امروز آذر ایزد از ماه خورداد سال 3758 زرتشتی، چهارشنبه هفتم خوردادماه 1399 خورشیدی، 27 می 2020 میلادی
یک ستون از سپاه اعزامی ایران که برای رسیدن به مناطق یونانینشین ساحل جنوبی مدیترانه (لیبی کنونی) مسیر شمالیتری را در پیش گرفته بود در ماه می سال 524 پیش از میلاد تصرف ناحیه سیرانائیکا Cyrenaica ( لیبی شمالشرقی و امروزه شامل شهرهای بیشماری همچون بنغازی، المرج، البیضاء، اجدابیا، طُبرُق و درنه) را تکمیل کرد.
ستون دیگر این سپاه که راه کوتاهتر صحرا را در پیش گرفته بود در واحهی سیوا (سیوأه = سیوه) گرفتار توفان شن شد و از میان رفت. کمبوجیا (کامبوزیا ـ کامبیز) شاه وقت ایران که مصر را تصرف و در جنوب این کشور زندگی میکرد این سپاه را مامور تصرف شمالغربی کرده بود. در جریان تصرف سیرانائیکا؛ مناطق پنتاپولیسPentapolis (سیرنCyrene = برقه )، Euresperides (بنغازی)، بالاگرائه Balagrae (البیضاء)، آپولونیا Apollonia، توکرا = توکره (aucheira – Tocra) و هرتا بر قلمرو ایران افزوده شدند. یک یکان از این ستون در راستای جنوب (صحرای لیبی) تا آمونیوم (Ammoniumشهری به نام خدای آمون ـ خدای ماه) پیش رفت و این ناحیه را متصرف شد و قوم لیبو Libu شهروندی ایران را پذیرفت.
دیدار ناوگان ایران از بنادر سیرانائیکا [طُبرق و بنغازی امروز] در سال 339 پیش از میلاد [دوران پادشاهی اردشیر سوم ـ شاه هخامنشی ایران] ثابت میکند که این مناطق هنوز در کنترل ایران بودند. اردشیر سوم در همین سال دستور حمله دیگری به یونان را صادرکرده بود. بنادر صور (تور)، صیدا (سیدون) و جزیره قبرس (کوپروس Kypros= Kuppros =Cyprus) پايگاههای دریایی ایران در مدیترانه بودند. افزون برآن، کشتیهای ایران میتوانستند از خلیج فارس به مدیترانه، از آبراه دریای سرخ ـ رود نیل نیروی مسلح منتقل کنند. این آبراه به تصمیم داریوش بزرگ ساخته شده بود.
طبق نوشتههای هرودوتوس (هِرودوت) ـ تاریخنگار یونانی و محاسبات تقویمی، در سال 515 پیش از میلاد در Euresperides (بنغازی امروز) یک شورش داخلی برضد دولت هخامنشی ایران روی داد که نیروهای ایرانی اعزامی از مصر آن را فرو نشاندند و درپی آن دولت ایران خودمختاری مشروط بیشتری به اتباع لیبیایی خود داد.
دولت هخامنشیان در تقسیمات کشوری خود، مناطق متصرفی شمال شرقی لیبی را بر مصر اضافه کرده و یک ساتراپی (استان = ایالت) ایران قرارداده بود. این تقسیمبندی (ضمیمه بودن شمال شرقی و شرق لیبی به مصر) در دوران اسکندریان و تا زمان تکمیل سلطه رومیان بر مصر (نیمه قرن یکم پیش از میلاد) به همان ترتیب ادامه داشت. حکومت اسلامی از نیمه قرن هفتم میلادی و همزمان با تکمیل سلطه بر ایران، شمال آفریقا را هم متصرف شد. مصر و لیبی در 1517 به تصرف امپراتوری عثمانی درآمد و ایتالیای یکپارچه شده که خود را جانشین امپراتوری روم میدانست در سال 1911 عثمانی را شکست داد و لیبی را متصرف شد و لیبی تا سال 1942 در کنترل ایتالیا بود که در این سال انگلستان که از دیرزمان چشم به لیبی داشت آن را متصرف شد و در سال 1951 [به دلایلی] آن را به یک شیخ دست نشانده به نام اِدریس سِنوسی داد که سلطنت این سلطان در یکم سپتامبر 1969 با کودتای معمّر قذّافی و نظامیان همدست او برانداخته شد.
ای خرامنده سرو تابان ماه
روز آذر می چو آذر خواه
«آذر» در اوستا «آترَ»، نهمین روز از هر ماه سی روزه و نهمین ماه در سالنمای زرتشتی به این نام است. آذر ایزد نگاهبان آتش و فروزهی اهورامزدا است از این رو گاه او را در شمار امشاسپندان آوردهاند. آذر به چم آتش و گرما و نیروی داخلی برای جنبش و حرکت است. ایزد آذر از بزرگترین ایزدان دین زرتشتی است و آن نگهبان آتش است. آذر از آفریدههای بزرگ اهورامزد است. زرتشتیان، در تاریخ خود «آتش» را به مانند پرچم سپندینه میدانند و آذر ایزدی است نگهبان این نماد پایداری و استواری دین زرتشتی. آتش یکی از آخشیجهای چهارگانه طبیعت است که ایرانیان همواره آنرا پاس میداشتهاند. جه نیکوست در این روز آتش نیایش خواندن و نیایش به درگاه اهورامزدا.
در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیدههای طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیدههای هستی جاری میسازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی میبخشد پس سوی پرستش اهورامزدا است. هر زرتشتی برای نیایش باید رو به سوی روشنایی و پشت بر تاریکی کند. آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری میکنند. جشن آذرگان از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ای خرامنده سرو تابان ماه
روز آذر می چو آذر خواه
شادمان کن مرا به می که جهان
شادمان شد به فر دولت شاه
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
به راه شو و نان مپز چه گناه گران است
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (آذر) مپز نان، که دارد گناه / بدین روز، نیک است رفتن به راه