دوشنبه، ۱۸ بهمنماه ۱۳۹۵ برای دیدار شخصی با یکی از هموندان انجمن، با همکارم که برای پوشش خبر انجمن زرتشتیان تهران راهی میشد همراه شدم تا به محل برگزاری نشست (طبقهی دوم تالار خسروی) رسیدیم. هنوز نیمساعت از نشست نگذشته بود که دوباره آن بوی تند مواد شیمیایی به مشام میرسید. بویی تهوعآور و گیجکننده که برای فلج کردن سوسکها و حشرات ساخته شده است اما آدمی را نیز مسخ میکند. برایم بسیار شگفتانگیز بود که این اتفاق برای دومین بار در طی چند ماه گذشته، آن هم دقیقا در زمان برگزاری نشست هیاتمدیرهی انجمن زرتشتیان تهران روی میدهد. بار پیشین نیز چند ماه پیش، هنگامی که در جایگاه خبرنگار امرداد برای پوشش خبر انجمن رفته بودم، چندین ساعت در حال استنشاق بوی حاصل از سمپاشی آشپزخانهی تالار خسروی که در طبقات پایین محل برگزاری نشست انجمن جای دارد، بودم. بویی به شدت زیانآور و سرطانزا که سرانجام باعث شد دچار فلج عضلانی موقت شده و لنگ لنگان تا خانه بروم. آن رویداد برایم بسیار عجیب بود. چون سالیان سال است که همه میدانند نشست انجمن زرتشتیان تهران ساعت ۱۸ و ۳۰ دقیقهی دوشنبهها برگزار میشود و مسلما مسوول تالار خسروی که کارمند انجمن به شمار میآید هم از این قاعده مستثنی نیست! فردای آن روز نیز در تماسی با نایبرییس انجمن اعتراض خود را به او اعلام کردم تا بلکه با یادآوری زمان و مکان برگزاری نشست انجمن به مسوول تالار خسروی و یادآوری اینکه ما سوسک نیستیم (!)، جانمان را در امان بدارد. ایشان نیز با رویی گشاده پذیرفتند و گفتند حتما گوشزد خواهند کرد. اما در نهایت شگفتی، این مورد برای دومین بار طی ماههای گذشته رخ داد؛ با اندکی شگفتی بیشتر! هنگامی که دوباره متوجه آن بوی به شدت مسموم و حال ناخوش خود شدم، در میانههای کار تصمیم به ترک نشست گرفتم. اندکی پس از خروج من، مهران هرمزدیاران، بازرس انجمن نیز از در خارج شد و من سفرهی دل خود را پیش او باز کردم. ناسلامتی او بازرس انجمن است و میتواند از هموندان هیاتمدیره بپرسد که چرا بار پیشین پیگیر این داستان نشدند تا دوباره تکرار نشود. اما هنگامی که فردای نشست انجمن از همکار خود پرسیدم که در نشست دیشب آیا چیزی در اینباره مطرح شد، با پاسخ منفی او روبهرو شدم! و او و دیگر هموندان انجمن، نزدیک به سه ساعت در حال تنفس آن مادهی به شدت زیانآور بودهاند، بیآنکه کسی در اینباره چیزی بگوید. همهی اینها را گفتم تا چند پرسش که ذهنم را بسیار به خود درگیر کرده است بازگو کنم تا شاید پاسخی برای آن پیدا شود:
۱. آقای هرمزدیاران، بازرس گرامی انجمن یکبار در نشستهای پیشین انجمن عنوان کردند که در زمان برگزاری مراسم درگذشت یکی از نزدیکانشان در آرامگاه قصر فیروزه متوجه مشکلاتی در این مکان شدهاند و از هیاتمدیرهی انجمن خواستند پیگراین موضوع شوند و سپس راهکارهای حل مشکلات را نیز ارایه دادند. من نیز که در جایگاه خبرنگار آن نشست بودم، در متن خبر نوشتم ایشان در بازدید از آرامگاه قصرفیروزه مشکلاتی را دیدهاند و سپس راهحلهای ایشان را نیز در متن خبر نیاوردم. این موضوع آقای هرمزدیاران را بر آن داشت تا در آغاز نشست بعدی انجمن، در بخش علنی به بنده و تارنمای امرداد تذکر بدهند که ایشان از آرامگاه بازدید نکردهاند و همچنین گفتند چرا سخنان ایشان را کامل بازتاب ندادهام.
اکنون پرسش من این است که چگونه بازرسان انجمن میتوانند در نشست هیاتمدیرهی انجمن زرتشتیان تهران به خبرنگار امرداد تذکر بدهند، اما نمیتوانند یا نمیخواهند که به هیاتمدیرهی انجمن دربارهی اهمیت تندرستی خود و دیگر باشندگان نشست تذکر بدهند؟
۲. آیا هیاتمدیره و به ویژه هیاترییسهی انجمن زرتشتیان تهران توان محافظت جان خود در برابر کارمندشان را ندارند؟ یا به آن اندازه از ایثار و از خودگذشتگی رسیدهاند و آنچنان درگیر حل مشکلات همکیشان هستند که خود و جانشان را از یاد بردهاند؟
۳. و مهمتر از همه، در جایگاه یک زرتشتی چگونه میتوانم از انجمنی که نمیتواند از جان و تندرستی خود محافظت کند، انتظار داشته باشم که حافظ منافع هازمان(:جامعه) زرتشتی باشد؟
5 پاسخ
آقای نمیرانیان بسیار درست و بجا میگویید. این انجمن حتی به سلامتی هیات مدیره نیز رحم نمیکند
با درود
دوست عزيز اينها مسائلي نيست كه بخواهيد مطرح كنيد پس اگرماده اي كه شما مي فرماييد براي تمام اعضا مشكلي نداشته و براي شما داشته حتما به دكتر متخصص حساسيت يا روانپزشك مراجعه كنيد و ارگان زرتشتي را كه در حال خدمت است زير سوال نبريد فراموش نكنيد كه همبستگي و همفكري در اين دوره بسيار مهم است لطفا عقده هاي شخصي را دخيل نكنيد
خدا قوت. بوی بد سم و حساسیت ان بدن تا بدن فرق داره هنگام سم پاشی یک نفر بدون ماسک میپاشه هیچیش نمیشه یکی دیگه با تمام تکات ایمنی راهی بیمارستان میشه و در ضمن اعضاء انجمن از جان گذشته هستند هفته ای دو روز وقت میزارن میان انجمن 14 هزار تومن دودکش تصویب کنن پنجاه هزار تومن هم خرج دکتر میکنن. شما فکر سلامتی خودتون باشید که خبر های انجمن واسه جامعه هم مهمه هم کارامد خسته نباشید به شما در تارنامه امرداد
جناب af ایکاش اندکی به خود زحمت میدادید و جستجویی در اینترنت میکردید تا متوجه شوید که ماده شیمیایی سمی بی ضرر برای انسان یک جمله از بنیان اشتباه است.
البته میپذیرم که در جهان سوم جان انسان ها بی اهمیت تر از رو سیاه شدن انجمن آقایون دکتر است
با خواندن این نوشته و بعد خواندن نظرها این سوال برایم ایجاد شد که چرا هنوز برخی افراد ظرفیت شنیدن انتقاد را ندارندو ما هنوز راه طولانی و سختی برای رسیدن به جامعه ای انتقادپذیر داریم. بارها شنیده ام که برخی افراد که انتقاد پذیر نیستند انتقادها را به دل می گیرند و در گوشه و کنار از کسانی که انتقاد می کنند بدگویی می کنند. بنده پس از چند سال زندگی در غربت به وضوح دیده ام که در جوامع دیگر از در ارگانهای کوچک مسولان از شنیدن انتقاد خوشحال می شوند تا حتی نقص های کوچک را برطرف کنند. خوب چه اشکالی دارد که ما هم عینک بدبینی را برداریم و اگر انتقادی میشود به اصل مطلب فکر کنیم.