Rechner
آسانبر(آسانسور) Aufzug
چینیها هم که در نژادپرستیشان حرفی نمیماند چون برای واژههای «نوترون» و «پروتون» هم برابرسازی کردهاند.
دوستان گرامی چنین محتواهای سخیفی همه روزه در مجازستان ساخته و پخش میشود. برخی از این محتواها مانند آنچه درباره آن سخن میگوییم چنان از دید دانشیک بیپایهاند که آدمی باور نمیکند کسی که در حد خواندن و نوشتن سواد داشته باشد متوجه پرت و پلا بودن آنها نشود. در بیشتر فِتادها(موارد) گوینده و یا نویسندهی چنین سخنانی دارای آماجهای سیاسی یا هویتی ایرانستیزانه است. یعنی یا چپ است و مانند بیشتر چپها دشمنی با ایران و ایرانی را نشانهی روشنفکری میداند! یا پانترک، پانعرب و… است. همیشه در چنین زمانهایی یاد سخنی از بهرام بیضایی میافتم: « هر کس را که ردی از فرهنگ خویش جستجو میکرد نژادپرست خواندیم.»2
دیگر آنکه پاکسازی و پالایش زبان دارای دلایل بسیار زبانی و برونزبانی است. برای نمونه هنگامی که به جای «جزر» و «مد» میگوییم: «فروکشند» و «فراکشند» آموزش این پَرمانهها(مفاهیم) را سادهتر کردهایم، زیرا ساختمان این دو واژهی فارسی به گونهای است که معنا را بهتر و دقیقتر میرساند و دانشآموز را از حفظ کردن طوطیوار واژههای «جزر» و «مد» میرهاند.
در نمونهای دیگر، فرهنگستان نخست با باززیواندن(احیا کردن) «پزشک» به جای «طبیب» راه را برای ساخت واژههای «دامپزشک» و «دندانپزشک» و «پزشکیار» و «ساختمان پزشکان»، و… باز کرد. به همان مارکس و لنین و دریدا و ژیژکی که میپرستید اینها منطق زبانشناسانه دارد و ربطی به نژادپرستی ندارد.
دلایل زبانی و برونزبانی برای پالایش زبان پارسی بسیار است و در یادداشتی کوتاه نمیگنجد. علاقهمندان به این گستره میتوانند به کتابها و نوشتههایی که در زمینۀ مهندسی زبان، برنامهریزی زبانی و واژهگزینی نوشته شدهاند بنگرند. ایواز(فقط) به یک نکتهی مهم اشاره بکنم و آن اینکه دادوستد زبانی میان عربی و پارسی به هیچ روی زاستاری(طبیعی) و دوستانه نبوده است. تاخت و تاز زبان عربی به زبان پارسی که با چیرگی نظامی آنها همراه بوده است به اندرش(ورود) شمار بالایی از وامواژههای نانیازین(غیرضروری) انجامیده است. واژههایی که ما آنها را به جای «وامواژه»، «زورواژه» مینامیم، زیرا وامواژه جایی پذیرفتنی است که زبان پذیرنده واژهای برای آن پرمانه(مفهوم) ندارد و تصمیم میگیرد به جای ساخت واژۀ تازه، همان واژه را از زبانی دیگر قرض بگیرد. آری هیچ زبانی خالص نیست، ولی برای هر زبانوری که به زبان خود ارج مینهد و برای هر کشوری که برای زبان مادری_میهنی خود ارزش قائل است، وامواژه واپسین گزینه است.
- واژهگزینی در ایران و جهان، رضا منصوری
- هزارافسان کجاست؟، بهرام بیضایی
4 پاسخ
سلام از متن بالا بسیار لذت بردم و بسیاری آموختم اگه پروان داشته باشم میخواستم بگم که واژه سلام 100% فارسی است و نیازی به ترجمه (باز هم فارسی است) آن نیست نشانه های آن در دیگر زبان های دنیا و هم خانواده و
بی هم خانواده بسیار است. واژه درود هم بسیار زیباست.
سپاسگزارم
درود
روامند کردن واژگان پارسی بهجای بیگانه راهی ندارد جز بهکارگیری آنها در صداوسیما و رسانهها و نیز در نبیگها(کتابها)ی آموزش و پرورش و دانشگاه که تنها و تنها به دست دلسوزان ایرانزمین انجام خواهد پذیرفت نه ناسرپرستان کنونی.
سپاس از شما
روزگارتان نیک. جناب جنتی کلماتی که بیان کردید و معانی ان را ریز نوشتید. متوجه نشدم که چه زبانی میباشد. اما در قدیم و شاید گذشته های دور از کلمه ی سلام و درود استفاده نمی شد. بلکه برای هر گاه یک اسمی گفته میشد.مثل روزبخیر. شب بخیر. چون آن احترام را که برای نماز و یاد آوری زمان بود همانگونه ادا میشد و به نظرم نژاد پرستی وجود نداشت.اما زبان خودش ارتباط گویشها میباشد که مدام به سادگی میچرخد . برای مثال در انگلیسی
Good morning.good afternoon. Good night
به
Hi.hello.
تبدیل شده.
اما نژاد گرایی نمیتواند باشد. ساده انگاری بیشتر به آن میتوان گفت.
در زبانهای دیگر هم باید اینچنین باشد.
ارتباطات کم کم سادگی را طلب میکند ولی متاسفانه کلمه ی اصلی خورده میشود. و هیچ ربطی به نژاد پرستی و نژادگرایی نمیتواند داشته باشد. البته امیدوارم که زبانهای دنیا و کلمات زیبا به درستی و قشنگ بیان و ادا شود. چون درست ادا نمودن کلمات احترام به خود و کلام زیبای خودمان در هر کشور و شهر و محله ای میتواند باشد. شاد و سربلند باشید.
باسلام ودرود فراوان
کلمه سلام درگون وکوتاه شده و فارسی سازی شده کلمه السلام علیک عربی میباشد ومخصوص پارسی زبانان است
هیچ عرب زبانی در دنیا کلمه سلام خالی را به کار نمیبرد وبرای او مفهوم خاصی ندارد
تنهامعنی که دارد این است که گوینده نصفه کلمه ای را گفته و مابقی را نمی گویدوکلمه بی معنی میباشد
تنها در میان پارسی زبانان این کلمه رایج است و مختص زبان پارسی شده است
بطوریکه در هر کجا دنیا ممالک مسلمان و غیرمسلمان شما فقط کلمه سلام را به کار ببرید کسانی که با ایرانیان وفرهنگ ایرانی آشنا باشند سریع میگویند شما ایرانی هستی درحالیکه اگر شخصی بگوید السلام و علیک دیگران می گویند شما مسلمان و عرب هستی اما نمی توانند ملیتش را مشخص کنند
پس جدال بیهوده نکنیم هم سلام و هم درود کلمات مخصوص پارسی زبانان است