موبد پدرام سروشپور در پرسه روانشاد شاهبهرام زندیان وی را یکی از بهترین و عزیزترین افراد هازمان زرتشتی نامید.
موبد پدرام سروشپور، سخنران پرسه شادروان شاهبهرام زندیان سخن خود را با فرستادن درود بر روان بهشتیروان شاهبهرام شیرین و اردشیر زندیان، آغاز کرد و ادامه داد، امروز در کنار آدریان تهران گردهم آمدیم برای بزرگداشت یکی عزیزترین و بهترینهای هازمان زرتشتی، من نخست افتخار میکنم به اینکه زرتشتی هستم و به هازمان نیک زرتشتی تعلق دارم. هازمانی که بهدرستی قدر زحمتکشان و عزیزان خود را میداند. باشندگی همکیشان، در خاکسپاری و پرسه، نماد همدلی و همراهیهای هازمان زرتشتی است که بهدرستی نماد با ارزشی است که میتوانیم به زرتشتی بودن خود افتخار کنیم. وی همهی اینها را به نیک بودن، نیت خیر و پاکی شاهبهرام در پیوند دانست. موبد پدرام سروشپور به چهره خندان روانشاد که در ذهن همه نقش بسته است، اشاره کرد. وی گفت، شاهبهرام در کنار ما در تمام آیینها باشنده بود و برای ما و خانواده آن شادروان سخت است که نبودنش را بپذیریم، ولی بر اساس هنجار هستی این گذر برای همه است. ما آرزوی شادی و آرامش روان را برای درگذشتگانمان داریم. ما همه زرتشتی هستیم و افتخار میکنیم که پیروان پیامبر بزرگ اشو زرتشت اسپنتمان هستیم و افتخار میکنیم که در گذر پر فراز و نشیب تاریخ این سرزمین توانستیم به همت و نیت نیاکانمان با خردگرایی و تلاش و کوشش و مهمتر از همه با پایداری خود این دین و فرهنگ زرتشتی را نگاهداریم. افتخار میکنیم که در ایران این سرزمین کهن و اهورایی قومی کوچک به نام قوم زرتشتی وجود دارد که با افتخار میگویم که ما همه زرتشتی هستیم. بنا بر اعتقاد من بر همه ما بایسته است که در هر دورهای از تاریخ خویشکاری خود را بشناسیم و بدانیم که چه باری بردوش ما است. امروز دورهی آگاهی است و انسانها با سرعت بسیار زیاد به سمت روشنایی و آگاهی حرکت میکنند. وظیفه ما بهعنوان زرتشتی این است که باید در اندیشه آن بزرگمرد که در چهار هزار سال پیش اینچنین اندیشه را برای ما آورد ژرف شویم.
بنا بر گزارش تمام پژوهشگران و تاریخ شناسان اشو زرتشت در دوره باستان انقلابی فرهنگی را پایهگذاری کرد.
آنها با برسی نوشتهها و داشتههای بشری پیش از اشو زرتشت و تحولی که پس از دوران اشو زرتشت که تنها ویژه ایران هم نبوده بلکه در کل جهان شکل گرفت، پذیرفتند که اشو زرتشت یک انقلاب بزرگ فرهنگی را پایهگذاری کرد. نکته مهم این است که خیلی از باورها و واژهها و اندیشهها برای نخستین بار بهوسیله این پیامآور بزرگ آریایی بیان شد.
موبد پدرام سروش پور در ادامه مهمترین آن انقلابها را خداشناسی نامید و افزود، امروزه ما بهراحتی از خدای یکتا گپ میزنیم ولی بدانیم که از گذشتههای دور تا به امروز این مبحث جای چالش دارد. اینکه خدا را چه تعریف میکنیم؟ نگاه ما به خدا چیست؟ خداشناسی اشو زرتشت بر چه اصولی پایهگذاری شده است؟ اینکه خدا هست یا خیر؟ این خدا چه صفاتی دارد؟ آیا او آفریننده جهان هستی است؟ چه نقشی در زندگی ما دارد؟ آیا حاکم است؟ آیا سرنوشتی را برای ما نوشته است؟ آیا اختیاری داریم؟ ارتباط خدا با انسان چیست؟ عدل الهی یا اشا کجاست؟ و در یک کلام آیا این خدا قابلدرک و شناختن است؟
موبد سروش پور در ادامه اشاره کرد که اشو زرتشت در این مسیر گام برداشت. با خرد خود و اندیشه خود به چیزی دست یافت که در کتاب خود که به نام مانتره برای ما به یادگار گذاشته است از آن سخن میگوید. وی گفت، خدایی که اشو زرتشت شناخت را مزدا یعنی دانایی کل و صفت او را اهورا یعنی هستیبخش نامید. پس خدای اشو زرتشت مزدا اهورا یعنی دانای کل هستیبخش است، یعنی خدایی که با تکیه بر دانایی خود جهان هستی را آفرید و این دانایی در وجود انسان هم ذرهای از آن تبلور پیدا کرده است که اندیشه و خرد نام گرفت. از نگاه اشو زرتشت آن چیزی که به انسان بها میدهد خرد است؛ و خرد ذرهای از مزدا است، ذرهای از دانایی کل است.
در تاریخ باستان پس از اشو زرتشت این اندیشهها نهتنها در ایران بلکه در جهان اطراف نشر یافت و این در نوشته فلاسفه بزرگ یونان آورده شده است. بسیاری از فلاسفه یونان مانند افلاتون، ارستو، سقراط، اپیکور و… از فلسفه زرتشت ایده گرفتند.
موبد پدرام سروشپور از مهمترین این افراد افلاتون را نام برد و افزود، نخستین بار افلاتون بود که از جهانی به نام جهان مُثُل، نام میبرد و افلاتون میگوید: جهان مادی ما یک سایه یا نمایی از جهان مُثُل است. افلاتون در کتاب جمهوری خود از واژه خیر مطلق، آفرینندگی، جاودانگی، زیبایی و شادی حرف میزند که این واژهها برای فرهنگ آن زمان تازه بوده است.
موبد سروشپور نفر دوم را ارستو که استادِ افلاتون بود نام برد که از اندیشههای اشو زرتشت ایده گرفته است. وی گفت: ارستو هم از دو جهان ناسوت و لاهوت نام میبرد. پیشتر از این دو فیلسوف، سقراط بود که از واژه دایمون که آن را صدای درونی که از ریشه دئنا است، نام میبرد. این واژه دئنا یا دین را اشو زرتشت پیشتر وجدان نام نهاده بود.
اپیکور مقداری با این ساختار مبارزه میکند و در مقابل این تفکرات ایستادگی میکند و میگوید آن خدایی که شما میگویید یک خدای حاکم نیست. اپیکور این قوانین را زیر سوال میبرد. همه اپیکور را فیلسوف شاد میشناسد.
موبد پدرام سروشپور، سخنران پرسه، در ادامه به خداشناسی اشو زرتشت اشاره میکند، اشو زرتشت خدایِ خود را با صفت هستیبخش و ماهیت او را دانایی کل مینامد ولی بزرگترین ویژگی خدایِ اشو زرتشت این بود که او سرچشمه تمام نیکیها است.
اشو زرتشت آن چالش نیکی و بدی را در جهان هستی برطرف کرد. اشو زرتشت گفت: خدا آفریننده نیکی است ولی انسان را آفرید که این انسان میتواند نیکی و بدی را شکل دهد. انسان آفریده خدا است ولی چون ذرهای از اندیشه خدا در وجود انسان قرار دارد و این اندیشه هم کامل نیست پس اگر این اندیشه در مسیر کمال نرود بدی را شکل میدهد. اشو زرتشت خدا را سرآغاز و سرانجام همه جهان هستی میداند و میگوید آن جهان هستی بدون شک با خدا آغاز شده و سرانجام آن نیز با خدا است.
موبد سروش پور همچنین افزود، اشو زرتشت بزرگترین ویژگی خدا را در گاهان، مردم دوستی میداند. خدایِ اشو زرتشت، هیچ مرزی بین انسانها بهواسطه قومیت، ملیت و اعتقاد قرار نداده و خدایِ زرتشت خدای تمام انسانهاست. پدرام سروشپور مبحثی که اشو زرتشت بیان کرده را جهانبینی اشو زرتشت میداند یعنی باور داریم اشو زرتشت کل جهان را در یک نگاه میبیند. اشو زرتشت بزرگترین ویژگی خدا را مردم دوستی میداند که در اندرز گواه گیری زرتشتیان هم به آن اشاره شده است. موبد پدرام سروش پور در ادامه افزود، من اعتقاد دارم ویژگی خدایِ اشو زرتشت آزادیبخش بودن او است.
خدایِ اشو زرتشت فرمان ننوشت، حکم و فرمانی نداد. به اعتقاد پدرام سروشپور، خدایِ اشو زرتشت خدای ما انسانها است که ما بخشی از آن خدا هستیم. مهمتر اینکه از آن چیزی که خدا داشت به ما بخشید خدایِ اشو زرتشت اندیشه داشته و بهواسطه آن آزادی را به تمام انسانها بخشید.
موبد پدرام سروش پور افزود، چیزی که چهارچوب داشته باشد آزادی نیست انسان باید از اندیشه خود پیروی کند.
فریدریش هِگِل، که نزدیکترین اندیشه را به اشو زرتشت دارد، میگوید: انسانها باید بتوانند از اندیشه خود پیروی کنند.
اساس آموزههای اشو زرتشت در هات 30 گاهان هم همین است. در همین هات اشو زرتشت میگوید: ای زنان و ای مردان، بهترین سخنان را به گوش هوش بشنوید با خرد خود نیک بنگرید آنگاه هریک از شما آزادانه و با اختیار از این دو، نیکی یا بدی یکی را برگزینید. اشو زرتشت در گاهان راه رسیدن به خدا را بَهمن (وهومن) یعنی اندیشه نیک میداند و نماد آن را آزادی میداند. این اندیشه در بستر آزادی است که رشد میکند و به کمال میرسد.
دقیقی و حکیم ابوالقاسم فردوسی کسانی هستند که نگرش اندیشه اشو زرتشت را ادامه دادند و نگذاشتند گسست فرهنگی در ایرانزمین شکل بگیرد. در شاهنامه تمام داستانها با ستایش خدا و ستایش خرد آغاز میشود.
حکیم عمر خیام یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین افراد بود که آموزش داد که شک نکنیم، پس خیام به نوعی ساختارشکن بود.
بنا بر گفتار موبد پدرام سروشپور، قرونوسطی نتیجه تقابل شریعتی و حاکمیتی دین با خرد و خردگرایی بود. این قرن از زمانی آغاز شد که کلیسا بهواسطه کتاب مقدس پا بر روی خرد و خردگرایی گذاشت. آنها میگفتند هرچه در دنیا است در کتاب مقدس است و نیازی به خردگرایی نیست. بزرگترین فجایع از کلیسا شکل گرفت. پس از قرونوسطی دوره رنسانس شکل گرفت. در این دوره خردگرایی شکل گرفت و اروپا با نگاه کردن به گذشته پرافتخارش بود که پا در این دوره گذاشت.
موبد پدرام سروشپور در ادامه سخنان خود افزود، مانتره کلام اندیشه برانگیز اندیشه اشو زرتشت است که هیچگاه کهنه نمیشود. وی در ادامه افزود، بنا بر گفتار اشو زرتشت بهشت ساختنی است، وعده دادنی نیست. ما باید آن را بسازیم. در گاهان واژه اندیشه با سپنتا یعنی مقدس بهکار رفته است، اشو زرتشت یاد میدهد که هر چه مقدس شود یعنی برابر است با بستن راه اندیشه. اصالت اندیشه در آموزههای اشو زرتشت است. پس اندیشه مقدس است و نباید جلوی اندیشه آزاد انسان گرفته شود.
موبد پدرام سروشپور زندگینامه آن روانشاد را برای باشندگان خواند:
روانشاد شاهبهرام در دوم آبان ماه 1337 خورشیدی از پدری به نام اردشیر زندیان و مادری به نام شیرین در یک خانواده زرتشتی در حسنآباد میبد دیده به جهان گشود. دوران کودکی و جوانی را در حسنآباد سپری کرد و تحصیلات را تا دیپلم در میبد به اتمام رسانید. در جوانی در حسنآباد افزون بر تحصیل به کارهای کشاورزی و دامداری و آجرپزی مشغول بود.
روانشاد شاهبهرام در سال 1361 به تهران آمد و در فروردین 1364 با بانو فیروزه بهمردی پیوند زناشویی بست که حاصل آن سه فرزند به نامهای آرمان، اردشیر و ارشام است. روانشاد شاهبهرام بیش از 35 سال به کار و فعالیت در آژانس هواپیمایی ایرانتور و هواپیمایی کیان در پست حسابدار مشغول بود و افزون بر آن سالهای متمادی در تالار پذیرایی خسروی و ایرج نیز خدمات شایسته و بیدریغی را انجام داد. وی در تمامی آیینها با گشادهرویی از تمام میهمانان پذیرایی میکرد که بیشتر همکیشان با این واقعیت آشنا هستند.
سرانجام روانشاد شاهبهرام در روز اردیبهشت از ماه آبان سال 3762 دینی زرتشتی برابر 27 مهرماه 1403 خورشیدی در سن 66 سالگی به سرای نور شتافت.
موبد پدرام سروش پور پیام آرامشباد، انجمن موبدان، هیاتمدیره انجمن زرتشتیان تهران، مدیریت سازمان پذیرایی و کارکنان پذیرایی و همچنین، جمشید هوشنگی، هرمز اختری، امید فرهنگ، خشایار کاووسی، هوشمند نمیرانیان و مدیران و سرپرستان پیشین تالار پذیرایی، سازمان زنان زرتشتی تهران، انجمن خیریه درمانی، انجمن زرتشتیان شریفآباد مقیم تهران (اشا) و هیاتامنای موقوفه ارباب رستم گیو را برای باشندگان خواند.
تاج گوهر خداداد کوچکی (خانم خادم) هم به خبرنگار امرداد تاکید کرد که شاهبهرام شکیباترین فرد هازمان بود که حتا تا دیرهنگام شب هم در تالار پذیرایی میماند و در کار خود کوتاهی نمیکرد.
آیین پرسه روانشاد شاهبهرام زندیان روز آذر ایزد و آبان ماه 3762 زرتشتی برابر پنجشنبه سوم آبان ماه 1403 از ساعت 15 با خواندن اوستای پرسه که موبد اردشیر مهربانی آن را خواند در تالارهای ایرج و خسروی آغاز شد و تا ساعت 17 به درازا کشید.
موبد اردشیر مهربانی
افشین نمیرانیان، فرنشین انجمن زرتشتیان تهران
موبد پدرام سروشپور
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
یک پاسخ
درود .
شاه بهرام عزیز دوم آبان زاد روزش بود.
یادش گرامی
آبان است و ماه زادروز دلها / یکایک خوبان و بهترین حسها h-m