میراث فرهنگی در برگیرندهی آثار برجای مانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در درازای تاریخ است و با شناسایی آن، زمینهی شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی او فراهم شده و از این راه، زمینههای پندآموزی(:عبرت) برای انسان فراهم میشود.
به گزارش اَمرداد، گزارهی بالا تعریفی است از میراث فرهنگی که در اساسنامهی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در ماده یک آن و در تارنمای(:سایت) رسمی این سازمان آمده است. همچنین در دنبالهی این گزاره آمده، سازمان میراث فرهنگی کشور که به استناد قانون مصوب 11/10/ 1364 تشکیل شده است و از این پس در این اساسنامه، سازمان نامیده می شود، بر پایهی آیین نامههای(:مقررات) این اساسنامه اداره خواهد شد. در ماده 2 این اساسنامه آرمان (:هدف) این سازمان را اینگونه نوشتهاند : پندآموزی از حرکت فرهنگی سازمان انسان و پایداری و بالا آمدن(:بقاء و رقاء) هویت و شخصیت فرهنگی جامعه. اما حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران در آیین رونمایی تمبر جهانی روز گردشگری در پنجم مهرماه که با باشَندگی(:حضور) کُنشگران(:فعالان) گردشگری، وزیرآموزش و پرورش، وزیر ارتباط و فناوری، مدیرعامل شرکت پست ایران و دیگر نهادهای وابسته، دربارهی ظرفیتهای گردشگری سخن گفتند، پس از سپاسداری(:قدردانی) از سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در روز جهانی گردشگری، گفتند: فکر میکنم نام این سازمان باید وارونه (:برعکس) باشد، سازمان گردشگری صنایع دستی و میراث فرهنگی! این پیشنهاد دكتر روحانی انگیزهای شد تا برخی دیگر از سخنرانها، هنگام یادکردن از نام این سازمان به پیروی از رییس جمهور، نام آن را وارونه بگویند. (خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا. پنجم مهرماه). جدا از پیامدهای ناگوار چُنین سخنانی و برداشتهای ناروایی که در آینده گریبانگیر سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خواهد شد، تاریخ، فرهنگ و هویت کشور نیز، آسیب دیده و در پایان به زیان میراث فرهنگی کشور و در واقع یادمانهای تاریخی برجای مانده از گذشتگان میشود. از سویی دیگر، به باور کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی با برداشتن گامهای نادرست و دادن آمارهای کارشناسی نشده و غیر علمی که فَرنشین سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری میدهد و دلبستگی وی به گفتار(:مقوله) گردشگری، بیش از این نباید از رییس جمهور چشم داشت ویژهای داشت.
در همین راستا بنیادگذار سازمان میراث فرهنگی در همان زمان در واکنش به سخنان دكتر روحانی، مخالفت خود را با این دیدگاه بیان کرده و گفته بود : بیگمان (:قطعا) دیدگاه من، مخالف رییس جمهور است، چرا که معنا و نقش میراث فرهنگی با چنین گفتههایی همخوانی ندارد. دکتر مهدی حجت، فَرنشین پیشین سازمان میراث فرهنگی در دنبالهی سخنانش افزوده بود : به گونهی کلی دولت متوجه نقش و جایگاه میراث فرهنگی در کشور نیست و حل این مساله نیازمند گفتمان(:مباحثه) است تا روشن شود چشمداشت ما از میراث فرهنگی چیست و اگر دولت میخواهد، نخست گردشگری را به میان آورد(:مطرح کند)، چه انتظاری دارد؟ بیگمان چشمداشت رییس جمهور از میراث فرهنگی کشور بیشتر درآمدزایی و اشتغالزایی است، ولی هماره میراث فرهنگی کشورها برای این نگرش(:منظور) نیستند، میراث فرهنگی کشور برای پیدا کردن ریشه های فرهنگی، پدیداری هویت ملی و روشن شدن راه آینده مورد بهره جای میگیرد (خبرگزاری کار ایران، ایلنا. هفتم مهرماه). باید دانست که فَرنشین سازمان میراث فرهنگی را رییس جمهور گزینش میکند و هنگامی که مدیر کل این سازمان دلبستگی فراوانی به گفتار گردشگری دارد و پیاپِی از گردشگری سخن میگوید، دیگر نباید بیش از این از رییس جمهور کشور چشمداشت ویژهای داشت. به باور کُنشگران میراث فرهنگی، هنگامی که تنها بالندگی سلطانی فر، ساخت هتل های 4 و 5 ستاره است و به گفته ی خود سونامی هتلسازی در دولت یازدهم به راه انداخته است، دیگر جای امیدی برای پاسداشت گفتار میراث فرهنگی بر جای نمیماند. اگر زمانی که فَرنشین میراث فرهنگی از دادن آمارهای کارشناسی نشده و غیرعلمی رشد 400 و 500 درصدی گردشگری و ذخیرهی(:رزرو) هتلها تا بهار سال 96 در کشور آگاهی داده بود، کارشناسان و جامعهی علمی کشور واکنش نشان داده بودند و دلسوزان و مشاوران وی، خطاهای او را گوشزد میکردند، هرگز چنین سخنانی را از بالاترین مقام اجرایی کشور نمیشنیدیم. آمارهایی که به باور کارشناسان به زیان هتلها و پیشهی(:صنعت) گردشگری و کشور خواهد بود. تازه زمانی ما میتوانیم از رشد و بهبود پیشهی گردشگری نام ببریم که کُنشگران و راهنمایان گردشگری درآمد بیشتری را نسبت به گذشته داشته باشند و به پیروی از آن نیز، وضعیت اقتصادی مردم بهتر شده باشد. اما آیا به راستی چنین است؟ پاسخ روشن و ساده است، هنوز با همهی شعارهای دولت و سخنان مدیران و سرپرستان (:مسوولان) کشور، هیچ دگرگونی در وضعیت اقتصادی مردم به وجود نیامده است. راست داستان آن است که در یک دههی گذشته سازمان میراث فرهنگی به حیاط خلوت سیاسی رییس جمهوران تبدیل شده و روزبهروز این سازمان نحیفتر و ضعیفتر میشود. کافی است تنها نگاهی کوتاه به وضعیت یادمانهای تاریخی و فرهنگی کشور بیاندازیم. آن گاه درخواهیم یافت، آن چه بر پیکرهی فرهنگ و هویت کشور گذشته، از مرز فاجعه نیز، رد شده است. در همین سه سال گذشته دهها تپهی باستانی تاراج و ویران شده است، یادمانهای تاریخی رو به ویرانی رفته است و دهها بلا بر سر میراث فرهنگی آمده است. از سویی، اگر میراث فرهنگی و یادمانهای تاریخی و فرهنگی ایران که کشوری با قانونهای ویژه است، نباشد، گردشگران برون مرزی و حتا درون کشور برای دیدن چه چیزی سفر میکنند؟ طبیعت و جنگلهای سر سبز کشورهای اروپایی، نیازمندی آنان را از این جُستار به دور میدارد و تنها همین گفتار میراث فرهنگی است که گردشگران را به سوی خود میکشاند.
در پایان نیز بهتر است مشاوران سازمان میراث فرهنگی از دادن آمارهای ناروا به فَرنشین این سازمان که تنها خوراک خبرگزاریها و روزنامهها است، دوری کرده و دلسوزان فرهنگ ایرانی و دانشگاهیان به جای سکوت، پا پیش گذاشته و نگذارند بیش از این پیکرهی نحیف سازمان میراث فرهنگی لکهدار شده و آسیب ببیند. همچنین یادمان باشد که همیشه میراث فرهنگی در جایگاه نخست بوده و خواهد بود. زیرا اساس بنیادگذاری چنین سازمانی، گفتار میراث فرهنگی بوده است.
*دانش آموخته رشته گردشگری و هتلداری – کُنشگر میراث فرهنگی و گردشگری