«سردی و بیماری از روی زمین میرود و گرمی و سلامتی جایگزین آن میشود. بار دیگر زمستان میرود و بهار و نوروز از راه میرسد» عنوان مقالهای است که به قلم صادق دهقان و فرزام ونکی 14 مارچ 2020 برابر 24 اسفندماه 1398 به نقل از موبد دکتر اردشیرخورشیدیان، در روزنامهی IRAN DAILY به چاپ رسیده است.
ترجمهی گفتوگوی اختصاصی موبد دکتر اردشیرخورشیدیان با روزنامهی IRAN DAILY در آستانهی جشن نوروز این کهنترین و بزرگترین جشن در جهان و مژدهدهندهی فرارسیدن بهار، در ادامه آمده است:
دکتر اردشیر خورشیدیان فرنشین انجمن موبدان میگوید: جشن نوروز همه ساله در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر برگزار میشود و فرارسیدن بهار را به ما گوشزد میکند.
نوروز یکی از کهنترین و بزرگترین جشنها در جهان است. نوروز پیشینهی چند هزارساله دارد. و داستانها و استورههای زیادی در مورد پیدایش این جشن وجود دارد.
در مصاحبهی اختصاصی با دکتر اردشیرخورشیدیان، تاریخدان و پژوهشگر ایران باستان و بالاترین مقام رسمی مینوی زرتشتی، آگاهی بیشتری را دربارهی پیشینهی نوروز و پیدایش آن، از ایشان بهدست میآوریم.
– چرا ایرانیان روز اول بهار را جشن میگیرند؟
– اصولا هرکشوری روزی را برای آغاز سال نو خود جشن میگیرد، که اغلب تغییر فصل را پایه آن میدانند. پیش از زرتشت پیامبر ایران کهن (که همچنین اشوزرتشت نامیده میشود. ) دو آیین برپایهی باورهای، زروانیسم و میتراییسم، در ایران وجود داشت. آیین زروانیسم، باور داشت که زمان خدا هست و زمان است که همه چیز را آفریده و تغییر میدهد.
در آیین میتراییسم، خورشید را خدا و نور آن را آفریننده میدانستند. پیروان میتراییسم باور داشتند که چون در طلوع و غروب خورشید، نور و تاریکی در نبرد هستند، شفق قرمز میشود. از این رو رنگ قرمز نماد (سمبل) آیین میتراییسم بود. پیروان آیین میتراییسم پی برده بودند که آخرین شب پاییز که یلدا (زایش) نام دارد، بلندترین شب سال است و روز پس از آن، زایش خورشید است. آنها ماه دهم از سالنمای ایرانیان (خورشیدی) که به دی به چم (:معنی) آفرینش است را آغاز سال خود میدانستند. در زروانیسم نیز آغاز سال همین گونه بوده است. مسیحیان زاد روز حضرت مسیح را 25 دسامبر که همان شب یلدا است، زایش مسیح میدانند.
با این حال، قرنها پیش، ایرانیان از طریق محاسبات ریاضی دقیق بر روی رابطهی حرکت میان خورشید و زمین، به این نتیجه رسیدند که محور خورشید و زمین در زمان دقیقی از سال با یکدیگر هم راستا میشود و شب و روز در همه جا از کرهی زمین دقیقا برابر میشود. 12 ساعت روز و 12 ساعت شب. و بار دیگر گردش زمین بدور خورشید در سال جدید، آغاز میشود.
– چگونه ایرانیان به این موضوع پیچیده قرنهای پیش پی برده بودند؟
– ستاره شناسی در ایران قدمتی دیرینه دارد. ایرانیان ستارهها را در بالای دهنههای چاههای عمیق و زیگوراتها (بنای کوه مانند سپندی که با روند کاهشی سطح طبقات بالایی، پلکانی بیکران تا آسمان پله پله تا آسمان میرود)، رصد میکردند. زیگورات یا چاه عمیق کار همان تلسکوپ را که در آن زمان وجود نداشت، میکرد. ستارهشناسان ایرانی از دهانهی ورودی آن، هرشب محدوده کوچکی از ستارهها را در آسمان رَصد میکردند و از روی اشکال گوناگونی که از ستارهها می دیدند به ستاره شناسی می پرداختند. از آنجایی که زمین هرشبانه روز یکبار به دور خود و هرسال یکبار به دور خورشید میچرخد، هرشب آرایش ستار های پشت کره زمین، با هم تفاوت میکند. ستاره شناسان از این راه میتوانستند مجموعههای ستارهها را در 365 روز سال دنبال کنند تا به ستارهی جایگزین نخستین بررسی میرسید را از یکدیگر تشخیص داده، نامگذاری کنند. ایرانیان برای نخستین بار اسطرلات ( اِستَریاب یا ستاره یاب) را اختراع کرده و برای محاسبههای خود از آن بهرهگیری کردند و توانستند که تفاوت میان ستارهها و فاصله میان آنها را بهتر درک کنند.
– پرسش پایانی: چرا نوروز پس از گذران سالها هنوز جشن گرفته میشود؟
– چون نوروز کشف (یکی از کشفیات) ایرانیان است و ریشه در طبیعت و هستی دارد و برعکس جشنهای دیگر ملل ساختهی دست بشر و قراردادی نیست.