لوگو امرداد

کاربرد اندیشه‌ها و پیام‌های اَشو زرتشت در جهان امروز

8 39اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک. راه در جهان یکی و آن راستی است، دیگری همه بیراهه‌اند.
به سخنان مهین (حرف حق) گوش فرا دهید، با اندیشه‌ی روشن (مجهزشده به دانش گیتوی و مینوی کافی)، در آن بنگرید. هر مرد و زن، خود باید راه نیک یا بـد خویش را خود برگزیند. پیش از روز واپسین، به‌ پا خیزید و در گسترش آیین راستی (حقیقت) بکوشید. اشو زرتشت – گاتاها – هات 30 بند 2.

بی‌تردید همگی می‌دانیم که پاسخ‌دادن پژوهش‌گرانه ( علمی و کارشناسی)، به این پرسش سِتُرگ «کـاربـرد اندیشه‌ها و پیام‌های اشوزرتشت در جهان امروز» که از سوی گرامی گرانندگان وزین‌نامه امرداد، به این دانش‌پژوه کهنه‌کار، واگذار گردیده است. درگام نخست: نیاز به دانستن واپسین (آخرین) دانش گیتوی (مادی.کمی) و مینوی (معنوی- کیفی) روز، دست‌کم در پنج رشته‌ی: 1) هستی (طبیعت – Universe) و هستی‌بخش (خدا – آفریننده) شناسی- 2) انسان (فرد) شناسی – 3) هازمان (جامعه) شناسی- 4) محیط‌زیست شناسی و 5) جهان‌بینی (ایدیولوژی- باور – تز و دکترین) شناسی و پس از آن 6) تاریخ‌دانی جنبه‌های گوناگون زندگانی فردی و اجتماعی مردمان ایران و جهان، اگر نه به اندازه این کهست (کمترین)، که از دوران کودکی تاکنون، برای رسیدن و به روزبودن در جایگاه متخصص و جراح بیماری‌های چشم که ناگزیر باید از بسیاری از دانش‌های به‌ویژه آتش (Plasma) و پرتوهای نور و گرما ( اشعه الکترومانیتیک) برآمده از آن، در هرسه حالت « خطی، موجی و ذرهای» چه در زمان تشخیص و چه در هنگام جراحی چشم بهره‌گیری بهینه کنم. با دانش‌پژوهانی که آگاهی (اطلاعات یا Informatin)‌های خود را در موارد بالا دست‌کم به اندازه‌ی مدرک تحصیلی دیپلم متوسطه، با معدل بالای 18 (از 20)، به سطح دانایی (knowledge) و دانش (علم یا Science)، رسانیده باشند. بدون پیش‌داوری و برپایه آخرین دانش روز به داوری نشینیم که بتوانیم با تکیه بر این چند راستی (حقیقت) زیر در پژوهش‌های خود که آخرین دانش روز آن‌ها را تایید کرده است در گاه اندک ( فرصت کوتاهی) که در اختیار داریم، به پاسخ کارشناسی راستین (به حق) نایل گردیم.
الف: هستی (طبیعت، Universe) و هستی‌بخش (آفریننده) شناسی:
• هستي‌بخش ( آفریننده)، داناترین (اَبـَردانا) است و دانایی را به‌گونه سددرسد (صددرصد) در سرتاسر هستی (طبیعت، Universe)، با چهار ویژگی: 1) هستی شمول. 2) همواره یکسان 3) غیرقابل تغییر و 4) بی‌نهایت هم راستا (دقیق). هنجارمند (حاکم) کرده است. بنابراین اصل:
1.1) بزرگترین، دقیق‌ترین و کاملترین، غیرقابل دستکاری‌ترین کتاب آسمانی جهان، هستی ( طبیعت یا Universe) است. و
1.2) زبان خداوند زبان دانش (علم) است. و مانند نور و گرما در سرتاسر هستی، هستی ( وجود) دارد. (وحدت وجود.)
1.3) هر اتفاقی چه در بخش گیتوی (کمی) و چه در بخش مینوی (کیفی) هستی، حادث می شود. یک اتفاق علمی (جبری) است.
1.4) و چون «جـبـر» تابعی از این قوانین سددرسد ثابت حاکم بر هستی است. هیچ اتفاق غیرعلمی، نمی‌تواند در سرتاسر هستی،
حادث شود.
1.5) هر راستی (حق و حقیقتی) که به‌وسیله پیام‌آوران، دانشمندان، فلاسفه، نویسندگان، شاعران و بزرگان علم و معرفت و هر انسان
دیگری، درگذشته، حال و آینده، ازهستی (طبیعت -Universe )، این دردسترس‌ترین کتاب آسمانی.دریافت ( کشف و استخراج) شده، به جهانیان اعلام گردیده، واپسین دانش روز نیز« راست (حق و حقیقت) بودن آنها، را از مرزدانایی (Knowledge) گذرانیده، به سطح دانش( علــم یا science) رسیده باشد، آسمانی (خدایی، الهی، مزدایی ) است. و لازم‌ست که دانش‌پایه‌ی تمامی
دانش‌ها، از جمله دانش دین قرار گیرد.
1.6) ووو…
ب : انسان (فرد) شناسی و هازمان (جامعه) شناسی:
• همگی انسان‌ها از هر جنس و نژاد و رنگ و باوری که باشند. به سبب برخورداری از توانایی لایزال اندیشیدن ( ویر و هوش و خرد) و دائنا (وجدان)، سرآمد آفرینش (اشرف مخلوقات) هستند. و هیچ انسانی را برانسانی دیگر، برتری یا کهتری نیست:
1.1) همواره «حق با تکلیف» همراه هست. همان‌قدر که انسان آزادی دارد که از حقوق حقه خود در جوامع بشری بهره‌گیری کند. تکلیف دارد که آزادی دیگران را نیز رعایت کرده، به خویشکاری‌های (رسالت فردی، مسوولیت اجتماعی، تکالیف وجدانی و وظایف قانونی) خود عمل کند.
1.2) انسان تنها آفریننده اخلاق ( خلق و خو)» چه از گونه نیک (سازنده، ابـادگــر و پیش برنده) یا بـــد (کاهنده، ویرانگر و عقب برنده)، چه در زندگی فردی و چه در زندگانی اجتماعی، از سطح خورد خانواده تا سطح کلان جامعه جهانی است. به این چم (معنی و مفهوم) که:
1.3) انسان و تنها انسان است که می تواندآزادانه «مَن ( شخصیت آگاه و ازاد و اراده مند) خود را به سوی فرهیختگی و فرزانگی «هومنی، وهومنی و سپنته منی» کشانیده، دیگر مردمان جهان را بسوی راستی و نیکی و جهان را بسوی آبادانی و پیشرفت رهنمون گردد». و یا به همان اندازه، می‎تواند «مَن» خود را بسوی فرومایگی «دژمنی، اکمنی و اهره‌منی» کشانیده، «خود و دیگر مردمان جهان را به سوی دروغ و بــدی و جهان را به‌سوی ویرانی و پس‌رفت رهنمون گردد.
1.4) «خاص» یعنی مردمان متخصص و «عام» یعنی مردمان غیرمتخصص: هر برداشت دیگری از این دو واژه کلیدی، غیرعلمی و نادرست است. فرد متخصص به هیچ‌وجه در رشته‌ای که تخصص ندارد، دیدگاه کارشناسی نمی‌دهد و مسوولیت اجتماعی را نمی‌پذیرد.
1.5) و چون متخصصین، چونی و چگونگی کارکرد هستی و هستی‌بخش را با چهار ویژگی که در بالا آمد، می‌داند و می‌شناسند. دانش ریاضیات به درد می خورد. و از هنگامی که انسان ها «میزان (معیار و شاخصه) سنجش» ها را در جهان، هماهنگ و استانده (استاندارد) کرد. توانسته است که به این توانایی بالا و والا برسد که در رشته تخصصی خود، پدیده‌ها را « پیش بینی- پیش گیری و اگر پیش آید، درمان نماید.
1.6) ووو….
ج: جهان‌بینی (باور- تز- دکترین) شناسی:
• دیــن و توجه دقیق به مفهوم و کارآیی آن: واژه دیــن، از ریشه «دائنای daena ی اوستایی»، به مفهوم دیده دل و وجدان بیدار انسانی است. که هستی‌بخش (آفریننده) ابردانا، در نهاد همگی انسان‌ها در جهان از هرجنس و رنگ و نژاد، به ودیعه گذارده است.
1.1) باورهای دینی، بگونه مذهب (کیش) و باورهای فلسفی به‌گونه احزاب، در جوامع بشری پیاده شده و می‌شود.
1.2) تمام پیام آوران (پیغمبران)، از سوی یک خدای یکتا و بی‌همتا، به پیامبری برگزیده شده، « دیـــن آورده‌اند».
1.3) کاردین «وجدان پروری از راه خرد ورزی» به آرمان (هدف) انسان‌سازی و انسانیت گستری، تا رسیدن به خداوند یکتا و بی‌همتا است.
1.4) انسان دیندار، وجدان یار است. مــغــز خود را به کار می اندازد. و هرگز اندیشه خود را به بند نمی کشد و همواره در راه خوشبخت کردن دیگر انسان‌ها و پاک نگاه‌داشتن زیست بوم ( محیط زیست) و آبادانی جهان، کوشا و پایا و پویا است.
1.5) بر ما پژوهشگران دانش دین نیز بایسته است‌ که همواره باورهای بخش دینی ادیان را که در کتاب‌های آسمانی همان دین، به جهانیان پیشکش شده و آخرین دانش روز نیز راست (حق و حقیقت) بودن آنها را تایید کرده»، « حقیقت ادیان»، نامیده می‌شود را به درستی، از باورهای بخش آیینی (سنن و آداب و رسومات مذهبی) مذاهب (کیش‌های) گوناگون از یک دین را که توسط روحانیون جامع‌الشرایط همان مذاهب، ابداع شده و به عنوان علوم کاربردی (طریقت و شریعت مذهبی)، به میان مردم برده شده، در اندیشه باورمندان مذاهب گوناگون از یک دین، نهادینه و فرهنگی گردیده است. را همواره برپایه آخرین دانش روز، به چالش کشیده، مورد تجزیه و تحلیل علمی و کارشناسی قرار داده،«علوم اعتقادی خود را به اعتقادات علمی تبدیل کنیم».
1) و هرگز نباید آنچه را که پیروان خودخواه و بداندیش مذاهب گوناگون یک دین، در جایگاه امپراطور، پادشاه، خلیفه و سلطان، در درازای تاریخ، به نام آن دین، انجام داده‌اند، را به پای حقیقت آن دین و آموزش های آن پیام آور راستین گذارد.
2) ووو…
د: تاریخ شناسی، مردمان ایران و جهان از بدو پیدایش انسان، در بیش از یک و نیم ملیون سال پیش تا به امروز. هرچند انسان در بخش علوم عقلی، به پیشرفت‌های بی‌‌مانندی دست‌یافته به دوره (عصر) فضا و مکانیک کوانتوم رسیده است. با اینکه نزدیک به هشتاد سال از بنیانگذاری سازمان ملل متحد (UN) می‌گذرد. حتی «پنج نمایندگان کشورهای دارنده حق وتو» که همگی اسلحه های خانمان‌سوز خود را نه برای دفاع، که برای فروش به کشورهایی که به جان یکدیگر انداخته و می اندازند، تولید می کنند. و با اینکه بخوبی می دانندکه تمام امکانات مادی و معنوی لازم را در این سازمان رسمی توانمند جهانی در اختیار دارند.که اگر برنده برنده اندیشیده، با یکدیگر همازوری و هم‌افزایی برپایه میثاق های بین المللی و حقوق سرشتی و خدادادی همگی انسان ها ( حقوق بشر) که به امضای همگی193 کشور عضو رسیده است، می توانند و به راحتی می‌توانند که سرتاسر کره زمین را به بهشت برین (Best place – بهترین جایی که در پندار می‌گنجد، تبدیل نمایند. شوربختانه همچون انسان های دوره (عصر) پارینه سنگی، هنوز هم جز به سود گیتوی (زر) و مینوی (زور) خود و هم پیمانان خود نمی اندیشند. و هریک، تنها اندیشه و گفتار و کردار خود و هم پیمانان خود را می‌ستایند و هیچ یک حاضر نیستند که اندیشه و گفتار و کردار نیک را به ستایند و همچنان به سیاست دروغین «هدف وسیله را توجیه می‌کند» که جز پی آمد «انسانیت کُش و و زیست بوم نابود کن» در پی نداشته و نخواهد داشت، ادامه می‌دهند!.
اینک از شما دانش‌پژوهان راستی جو، هرچند انتظار ندارم که به اندازه این کهست (کمترین) که برای رسیدن به جایگاه موبد (مُگ بُد – دانای دین مغانه)، که از کودکی تا به امروز، به فراگیری دانش دین مزدیسنی (مزداپرستی) که در«گات‌ها» کتاب آسمانی زرتشتیان آمده و در انجمن مغان، در 9 باور پایه دین زرتشی (گاتیک)، فشرده گردیده، و پایه کار انجمن موبدان در به روزکردن هاتیک (طریقت) و داتیک (شریعت) کیش و آیین و فرهنگ زرتشتی برپایه اصول دین ، از زمان اشو زرتشت تا به امروز بوده و است، آموخته در سال 1375 به جایگاه بلند موبدی رسیده‌ام. و بیش از هفده سال در جایگاه رییس انجمن موبدان تهران، این بالاترین ارگان رسمی و قانونی اداره‌کننده امور مینوی (دینی، آیینی، فرهنگی) هازمان زرتشتیان، به خویشکاری (رسالت فردی، مسوولیت اجتماعی، تکلیف دینی و وظایف قانونی)های خود در بیشترین اندازه توان، کوشا بوده‌ام. دست‌کم از همگی شما فروتنانه درخواست می‌کنم که کتاب «گاتاها» سرودهای آسمانی اشوزرتشت» را فرا راه خود قرار داده. بندبند پیام های مانتره (اندیشه برانگیز اهورایی) اشوزرتشت، را با تکیه بر راستی (حقیقت)هایی که از آغاز تاکنون به آگاهی رسانیدم. برپایه آخرین دانش روز، مورد تجریه و تحلیل علمی و کارشناسی قرار داده، آگاهی (اطلاعات یا Informatin)های خود را در این بخش نیز دست‌کم به اندازه دیپلم متوسطه با معدل نمره 18 (از 20) به سطح دانایی (knowledge) و دانش (علم یا Science)، برسانید. سپس با خواندن کتاب‌ها و بررسی کارشناسی باورهای آیین‌های مهرپرستی (میترائیسم) که براین باور بودند که هستی‌بخش (خداوند) هربخش از هستی (طبیعت) را خدایی جداگانه آفریده و خـدا تـرس بودند. و آیین زمان‌پرستان (زروانیسم) که زمان را هستی‌بخش (آفریننده) می‌پنداشتند و هر اتفاقی که در هستی حادث می‌شد را به گردن خدای زمان می‌انداختند و نمی‌دانستند که می‌توانند با کار و کوشش، به آبادگری گیتی و مینوی خود به پردازند. پیش و پس از شنیدن و پذیرفتن پیام‌های مانتر (اندیشه برانگیز اهورایی) اشوزرتشت، که پیام‌آور ایرانی، با بنیان‌گذاردن «انجمن مَگان (مُغان)»، هاتیک (طریقت) و داتیک (شریعت) آیین و فرهنگ کیش زرتشتی را که روش زرتشتی زیستن را به پیروان می‌آموخت، را برپایه بن‌پایه (اصول) دین مزدیسنی (مزداپرستی) آمده در گاتاها (گاتیک) که آرمان آن، انسان‌سازی و انسانیت گستری است، «به‌گونه انجمنی» ساماندهی کرد. که چون نگارنده بارها زیر فرنام (تحت عنوان) «شگفتی‌های اندیشه های اندیشه‌های اشوزرتشت» نگاشته و در همین وزین نامه امرداد و دیگر وزین نامه ها و تارنماها ثبت و نشر یافته، دردسترس است، از تکرار آنها در این گاه اندک خودداری می‌کنم. به مردمان سرزمین آریایی (آریان ویچ) که نیاکان همگی ما (ایرانیان، هندوان و اروپاییان) امروزی هستند، آموخته شد. به‌تدریج جایگزین باورهای هستی (طبیعت) پرستی باورمندان به آیین مهر و زمان‌پرستی، آیین زروانیسم گردید و بن‌پایه فرهنگی ایران‌زمین به گستردگی ایران فرهنگی کهن را فرا گرفت. از میدیوماه، گشتاسب و کتایون‌بانو و فرشوشتر و جاماسب حکیم تا – کورش و داریوش بزرگ و خشایار هخامنشی- تا اردشیر بابکان و انوشیروان دادگر و بهرام گور ساسانی – تا موبد مهرآسپند و بوذرجمهر حکیم – تا بایزید بسطامی (سلطان العارفین)، حلاج و خرقانی، فخررازی و پورسینا – تا رودکی و دقیقی و حکیم ابوالقاسم فردوسی و خیام ـ تا موبدان بزرگ زمان خلفای عباسی همچون فرنبغ و آذرکیوان – تا ملاصدرا و عطار نیشابوری و سهره وردی (شیخ اشراق) – تا سعدی و حافظ و مولانا – تا اوستا دانان بزرگ زمانه (معاصر) همچون استاد پورداود و استاد دوستخواه و آذرگشسب‌ها و شهزادی و دیگر اندیشمندان بزرگ سرزمینی به گستردگی ایران فرهنگی که هم زمان با ما ایرانیان، فرا رسیدن نوروز باستانی را در کنار سفره هفت‌خوان نوروزی گرامی می‌دارند تا «تالس» از کهن‌ترین فیلسوف یونانی- تا افلاطون و ارسطو – تا ولـتر و اسپینوزا و انکتیل دو پرون- تا ویلیام جیمز دورانت و فردریش نیــچــه و پسا مدرنیسم ها – تا اوستاشنان بزرگ و دیگر فلسفه‌دانان بلندپایه‌ای که اشو زرتشت پیام‌آور ایرانی را « بنیانگذار حکمت نخستین» و «آموزگار اخلاق مدرن» می‌دانند. «به‌گونه علمی به روش عقلی انسانی» به دور از هرگونه پیش‌داوری، مورد پژوهش ریز‌بینانه قرار دهند. که در آن‌صورت تردیدی ندارم که با این پژوهش گر کهنه‌کار، هم‌آوا خواهید شد که « همگی پیام‌های مانتره (اندیشه‌برانگیز اهورایی) اشوزرتشت که در کتاب گاتاها آمده، در یسنا 20 در دو نماز سپندینه «اشم وهو» در زندگی فردی و «یتا اهو» در زندگی اجتماعی و در انجمن مغان در 9 بن پایه دین، پالوده گردیده است. در زمان هخامنشیان در نگاره پر مفهوم «فروهر (فره پیش برنده)» بگونه‌ای که در فرنام این نوشتار آوردم، فشرده گردیده است. به راستی نشانده این راستی (حقیقت) است که اندیشه‌ها و پیام‌های اشو زرتشت آمده در گات‌ها، هنوز هم پس از گذشت چهار هزارسال، نه تنها کهنه نشده که همچنان برپایه آخرین دانش روز، «زرشتیا چیستیا، مزده داتیا» (راست ترین دانش خدا داده)، که کار آن «وجدان پروری از راه خردورزی» به آرمان (هدف) انسان سازی و انسانیت گستری است، می باشد. امید که از این پس نیز بتوانیم همچون نیاکان با فر و شکوهمان به آموزش‌های پیامبرمان، گوش جان سپرده، «انسانی بیاندیشیم. ملی کار کنیم. و برپایه آیین و فرهنگ کیش زرتشتی زندگانی نموده، خوشبختی خود را در خوشبخت کردن دیگر انسان ها از هرجنس و نژاد و رنگ و باوری که باشند و پاک نگاه داشتن زیست بوم و فرشکرد کردن زندگانی برپایه بن‌پایه (اصول) دین مزدیسنی آورده اشوزرتشت، به همه خویشکاری (رسالت فردی، مسوولیت جتماعی، تکلیف وجدانی و وظایف قانونی)های خود در میانه خرد دانا و پویا (علوم عقلی) و وجدان هشیار و بیدار (اخلاق انسانی) (اخلاق متکی برحقوق بشر) از یکدیگر پیشی جوییم و هم‌چنان «راستی‌گستر و نیکی‌افزا باشیم».
ایدون باد. ایدون ترج باد.
تن‌تان سالم و پرتوان – خردتان دانا و پویا – وجدان‌تان هشیار و بیدار باد
راستی و داد برخواسته از آن ، پیروز – دروغ و بیداد برخاسته از آن، نابود باد .
موبد دکتر اردشیر خورشیدیان – انارام ایزد و اسفند ماه 3760 یکتایی، برابر با 24/ اسفند/ 1401 خورشیدی

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. روز خوش. سال جدید ۱۴۰۲ خورشیدی و ۳۷۶۱ دینی زرتشتی بر شما موبد عزیز موبد دکتر اردشیر خورشیدیان فرخنده باشد. جناب موبد بسیار خرسندم که مجدد نوشتار شما در سایت امرداد به نوشتار درآمد. چندین مدت بود که هیچ صحبتی از شما نبود. خصوصا زمان پرسه ی همگانی تیرماه. وهمچنین از زمان نکوداشت جناب موبد فیروزگری در سالن خسروی و نبود حضور شما حتی با ویدیو. هنوز واقعا نمیدانستم که چرا شما در هیچ کجا حضور ندارید. تا چند روز بعد شنیدم که جایگاه شما را موبددکتر مهربان پولادی به عهده گرفته اند. ای کاش انجمن موبدان اطلاعیه ای چیزی میداد تا از زحمات شما نیز قدردانی میشد. امید است همیشه تندرست و سلامت باشید و اطلاعات و محفوظات خود را از ما زرتشتیان ایران زمین و جهان دریغ نفرمایید. سال خوبی را برایتان و خانواده ی گرامی آرزومندم.سپاس از‌ شما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30