امروز دی بهآذر ایزد از ماه آبان سال 3758 زرتشتی، آدینه دوم آبان ماه 1399 خورشیدی، 23 اکتبر 2020 میلادی
کیومرث صابری فومنی، نامور به گلآقا، مردی که لبخند را برای همه میخواست، دوم آبانماه 1369 خورشیدی هفتهنامهی گل آقا را منتشر کرد که در آن برای نخستین بار کاریکاتور چهرهی مسوولان نظام به چاپ رسید و با استقبال مردم روبهرو شد.
صابری پس از انقلاب، مدتها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در یاد داشت. او مدتی روی طرح ستون طنز خود کار کرد و عنوان «دو کلمه حرف حساب» را برگزید و با توجه به یکی از اسامی مستعار خود در توفیق (میرزا گل)، اسم مستعار «گل آقا» را برای خود انتخاب کرد. نخستین دو کلمه حرف حساب گل آقا، بیست و سوم دی ماه ۱۳۶۳ در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.
پس از گذشت نزدیک به شش سال از انتشار اولین «دو کلمه حرف حساب»، صابری درخواست امتیاز یک هفته نامه طنز با نام «گل آقا» را کرد و توانست در آبان ماه ۱۳۶۹ نخستین شمارهی هفته نامه گل آقا را منتشر کند. استقبال مردم از این مجله، دور از گمان بود و تمامی نسخههای نخستین شمارهی هفتهنامه گل آقا، در سراسر تهران، در کمتر از نیمساعت، به فروش رفت.
او به تدریج نشریههای ماهنامه،سالنامه، بچهها گلآقا و کتابهای طنز و کاریکاتور را هم به مجموعه فعالیتهای موسسه گلآقا افزود. راهاندازی خانهی طنز ایران برای پرورش طنز نویسان جوان از دیگر کارهای او بود. صابری فومنی در کودکی فقر و تنگدستی را آزموده بود. وی هم تجربهی سیاسی و هم ادبی داشت و توانست گونهای از طنز مردمی را پدید آورد که نه گزنده و نه زننده باشد. طنزی بسیار گیرا و مردم پسند که حرف دل مردم را میزد و آرزویش شاد بودن مردم بود. گل آقا سیزدهمین سال انتشارش را ندید. صابری همزمان با چاپ شمارهی 548 گل آقا به ناگاه تصمیم گرفت هفتهنامه را ببندد و هیچگاه از شوند بسته شدن سخن نگفت.
صابری نخستین شعر را در چهارده سالگی سرود و در همان زمان یکی از شعرهایش در مجله امید ایران چاپ شد. در زمان تحصیل در دانشکده (۱۳۴۰) در راهپیمایی دانشجویی شرکت کرد و دچار شکستگی از ناحیه گردن شد. او این ماجرا را به طنز سرود و با نام گردن شکسته فومنی برای مجله طنز توفیق فرستاد. پس از چاپ این شعر در چند شماره بعد توفیق، به گونهی رسمی به طنزنویسی پرداخت و تا سال ۱۳۴۵خورشیدی گهگاه اشعاری به طنز برای توفیق میفرستاد. در این سال گزارش طنزآمیزی درباره عروسی نخستوزیر وقت نوشت که در دو صفحه توفیق چاپ شد و برایش موفقیت بسیار زیادی به همراه آورد. حسین توفیق، سردبیر نشریه که به استعداد این طنزنویس جوان پی برده بود کوشید تا او به تهران منتقل و همکار ثابت مجله توفیق شود. سپس، صابری به تهران آمد و با آموزش در یکی از دبیرستانهای تهران، عصرها همکار ثابت توفیق شد و پس از مدت کوتاهی به معاونت سردبیری رسید.
کیومرث صابری 11 اردیبهشتماه، سال 1383 پس از دو سال تحمل رنج بیماری سرطان خون در سن 62 سالگی از میان ما رفت و تصویری از چهرهی همیشه خندان را در یادها به جا گذاشت. یادش گرامی باد.
دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نامهای اهورامزداست.
«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیباییها است. در گاه شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده میشود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بیهمتاست که به واژهی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.
در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته میشود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر ، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژهی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی بآذر روز آذر است.
روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از کار کشیدن زرتشتیان است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک، می بیار که ترکی گرفت دی
می ده برطل و جام که در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملکارسلان به می
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (دیبآذر) اندر سر و تن بشوی/ بپیرای ناخن، بیارای موی
2 پاسخ
خنده رو هر که نیست از ما نیست // اخم در چنته گل اقا نیست. یاد هفته نامه، ماهنامه و سالنامه گل اقا به خیر!
گل اقا گل سرسبد خنده بود یادش بخیر روحش شاد